|
|
یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز . ترمز زد و ایستاد . یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :
الله اکبر و الله اکــــبر …❤️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .
اشهد ان لا اله الا الله …❤️
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت???? و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟ !⁉️ خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که ! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت : “مگه متوجه نشدید ؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود ????و آدمای دورش نگاهش میکردن . من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه???? . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"???? همین!
برگی از خاطرات “شهید مجید زین الدین”
موضوعات: شهید
لینک ثابت
[ 06:12:00 ب.ظ ]
خواهرانه دلنوشته از خواهر شهید طاهرنیا
پارسال چنین روزی وقتی مادر در بستر بیماری بود…هر چقدر گفتم حال مادر خوب است نگران نباش…اما تاب نیاوردی و آمدی…تا از نزدیک جویای احوال مادر شوی…وقتی تو را پشت در دیدم خدا می داند چقدر خوشحال شدم…مثل همیشه…بدون اطلاع…همه ما را غافلگیر کردی…!!! تا دیدمت تو را در آغوش گرفتم اما حجب و حیای خواهرانه اجازه خوب بغل کردنت را نداد همان موقع به دلم افتاد که آخر آرزوی خوب بغل کردنت تا همیشه در دلم می ماند… می دانستم روزی خواهد رسید دوباره دیدنت را حسرت بکشم…مادر تو را دید آنقدر خوشحال شد که تمام مریضی اش از یاد رفت… روز را در خانه گذراندیم کنار هم…از خاطره ها گفتیم، لذت بردیم، خندیدیم… تو هم با شوق تمام از فاطمه رقیه برایمان گفتی، از شیطنت هایش، ازاینکه چقدر بزرگ شده و حرف های بزرگانه می زند…گفتی خانمی شده برای خودش… فرزندانم هم تو را رها نمی کردند انگار فهمیده بودند که این دیدار با همیشه فرق دارد و دیگر برگشتی در کار نیست…!!! یادت هست؛ شب که شد به اتفاق هم به گلزار شهدا رفتیم دوستانت را که در حال آماده سازی گلزار شهدا برای برگزاری یادواره شهید سردار قلی پور بودند دیدی شهید حامد کوچک زاده هم آنجا بود… یک به یک همه را در آغوش گرفتی و بوسیدی… بعد به سمت قطعه شهدای گمنام رفتی و چند دقیقه ای بین قبور شهدا قدم زدی، از نگاهت التماس می بارید… نمی دانم با شهدا چه نجوا کردی که این گونه خریدنی شدی؟؟!!! آن شب چقدر زود گذشت بر خلاف میل باطنی ام صبح از راه رسید بهتر بگویم لحظه خدا حافظی نزدیک شد… روبرویت نشستم صبحانه خوردی و باید می رفتی اما برای همیشه. چقدر زود می گذشت لحظه های با تو بودن و چه دیر می گذرد این بی تو بودن ها…!!! عزیز دل خواهر؛ خداحافظی کردی و رفتی و اشک های من بدرقه راهت شدند…جدایی از تو همیشه برایم تلخ بود و دردناک، هروقت می رفتی چشمانم خیس می شد از نبودنت… برادرم؛ یک سال گذشت فردا یادواره شهید قلی پور است این روزها وقتی به گلزار شهدا می روم خاطرات سال گذشته برایم تکرار می شود…هر طرف چشم می گردانم تا شاید ببینمت اما انتهای نگاهم به سنگ مزارت می رسد همان خانه ی ابدی که همیشه کنار شهدا از خدا طلب می کردی… اکنون که همنشین اربابمان شدی و به آرزویت رسیدی خوشحالم، سلام مرا به اربابمان برسان و بگو برای صبوری دل خانواده های شهدا دعا کند…برای فاطمه رقیه و محمد حسین… برای ما که دلتنگ توایم…
در آرزوی دیدار دوباره ات خواهر جامانده تو
خواهرانه دلتنگ روی توام دلنوشته از خواهر شهید طاهرنیا
موضوعات: شهید
لینک ثابت
[ 04:42:00 ب.ظ ]
انتظار رهبر انقلاب اسلامی از« مسجد تراز انقلاب اسلامی»
«حضور جوانان و روحیههای بسیجی باید محیط مسجد را زنده و پرنشاط و آیندهپو و لبریز از امید سازد. ۸۹/۷/۱۸» از منظر رهبر انقلاب جایگاه مسجد در ساختن آینده نقش مهمی است. «مسجدی که جایگاه نماز است و مظهر آمیختگی دنیا و آخرت و پیوستگی فرد و جامعه در دیدگاه و اندیشهی مکتب اسلام است. ۸۹/۷/۱۸» حضور و فعالیت جوانان مومن انقلابی در مسجد باید آینده را بسازد. «آشنا کردنِ جوانان، با صفا و بهجتی که در نماز و ذکر هست، خدمتی بزرگ به آنان و به آیندهئی است که باید با دست توانا و عزم جوانانهی آنان ساخته و پرداخته شود. سفارش اینجانب آن است که مسجد را نیز همچون دلهای جوان، پاکیزه و پیراسته، و لبریز از شور و انگیزه و نشاط کنید.۸۸/۸/۱۲».«با این نگاه، دلهای ما برای مسجد میتپد و از شوق و احساس مسئولیت، لبریز میگردد. ۸۹/۷/۱۸» برای رسیدن به «مسجد طراز اسلامی»، «امامان جماعت، هیئتهای امناء، خادمان موظف و متبرّع، هر یک باید بخشی از این کار بزرگ و اثرگذار را بر دوش خود حس کنند. ۸۸/۸/۱۲» در ادامه مسئولیت هر یک از خدمتگزاران مسجد یا همان “بچه مسجدیها” میآید.
۱. امام جماعت
«امام جماعت باید آمادهسازی خویش برای طبابت معنوی را وظیفه حتمی خود بداند. [زیرا] روحانی پرهیزگار، خردمند، کارشناس و دلسوز در مسجد، همچون پزشک و پرستار در بیمارستان، روح و مایهی حیات مسجد [است]. روحانی دانا و مسئولیتپذیر و پرهیزگار میتواند و میباید محور منظومهی تلاش مقدس برای عمران مساجد و پرداختن به آرایههای معنوی و ظاهری آن باشد. ۸۹/۷/۱۸» «ائمهی محترم جماعات، مساجد را از همیشه فعالتر کنند و آموزش ترجمه و مفهوم و روح نماز را به شکل نوین و جذاب، در برنامههای خود بگنجانند.۷۶/۷/۷» «امام جماعت، غمگساری و راهنمایی و همدلی را در کنار اقامهی نماز، در آن مهبط رحمت و هدایت الهی (مسجد) به نمازگزاران هدیه کند. ۸۰/۶/۱۵» «امامان محترم جماعت اگر خود بر اثر کهولت و غیره نمیتوانند وظیفهی رابطه و اُنس و راهنمایی را برای نمازگزاران بویژه جوانان فراهم کنند، در کنار خود فضلای جوان و پرنشاط را به کار گیرند و آنان را در کار با خود شریک سازند. ۸۰/۶/۱۵» «مدیریت محتوایی و معنویِ مسجد که بر دوش روحانی مسجد است باید خردمندانه و مسئولانه، و حتی عاشقانه باشد. ۹۰/۷/۱۹» «امام جماعت به تماس و رابطه با مأمومین بپردازد. ۹۲/۶/۱۳» «نماز صبح در مساجد اقامه شود. ۳۱/۶/۷۵» «چه نیکوست که دانش آموزان برجسته و ممتاز در هر محل، در مسجد و در برابر چشم مردم و از سوی امام جماعت، تشویق شوند. ۸۹/۷/۱۸»
۲. متولیان ومدیران مساجد
«بصورت کامل از ظرفیت شوقآوری و شورآفرینی مساجد برای جذب قشرهای مختلف مردم و تبلیغ مفاهیم و معارف اسلامی بهرهگیری شود. ۸۴/۵/۳۰» «دستاندرکاران ادارهی مساجد برای رونق بخشیدن روزبهروز به نماز، با کیفیت مطلوب، در میان مردم بهویژه جوانان و نوجوانان احساس مسئولیت کنند. ۹۱/۶/۱۵» «زمزمهی محبت متولیان و مدیران و امنای مساجد، باید دلهای پاک جوانان را مجذوب و مشتاق کند. ۸۹/۷/۱۸» «باید با برنامهریزی صحیح و استفاده از ابزارهای فرهنگی، هنری، عمران معنوی مساجد را تقویت کرد و از ظرفیت شوقآوری و شورآفرینی مساجد برای جذب قشرهای مختلف مردم و تبلیغ مفاهیم و معارف اسلامی، بهرهگیری کامل کرد.۸۴/۵/۳۰» «پخش صداهای آزاردهنده بویژه در شب و هنگام آسایش مردم، کاری ناروا و در مواردی خلاف شرع است. تنها صدائی که باید از مسجد در فضا طنین بیفکند بانگ اذان با صوت خوش و دلنواز است. ۸۹/۷/۱۸» «مسجد در همه جا باید پاکیزه، زیبا و آرامبخش باشد. ۹۰/۷/۱۹»
۳. مجموعه فعالان مسجد
«حضور جوانان و روحیههای بسیجی باید محیط مسجد را زنده و پرنشاط و آیندهپو و لبریز از امید سازد. ۸۹/۷/۱۸» «میان مسجد و مراکز آموزشی در هر محل، همکاری و پیوند تعریف شده و شایستهای برقرار گردد. ۸۹/۷/۱۸» «مسجد باید رابطهی خود را با جوانانی که ازدواج میکنند، با کسانی که به موفقیتهای علمی و اجتماعی و هنری و ورزشی دست مییابند، با صاحب همّتانی که کمک به دیگران را وجههی همت میسازند، با غمدیدگانی که غمگساری میجویند، و حتی با نوزادانی که متولد میشوند، برقرار و مستحکم کند. ۸۹/۷/۱۸» « مساجد، [باید] به شکل شایسته غبارروبی شود.۷۵/۶/۳۱» «خدمت به مسجد، کاری مردمی و همگانی شمرده شود. ۷۵/۶/۳۱»
موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه
لینک ثابت
[ 04:23:00 ب.ظ ]
تقدیم به آستان حضرت جواد الائمه علیه السلام
با حضورت ستاره ها گفتند نور در خانه ی امام رضاست کهکشان ها شبیه تسبیحی دستِ دُردانه ی امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت رزق و روزی برای مردم داشت برکت در مدینه بود از بس چهره ات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود موج در موج دشتی از دریا به خدا با خداتر از موسی بی عصا می گذشتی از دریا
با خداوند هم کلام شدی علت بُهت خاص و عام شدی «کودکی هایتان بزرگی بود» در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست تا نفس هست زیر دِیْن توایم تا جهان هست و تا نفس باقی است ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هر بار از
سمت باب الجواد می آیم
سید حمیدرضا برقعی
موضوعات: شعر
لینک ثابت
[ 03:50:00 ب.ظ ]
تنها تهیه مسکن و نفقه خوراک و پوشاک و مایحتاج تکلیف مردو حق یک زن نیست بلکه علاوه بر اینها تلاش برای رشد و تکامل همسر و خطا پوشی و عفو ومدارا نیز از جمله حقوق او می باشد.
موضوعات: روایت, متفرقه
لینک ثابت
[ 12:50:00 ب.ظ ]
كرايه رو امام على علیه السلام حساب کرد.باقیشو از معاویه بگیر…
ﯾﮏ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ می کرد؛
ﺍﯾﺎﻡ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﺗﻮ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﯼ ﻭﻫﺎﺑﯽ ﺳﻮﺍﺭ شد…
ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﺯ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ: ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺭﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺯﺩ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ..
ﻣﻨﻢ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﻬﻮﻟﺖ ﺳﻦ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﺮﻡ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ..
ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﯽ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﺩﯾﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﮔﻮﺷﯽ ﺁﯾﻔﻮﻥاﺵ ﺭﻭ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ..
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﯿﺎ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺍﺕ ﺭﻭ ﺑﺪﻡ ..
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ (علیه السلام) ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺭﻭ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩ ..
ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻭﯾﻪ ﮔﻮشیت ﺭو ﺑﮕﯿﺮ ..
موضوعات: متفرقه
لینک ثابت
[ 12:46:00 ب.ظ ]
آخرین امام شیعیان و دوازدهمین جانشین رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم در سپیده دم جمعه، نیمه شعبان سال 255 هجری قمری در سامراء یکی از شهرهای عراق، دیده به جهان گشود.پدر گرامی او، پیشوای یازدهم شیعیان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و مادر بزرگوار آن حضرت، بانویی شایسته به نام «نرجس» بود که درباره ملیت او روایات، مختلف است. مطابق روایتی، آن حضرت دختر «یشوع» پسر امپراتور روم بوده و مادرش از نسل «شمعون» وصیّ حضرت عیسی علیه السلام است. برابر این روایت نرجس در پی خوابی شگفت مسلمان شد و به هدایت امام عسکری علیه السلام خود را در میان سپاه روم که عازم نبرد با مسلمانان بودند قرار داد و همراه جمعی دیگر به اسارت لشکر اسلام در آمد. امام هادی علیه السلام کسی را فرستاد که او را خریداری کرد و به سامراء آورد. .روایات دیگری نیز نقل شده است ولی آنچه مهم و قابل توجه است اینکه حضرت نرجس علیها السلام مدتی در خانه حکیمه خاتون - از خواهران بزرگوار امام هادی علیه السلام - بوده و تحت تعلیم و تربیت ایشان قرار گرفته است و مورد احترام فراوان حکیمه علیها السلام بوده است.حضرت نرجس علیها السلام آن بانویی است که سال ها پیش در کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام و امام صادق علیه السلام مورد ستایش قرار گرفته و از او به عنوان بهترین کنیزان و سرور آنان یاد شده است.گفتنی است که مادر امام عصرعلیه السلام به نام های دیگری مانند سوسن، ریحانه، ملیکه و صیقل (صقیل) نیز خوانده می شد.
نام، کنیه و القاب
نام و کنیه امام زمان علیه السلام همان نام و کنیه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم است و در برخی از روایات از بردن نام ایشان تا هنگام ظهور، نهی شده است.لقب های مشهور آن حضرت عبارتند از: مهدی، قائم، منتظَر، بقیهالله، حجّت، خلف صالح، منصور، صاحب الامر، صاحب الزمان و ولیّ عصر که معروف ترین آن ها «مهدی» است.هر یک از این لقب ها، بیانگر پیام ویژه ای درباره آن بزرگوار است.آن امام خوبی ها را «مهدی» گفته اند زیرا که هدایت شده ای است که مردم را به سوی حق می خواند و «قائم» خوانده اند چون برای حق، قیام خواهد کرد و «منتظَر» نامیده اند زیرا که همگان در انتظار مقدم اویند و «بقیه اللّه» لقب داده اند چرا که باقیمانده حجت های خدا و آخرین ذخیره الهی است.«حجّت» به معنی گواه خدا بر خلق و «خلف صالح» به معنی جانشین شایسته برای اولیاء خداست. او «منصور» است چون از سوی پروردگار یاری می شود و «صاحب الأمر» است چون امر ایجاد حکومت عدل الهی به عهده اوست. «صاحب الزمان و ولیّ عصر» نیز به معنی آنست که او حاکم و فرمانروای یگانه زمان است.
برگرفته از کتاب نگین آفرینش (درسنامه دوره مقدماتی معارف مهدویت)
موضوعات: روایت, نگین آفرینش
لینک ثابت
[ 12:41:00 ب.ظ ]
|