یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 142
  • دیروز: 87
  • 7 روز قبل: 1058
  • 1 ماه قبل: 5462
  • کل بازدیدها: 170440

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      یک روسری برای پیرمرد!    

     

    وقتی امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد، آن طور که من در مَقاتل دیده‌ام، حضرت دو نامه نوشت؛ یکی به برادرش در مدینه و یکی هم به حبیب بن مظاهر در کوفه.

    اما آنچه به برادرش محمد حنفیه می‌نویسد، کوتاه است:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. مِن الحسین بن علی الی محمد بن علی و مَن قِبَلَهُ مِن بنی هاشم. امّا بعد فَکأنَّ الدُنیا لَم تَکُن وَ کَأَنَّ الاخرةَ لَم تَزَل. والسلام».

    وقتی به کربلا رسید و هجرت صغرایش تمام شد، این طور نوشت: این نامه‌ ای است از حسین بن علی به محمد بن علی و هر که از فرزندان بنی هاشم نزد اوست. اما بعد ؛ بدانید که دنیا را چنان قرار دادیم که گویی هرگز نبود و آخرت را دائم و باقی می‌دانیم. آخرت را بر دنیا اختیار کرده و از دنیا چشم پوشیدیم. والسلام. برای چه کسی کوچ کردم و آمدم اینجا؟ برای «او» آمدم و چشم از این دنیا پوشیدم.

    یک نامه دیگر هم می‌نویسد به کوفه:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. مِن الحسین بن علی الی الرَّجُل الفقیه حبیب بن مظاهر الاسدی».نامه ای است از حسین به حبیب که مرد دین شناسی است. چقدر هم از او تجلیل می‌کند! «اما بعد؛ فَأِنّا قَد نَزَلنا کربلاء ». ما وارد کربلا شدیم. « وَ انتَ تَعلَمُ قِرابَتَنا مِن رسول الله». تو پیوند من با پیغمبر را می‌دانی. «فَأِن اَرَدتَ نُصرَتَنا فَاقدِم ألَینا عاجلاً». اگر می‌خواهی مرا یاری کنی، زود بیا. همان گونه که من هجرت کردم، تو هم باید هجرت کنی. تو هم باید از کوفه به کربلا بیایی.

    **

    حبیب با همسرش صبحانه می‌خوردند که قاصد آمد و نامه را داد و رفت. حبیب نامه را گرفت و خواند. همسرش سؤال کرد نامه از کیست؟ گفت این نامه از حسین پسر پیغمبر است. همسرش گفت چه نوشته است؟ حبیب گفت هیچی ! آمده کربلا، من را هم دعوت کرده که بروم و به او کمک کنم. همسرش پرسید: می روی یا نه ؟ حبیب گفت: نه ، من نمی‌توانم بروم!

    البته حبیب، به قول معروف، تقیه می‌کرد، برای اینکه مبادا یک وقت قبیله‌اش بفهمند و نگذارند که او برود. همسرش سؤال کرد: نمی‌روی؟! حبیب گفت نه ، من پیر شده و کَرِّ و فَرّی ندارم؛ چطور با او راه بیفتم؟ همسرش گفت: حسین پسر پیغمبر تو را دعوت کرده، آن وقت تو نمی‌خواهی دعوت او را اجابت کنی؟! جواب خدا را چگونه می‌توانی بدهی؟! حبیب گفت می‌دانی اگر من بروم، عبیدالله چه کار می‌کند؟ خانۀ مرا خراب می‌کند و تو را به اسارت می‌گیرد و می‌برد. همۀ این عواقب و ضربه‌های دنیایی را برای او بیان کرد.

    همسرش گفت: تو برو ! بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد. حبیب باز هم گفت: نه، من نمی‌روم. اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را بر سر حبیب انداخت و به او گفت: نمی‌روی؟! پس مثل خانم‌ها در خانه بنشین! بعد گفت: خدایا ! کاش من مَرد بودم و می‌توانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم! ای کاش من این هجرت را می‌کردم! حبیب گفت: این حرفهایی که زدم، برای این بود که ببینم تو چه می‌گویی. من آنچنان هجرتی کنم که تا قیام قیامت ، نامم در تاریخ ثبت شود…

     

    .

    .

    روضه خوانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

    .

    .

    کلیدواژه ها: تقیه, حبیب بن مظاهر, حسین بن علی, روضه, سیدالشهدا, شهادت, شهدا, شهید, عاشورا, مجتبی تهرانی, مدینه, هجرت, کربلا
    موضوعات: شهید, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت [پنجشنبه 1396-06-30] [ 02:43:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      زن صالحه کیست تکلیفش چیست؟(۳)    

    .

    .

    در روایات آمده که اگر بد رفتاری زن با شوهر نباشد ،زن بدون حساب و کتاب وارد بهشت میشود

    زن مکلف به تواضع در برابر همسرش هست.
    در عین حال مرد هم موظف به حسن خلق در برابر اهلش میباشد

    اما الان این رو بگیم

    یادمون باشه ما در زندگی باید با خدا معامله کنیم.

    زندگی باید خدامحور باشه

    و اگر کسی حکم خدا رو در مورد زن بیان کند ولی حکم مرد رو نگوید ، تکلیف از گردن زن ساقط نمی شود

    البته سعی می کنیم همه را بگوییم ان شاء الله.

    اما بد اخلاقی


    گفتیم بد اخلاقی زن در برابر همسرش خلاف تواضع و قنوتی هست که خدا از وی خواسته

     

     

    الكافي 5 554

    25353- وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ وَلِيدٍ قَالَ :
    جَاءَتِ امْرَأَةٌ سَائِلَةً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه واله فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه واله وَالِدَاتٌ وَالِهَاتٌ رَحِيمَاتٌ بِأَوْلَادِهِنَّ لَوْ لَا مَا يَأْتِينَ إِلَى أَزْوَاجِهِنَّ لَقِيلَ لَهُنَّ ادْخُلْنَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ

     

    روزی زنی برای پرسیدن یک سوال به نزد رسول خدا رفت رسول خدا صلی الله علیه واله به او فرمودند شما زنانی هستید که حامله می شوید بچه هایتان را به دنیا میاورید و با آنها مهربانی می کنید و اگر آن بد رفتاری که با همسرانتان می کنید نمی بود به یقین به شما چنین گفته می شد

    که بدون حساب داخل در بهشت شوید .


    نکته اینجاست که اگر یک مورد بد اخلاقی نبود بهشت بدون حساب برای زنان می بود

    پس معلومه این حسن خلق و تواضع کامل و همیشگی کار آسانی نیست و فقط یک زن صالحه این رو بدست خواهد آورد

     

    ..

    کلیدواژه ها: اخلاق, بهشت, تواضع, حسن خلق, زن, شوهر, مرد, همسر, کافی
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [چهارشنبه 1396-06-29] [ 10:34:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      زن صالحه کیست تکلیفش چیست؟(۲)    

    .

    .

    در احکام خداوند سلیقه ای  نباید برخورد کرد.

    چون خداوند حکیم در وراء دستوراتی که داده ،حکمتهایی رو قرار داده که جز با تعبد در برابر احکام بهش نخواهیم رسید.

    خدا بخواد یک مورد آن را بررسی می کنیم و می بینیم چه اثری دارد این تعبد در برابر احکام و تسلیم خدا بودن در گرمی زندگی زناشویی.

     

    وَ عَنْ النبی صلی الله علیه وآله :

     

    أَنَّهُ قَالَ لَا تُؤَدِّي الْمَرْأَةُ حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى تُؤَدِّيَ حَقَّ زَوْجِهَا

     


    پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمایند :

     

    یک زن حق خدای تعالی را پرداخت نمی کند مگر اینکه اول حق همسرش را پرداخت نماید .


    مستدرك‏ الوسائل 14  257

     

    پرداخت حق خداوند در گرو عمل به دستور خداست

     

    یکی از دستورات خداوند اطاعت و تواضع و قنوت زن در برابر همسر هست که در آیه 34 سوره مبارکه نساء فرستادیم و روایات برای ما تبیین می کنند.

     

    اگر زنی در برابر همسرش تواضع داشته باشه هرگز با او بد اخلاقی نمیکنه
    و سوء رفتار خلاف تواضع هست و روایاتش رو در پست های بعدی ارسال می کنیم.

     

    .

    کلیدواژه ها: احکام, تکلیف شرعی, زن, زندگی زناشویی
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [سه شنبه 1396-06-28] [ 04:41:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      زن صالحه کیست تکلیفش چیست؟(۱)    

    .

    .

     

    .

    .

    الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ الصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَكانَ عَلِيًّا كَبيراً

     

    مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند ( در ناحيه خلقت فقط نه در ارزش و كرامت انسانى ) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند.

     

    و زنان صالح، زنانى هستند

    كه متواضعند، (در برابر همسر)

    و در غياب (همسر خود) اسرار و حقوق او را، حفظ مى‏ كنند

    در(محدوده و) مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده،.

    و (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد!

    (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد!

    و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد!

    و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد!

    (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است.

    .

    .

    سوره مبارکه نساء آیه 34

    کلیدواژه ها: الرجال, تواضع, زن, زن صالحه, سوره نساء, قوامون, همسر, کرامت انسانی
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, قرآن  لینک ثابت [دوشنبه 1396-06-27] [ 01:44:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      دو عامل ایمنی مسلمین    

    .

    .

    .

    .

    (امام باقر علیه السلام از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:)

     

    دو چیز در زمین مایه امان از عذاب خدا بود :

     

    یکی از آن دو برداشته شد ، پس دیگری را دریابید و بدان چنگ زنید ، اما امانی که برداشته شد رسول خدا صلی الله علیه وآله بود .

     

    و امان باقیمانده ، استغفار کردن است ، که خدای بزرگ به رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود :

     

    « خدا آنان را عذاب نمی کند ، در حالی که تو در میان آنانی و عذابشان نمی کند تا آن هنگام که استغفار می کنند . »

    .

    .

     

    حکمت 88 نهج البلاغه

    کلیدواژه ها: استغفار, امام علی, امیرالمؤمنین, توبه, حکمت, رسول خدا, عذاب, غفران, من نهج البلاغه میخوانم
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, نهج البلاغه  لینک ثابت [یکشنبه 1396-06-26] [ 09:49:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      خلفای بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آلله چه کسانی اند؟    

    .

    .

    از آن جمله، ابن بابويه رضى الله عنه در عيون أخبار، از حضرت امام رضا عليه السلام روايت كرده:

    كه از آباى كِرام خود عليهم السلام روايت مى‏ فرمود كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه:

    خداوندا! رحمت كن خلفاى مرا! و اين كلام را «3» تا سه مرتبه تكرار فرمود.

    كسى گفت: يا رسول اللَّه! خلفاى شما كدام‏اند؟

    فرمود كه: آن جماعتى كه بعد از من مى ‏آيند و احاديث و سنّت مرا روايت مى‏ كنند و به مردم بعد از من، تعليم مى‏ كنند. «4» و به اين مضمون، در امالى و معانى الأخبار، روايت نموده. «5»

    و محمّد بن الحسن الصفّار رحمه الله، در كتاب بصائر الدّرجات، از معاوية بن عمّار روايت كرده كه گفت: از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام سؤال كردم كه: مردى كه روايتِ حديث شما بسيار كند و در ميان مردم، منتشر سازد و در دل‏هاى شيعيان محكم سازد، افضل است يا مردى عابد كه از شيعيان شما باشد و آن قدر روايت نداشته

    باشد؟ فرمود:

    كسى كه روايتِ حديث ما بسيار مى‏ كند و حديث ما را در ميان مردم، منتشر مى‏ سازد و در دل‏هاى شيعيان ما محكم مى‏ سازد يا دل‏هاى ايشان را راست مى‏ دارد، افضل

    است از هزار عابد.«6»

    .

     

    (1). سوره فرقان، آيه 15.

    (2). ب:- «تعلّم».

    (3). الف:- «را».

    (4). عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 1، ص 40، ح 94.

    (5). الأمالى، صدوق، ص 247، ح 266؛ معانى الأخبار، ص 374 و 375، ح 1.

    (6)منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان)، ص:351

    .

    .

     

    کلیدواژه ها: ابن بابويه قمى, الامالی شیخ صدوق, حدیث, خلفا, سنت, سوره فرقان, شیعیان, منهج الیقین, پیغمبر
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, قرآن, امالی(شیخ صدوق)  لینک ثابت  [ 09:11:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      لعنت بر سازمان ملل    

    .

    .

    .

    .


    وطن امروز ۲۵ شهریور ۱۳۹۶

     

    حسین قدیانی:

     

    دارم به این فکر می‌کنم که « سازمان ملل » دقیقا در چه روزی از چه سالی تأسیس شد! و تأسیس شد که مثلا چه بشود؟!

    و مشخصا چه کارکند؟!

    شاید آن روز که ملل دنیا فهمیدند دارای سازمان شده‌اند، نفسی براحتی کشیدند که عاقبت «منجی عالم بشریت» پیدا شد!

    شاید آن روز ملل دنیا خوشحال بودند که زین‌ پس اگر فرعونی پیدا شود، سازمانی هست که جلویش تمام‌ قد بایستد!

    امان از اوهام خوش ابنای آدم!

    آنی فکر کنید زمان نمرود، سازمان ملل بود!

    گمانم پشه را دعوت می‌کرد به خویشتنداری اما نمرود را محکوم می‌کرد و در عین حال، نوبل صلح را می‌داد به جناب پادشاه! و من این

    جایزه را از چشم سازمان ملل می‌بینم!

    یونیسف! یونسکو! جبهه مقاومت در راه مبارزه با تروریست‌ها، صدها سر هم ببازد، باز هم سازمان ملل از حاج‌ قاسم سلیمانی تشکر

    نمی‌کند! این سازمان، اشتباهی است!

    نه برای ملل که اعیان‌نشین ستمگران است!

    و حیاط‌ خلوت کارتل‌ها!

    و مگر نه آنکه مقرش در نیویورک است؟!

    پایتخت اقتصادی خود خود خود شیطان!

    با همان فریبندگی! و رنگ و لعاب!

    حکام آل‌ سعود اگر سایه لات و عزی را بیندازند بر سر «خانه خدا» عمرا شاخک‌های غیرت فرهنگی یونیسف، تکانی بخورد!

    «کعبه» قدیمی‌تر است یا «برج ایفل»؟! «مسجدالحرام» مقدس‌تر است یا «پانتئون»؟! «خدا» واجب‌الاطاعه است یا «خدایان»؟!

    پس یونیسف یعنی حقه‌بازی! یعنی تقدس بیشتر کاخی متروکه در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد نسبت به مسجدالاقصی!

    پس یونیسف یعنی واکسی روی پوتین صهیونیست‌ها!

    که جنایات‌شان برق بیشتری داشته باشد! چشم سازمان ملل، بادامی‌تر از آن است که مصیبت مسلمانان میانمار را ببیند!

    و بالاخره معلوم شد خانم سوچی دقیقا برای چی جایزه «صلح نوبل» گرفته! او به این «خرمهره» مقداری خون بدهکار بود! که اینک

    مشغول ادای قرض خویش است! با کشتن بی‌گناه‌ترین ابنای آدم! جرم؟! همان که پسران زمان فرعون داشتند!

    جرم؟!

    همان جرم دختران دوران جاهلیت!

    هان ‌ای حضرت آدم!

    این قصه تلخ فرزندان شما نبی مکرم است! بعد از شما، ما توانستیم طیاره اختراع کنیم! جت! تا شرق و غرب عالم را بهم بدوزیم! و خیلی

    زود، از قطب شمال، برسیم قطب جنوب! تا مبادا دل پنگوئن‌ها برای‌مان تنگ شود!

    هان ‌ای مادرم حوا!

    باور می‌کنی «سوچی» یک زن باشد؟!

    عجیب جنگلی شده این دنیا!

    اهرام ثلاثه بیشتر از گریه‌های یعقوب، مشتری دارد!

    خوش به حال اصحاب کهف که ۳۰۰ سال این دنیا را خواب بودند! دیروز در فضای مجازی دیدم چشم کودک میانماری را از حدقه درآورده‌اند!

    تو گویی بهشت برایش ساخته بودند که حالا او را از دیدن این مدینه فاضله منع کرده‌اند!

    باور می‌کنید هنوز جسد فرعون سالم است؟!

    باور می‌کنید موبایل نتوانست اولاد آدم را به خوشبختی برساند؟! باور می‌کنید سازمان ملل، اتاق پذیرایی کاخ سفید است؟!

    باور می‌کنید «منجی عالم بشریت» هنوز نیامده؟! آهای نهنگ‌هایی که نهادهای بین‌المللی و سلبریتی‌های جهانی، نگران انقراض نسل‌تان

    هستند! و به فکرتان هستند! و برای‌تان مخلصانه کار می‌کنند! گاهی برای تنهایی ما آدم‌ها گریه کنید!

    فی‌الحال اگر نابرادران «یوسف» را درون چاه بیندازند، این بار واقعا خورده می‌شود! البته نه توسط گرگ! مگر آدمی مرده؟! یونیسف هم

    حتما ماجرا را محکوم می‌کند! اما نوبل صلح را می‌دهد به همان که فرزند یعقوب را درید! سعدیا! هنوز هم بنی‌آدم را اعضای یک پیکر

    می‌دانی؟!

    کله‌گنده‌های سازمان ملل، زیر این بیت، بر خون چند بی‌گناه ماله کشیده باشند، خوب است؟!

    و حالا که فرعون فرورفته در جلد یک زن، کاش آسیه هم برگردد!

    و کاش مریم!

    نوزادان این زمان، جز گریه زبانی بلد نیستند! دوباره معجزه لازم است!

    عیسی باید از آسمان برگردد!

    زمین بیشتر محتاج اوست!

    «غیبت» باید عن‌قریب تمام شود!

    خطر انقراض، نسل آدم را تهدید می‌کند!

    خدایا!

    ما اشتباه کردیم! سازمان ملل «منجی عالم طواغیت» است! کی پس می‌رسد آن روز که آفتاب با وضوح کامل بر ما بتابد؟!

     

    یکی نیست به من بگوید این «سازمان ملل» دقیقا در چه روزی از چه سالی تأسیس شد؟! می‌خواهم بلند فریاد بزنم؛ لعنت بر آن روز نحس!

    لعنت بر آن سال نکبت! آری! لعنت بر سازمان ملل…

     

    .

    .

     

    کلیدواژه ها: ،فرعون, آل سعود, اصحاب کهف, برج ایفل, تروریست‌, حسین قدیانی, سازمان ملل, سردارقاسم سلیمانی, سوچی, شیطان, صلح نوبل, صهیونیست, غیبت, مسجدالاقصی, منجی عالم بشریت, میانمار, نمرود, نیویورک, وطن امروز, پوتین, کعبه, یونسکو, یونیسف
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [شنبه 1396-06-25] [ 01:39:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ذلت برای خدا اصل عزت است‼️    

     

    .

    .

    .

    .

    روزی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و مشاهده نمودند که امیرالمومنین علی علیه السلام در حال پاک کردن عدس هستند.

     

    رسول الله به امام علی فرمودند:

     

    «مردی که در امور منزل به همسرش کمک کند، خداوند به او پاداش یک سال عبادتی می دهد که روزهایش را روزه گرفته باشد و شب هایش را شب زنده داری کرده باشد.

    همچنین پاداش صابرانی مثل یعقوب و داوود و عیسی به او عنایت می کند.

    هر مردی که در خانه در خدمت عیال باشد و کار منزل را ننگ و عار نداند، خداوند متعال نام او را در دیوان شهیدان قرار می دهد و پاداش هزار شهید را نصیبش می کند.»

    .

    .

    جامع الاخبار ، صفحه ۱۰۲

    .

    .

    کلیدواژه ها: خدا, روزه, شهید, عزت, لذت
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت  [ 11:51:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      راه شناخت مؤمن و منافق    

    .

    .

     

    .

    .

    حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در کتاب گرانقدر خود نهج البلاغه می فرماید :

     

    اگر با شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که دشمن من شود ، با من دشمنی نخواهد کرد،

     

    و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد،

     

    و این بدان جهت است که قضای الهی جاری شد، و بر زبان پیامبر امّی صلی الله علیه و آله گذشت که فرمود:

     

    « ای علی ! مؤمن تو را دشمن نگیرد، و منافق تو را دوست نخواهد داشت. »

    .

    .

    حکمت 45 نهج البلاغه

    کلیدواژه ها: حکمت, قضا, مؤمن, من نهج البلاغه میخوانم, منافق
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, نهج البلاغه  لینک ثابت [جمعه 1396-06-24] [ 04:09:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      با دوستان ما دوستی کن مادام که دوست ماست    

     

    .

    .

    عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سِرْنَا مَعَ عَلِيٍّ علیه السلام يَوْماً فَالْتَفَتَ فَإِذَا جُوَيْرِيَةُ خَلْفَهُ بَعِيداً فَنَادَاهُ يَا جُوَيْرِيَةُ الْحَقْ بِي لَا أَبَا لَكَ أَ لَا تَعْلَمُ أَنِّي أَهْوَاكَ وَ أُحِبُّكَ…

    حَبَّةُ العُرَنی می گوید:

     

    روزی با علی علیه السلام در راهی می رفتیم. ایشان نگاهی به پشت سر انداخت. جُوَیرِیَه [بن مُسهِر] را دید که پشت سر ایشان با فاصله [می آمد]. پس او را صدا زد که ای جویریه به من ملحق شو که نظیر نداری! مگر نمی دانی که دلم هوایت را کرده و تو را دوست می دارم؟ جویریه به سوی ایشان دوید.

    امام به او فرمود: من تو را از اموری آگاه می سازم، پس آن را در دل داشته باش. و آهسته با هم صحبت کردند.
    جویریه به ایشان عرض کرد: ای امیرالمؤمنین، من مردی فراموشکارم.

    امام فرمود: حدیث را دوباره برایت تکرار می کنم که به یادت بماند. و در آخر کلامش به او فرمود:
    ای جویریه،
    دوست بدار محبّ ما را مادامی که به ما دوستی می ورزد
    و هر گاه به ما دشمنی ورزید با او دشمنی کن.

    و دشمن بدار دشمنِ ما را تا زمانی که با ما دشمنی می کند
    و هر گاه با ما دوستی کرد او را دوست بدار.

     

    بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏34 ؛ ص301

    .

    .

    کلیدواژه ها: بحارالانوار, جویریه, دوست, فراموشکار, محب
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت  [ 03:56:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 2 ...3 ...4 5 6 ...7 ...8 9 10 11 12 ... 14 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود