یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 107
  • دیروز: 104
  • 7 روز قبل: 637
  • 1 ماه قبل: 5025
  • کل بازدیدها: 176507

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • نویسنده محمدی

  • رتبه

     
       
      شراب مومنان    

     

     

     

    آیت الله قاضی طباطبائی بر انس با قرآن تأکید بسیار داشتند، از جمله در نامه ای به یکی از شاگردانشان این چنین می فرمایند:

     

     علیکم بقراءة القران الکریم فی اللیل بالصوت الحسن الحزین فهو شراب المؤمنین:
     بر شما باد به قرائت قران کریم در شب، با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن شراب مؤمنین است.

     

    و می فرمودند:

     و آن قرة العیون مخلصین را همیشه در چشم داشته باشید
     و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید
     و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صوت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی.

     

    و نیز می فرمودند:

     بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد.

     

     

    کلیدواژه ها: آهنگ قرآن, صراط مستقیم, صوت قرآن, نماز
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-08-12] [ 10:15:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​آقا دل سوخته ما را چند میخرید!؟    

     

     

     

    از اهلبیت صلوات الله علیهم کریم تر سراغ دارید؟

     

    مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود و ﻓﻘﻂ يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ١٥٠ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻤﯿﺨﺮﯾﻢ.

    ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت …

    داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ كه ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ و سوخته؟

    ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎﻻ ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.. ﻫﺮ ﭼﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ مى تونى ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ، ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ …

    ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ پرسید: گفتی ﺗﻮی مجلس ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟

    بله

    مغازه دار گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ٥٠٠ تومن ﻣﯽ ﺍﺭﺯﯾﺪ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ یک ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ ….

    اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی روضه سوخته ﺑﻮﺩ قیمت گرفت، کاش دلمون تو روضه ها بسوزه. اونوقت بگیم: دلِ سوخته را بی بی، چند میخری؟! گرفتاریم…!

     

    کلیدواژه ها: اهل بیت, روضه, کریم اهل بیت
    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت [سه شنبه 1395-08-11] [ 01:16:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      پیشگیری از سختی در ماه صفر    

     

     

     

    ▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام و ماه مهم و شریفی هست،

     

    لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است:

    ۱- خواندن نماز اول ماه
    دو رکعت
    در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قل‌هوالله احد
    در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر
    بعد از نماز صدقه دهد.

     

    ۲- خوانده دعای؛
    ” یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ
    ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ
    فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ
    یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ
    وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. “

    روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده.

     

    ۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو:
    دو رکعت
    در رکعت اول سوره حمد سوره فتح
    و در رکعت دوم حمد و توحید.

    بعد از نماز
    صد مرتبه صلوات،
    صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند.

     

    ۴- صدقه دادن هم در طول ماه مطلوب است.

     

     

    کلیدواژه ها: اعمال ماه صفر, صدقه, لعن
    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت  [ 01:00:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ما باید عاشورای فرهنگی درست کنیم    

     

     

    قلاده ميبندند به گردنشان و صداى سگ در مياورند و در كنار اسم اباعبدالله ، پارس ميكنند. همين امسال عاشورا، در مشهد ما اين كار شد. قلاده بستند و آن مداحى كه بالا ايستاده بود گفت، ” كنم عو عو ، دهم دست ولايت"، … جمعيت يكمرتبه همه با هم صداى سگ! به مدت دو دقيقه….بعد ميگويد ، ” يك تكه استخوان امشب بس است ما را آقا!” ، ذكر اباعبدالله قاطى عوعو سگ!؟ ما بايد از ساحت اباعبدلله دفاع كنيم ، ما بايد يك عاشوراى فرهنگى درست كنيم و از فرهنگ عاشورا دفاع كنيم.

    هيئت راه انداخته اند، همه لخت ، بعد شروع ميكنند اداى مست ها را در مياورند و تلو تلو ميخورند، فيلم اش هست، برويد ببينيد، طفلك بچه هاى ناآگاه شيعه اند كه خيال ميكنند اين كارها باعث تقرب به اباعبدالله است. تلو تلو ميخورند و اداى مست ها را در مياورند، بعد مداحشان داد ميزند كه ” ما گر زسر بريده ميترسيديم، در محفل عشاق نميرقصيديم” ، نامرد! محفل عشاق اينجا نيست، محفل عشاق زير بمباران شيميايى در شرق دجله بود، آنجا بايد ميامدى حسين حسين ميگفتى و ميرقصيدى ، ما آنجا رقص بچه ها را زير باران آتش و خون ديديم ، تو رقاصى!؟ ،ميگويد “رقاصم و رقاصم ، رقاصه عباسم” ، عباسى كه دستش قطع ميشود، ميگويد “والله ان قطعتموا يمينى ، انى احامى ابداً عن دينى” ، شما پيرو مكتب اين عباس هستيد؟ شماها اصلاً به مكتب كارى نداريد.


    بعد هم ميگويد بگذار مسخره مان كنند، ما سگ خانگى شاهيم، بعد داد ميزند، ” خرابم و مستم ، مست و خرابم، من سگ خانگى بى بى ربابم” ، بعد دوباره صداى سگ..، بعد ميگويد ” والله صد قدح بشكست ، حضرت شراب،حسين!” ، به سيدالشهداء ميگويد حضرت شراب! اين محبت و عزاى اهل بيت است؟!

    البته اينها كمتر از ده درصد هيئت ها هستند اما فيلم اينها را وهابى ها برداشته اند و در شبكه هايشان پخش كرده اند كه سى دى اش را براى من آورده بودند. مرتيكه وهابى بعد از پخش فيلم ميگويد، خب! شما بينندگان بگوييد كه آيا حسين عاقل تر بود ، يا يزيد؟!!!
    تو دارى آش وهابى ها را هم ميزنى، تو دارى هيزم ميگذارى زير ديگ آنها

     

    استاد رحیم پور ازغدی

    کلیدواژه ها: حضرت اباعبدالله الحسین, عاشورای حسینی, فرهنگی, محرم
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1395-08-02] [ 09:26:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      کوزه پر از شیر    

     

     

     

    جوانی نزد عالمی آمد و از او پرسید: من جوان کم سن و سالی هستم اما آرزوهای بزرگی دارم و نمی توانم خود را از نگاه کردن به دختران، منع کنم
    چاره ام چیست؟

     

    عالم کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را به سلامت به جای معینی ببرد و هیچ چیزاز کوزه نریزد. و از یکی از شاگردانش درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند.

    جوان نیز شیر را به سلامت به مقصدرساند. و هیچ چیز از آن نریخت.

    وقتی عالم از او پرسید چند دختر را در سر راهت دیدی؟

    جوان جواب داد: هیچ، فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و در نزد مردم خوار و خفیف شوم.

    عالم هم گفت: این حکایت انسان مؤمن است که همیشه خداوند را ناظر بر کارهایش میبیند و از روز قیامت و حساب و کتاب بیم دارد.

     

     

     

    کلیدواژه ها: شهوت, نگاه نامحرم
    موضوعات: متفرقه  لینک ثابت [شنبه 1395-08-01] [ 08:03:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      خلاصه تمام ادعیه در کلام حضرت امیرالمومنین علیه السلام    

    روزی شخصی خدمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام رسید و گفت :

    یا امیرالمومنین بنده به خاطر مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟

    امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم،هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی.

    “الحمدلله علی کل نعمه”

    خدا را سپاس و حمد می گویم برای هر نعمتی که به من داده است

     "و اسئل الله من کل خیر”

     و از خداوند درخواست میکنم هر خیر و خوبی را

    “و استغفر الله من کل ذنب”

    و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم

    “واعوذ بالله من کل شر”

    و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها.

     

     بحارالانوار. ج۹۱. ص۲۴۲

     

    کلیدواژه ها: ادعیه, امیرالمومنین(ع)
    موضوعات: روایت, متفرقه  لینک ثابت  [ 07:53:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      دینی که سیاه وسفیدش فرقی ندارند    

     

     

    سینا تقی خانی نوشت:ماجرای مسلمان و شیعه شدن ۱۵۰ سیاهپوست در یک مجلس روضه

     

    به گزارش رهیافتگان پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان :

    توی آمریکا مراسم روضه گرفته بودیم

    شب اول یه سیاه پوست هم اومد روضه

    براش یه مترجم گذاشتیم.

    شبای بعد، همین جور هی تعداد سیاهپوست ها زیاد میشد تا مجبور شدیم یه جای دیگه روهم برای مراسم بگیریم

    شب آخر ۱۵۰ تا سیاهپوست گفتن که میخوان شیعه بشن!

    پرسیدم برای چی میخواین شیعه بشین؟!

    همه نگاه کردن به سیاهپوستی که شب اول اومده بود روضه!

    ازش پرسیدم برای چی شیعه؟

    گفت: شب اول یه تیکه از روضه,جون, رو خوندی( غلام سیاه امام حسین علیه السلام )

    همونی که وقتی ابا عبدالله الحسین علیه السلام سرش رو گذاشت روی پای خودش، سه بار سر خودشو انداخت و گفت جایی که جای سر علی اکبر بوده جای سر من نیست!!؟
    ولی امام حسین سرش رو گذاشت روی پاهای خودش و جون شهید شد..
    من رفتم به این سیاهپوستا گفتم: بیایید که دینی رو پیدا کردم که توش سیاه و سفید فرقی نداره….

     

     

    سوره مبارکه الحجرات آیه ۱۳

     

    يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ﴿۱۳﴾

     

    ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک برتری نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛
    خداوند دانا و آگاه است!

     

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, بر سینه ی من نوشته بین الحرمین, حضرت ابوالفضل علیه السلام, حضرت عباس, روضه, سقا، کربلا، عاشورا، امام حسین علیه السلام، طفلان ک, شیعه, کربلا
    موضوعات: متفرقه, محرم  لینک ثابت  [ 07:48:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود    

     

    من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

    من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !

    من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

    من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?

    من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

    من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست.چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است !

    من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !

    من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

    من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

    من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ، اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

    من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

    من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

    من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند !

    من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !

    من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

    من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان … را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

    من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

    من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود ، نامحرمان را غافلگیر کنند!

    نه ! این قرارمان نبود !

    ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ … ما خون دلها خورده ایم ! منبع : وبلاگ زیبا وب ، برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و …

     

     

    کلیدواژه ها: جبهه, جنگ, حجاب, شهادت
    موضوعات: شهید, متفرقه  لینک ثابت [جمعه 1395-07-30] [ 04:07:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      ​پذیرایی از دزدی که به کاهدان زد!    

     

     


    وَ لا تستوی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فصلت/34

     

    هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند، پس بدی را با نیکوترین خصلت دفع کن

     

     

    حکایت؛ مرحوم نجم آبادی به شیوه همیشگی نیمه شبی از خواب برخاست و به کنار حوض رفت که وضو بگیرد و نماز شب بخواند، ناگاه مردی را بر لب بام خانه دید می‌خواست به پائین بپرد، اما از دیدن شیخ ترسید و به حیاط افتاد، شیخ به سویش رفت و دید بینوائی به امید دستبرد به خانه وی آمده و خانه اغنیا را گذاشته و به کاهدان زده است.

    شیخ پای دزد را مالش می زد تا از رنج افتادن آسوده شود به او گفت: پایت نشکسته بیا نان و چای بخور و آنگاه برو. از قضا آن دزد فلک زده همکاری داشته که در کوچه انتظارش را می‌کشید و چون دید خبری از رفیقش نشد، بر بام خانه رفت و به درون خانه نگریست، دید شیخ مشغول مالش پای رفیقش می‌باشد.

    شیخ متوجه او شد، صدایش زد که تو هم بیا با رفیقت نان و چای بخور و بعد برو، این دو بینوا ترسان و لرزان و شرمسار از کرده خود زیرچشمی شیخ را می‌نگریستند و شیخ هم به مهمانان ناخوانده پند و اندرز می‌داد که آدمی اشتباه می‌کند، باید روی زمین هموار و صاف راه بروید، اشتباهاً روی دیوار رفتی و افتادی، کوشش کنید از این پس اشتباه را تکرار نکنید، آنان هم سرافکنده شده و از خانه شیخ توبه کنان رفتند و دیگر دزدی را کنار گذاشتند.1

     

    عجب ناید از سیرت بخردان
    كه نیكی كنند از كرم با بدان2

     

     

    1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
    2. سعدی

     

    کلیدواژه ها: بدی, نجم آبادی, نیکی
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-07-28] [ 07:06:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      ​امان خون مردمان در پرتو حیات امام زمان علیه السلام!    

     

     

    بنشینیم و بنگریم و خون امام‌ زمانمان را بریزند یا بریزیم چه فرق!

     

    کمترین مجازات ما اینست که خون ما هم ریخته خواهد شد.
    واین نتیجه فساد فی الارض است که از کشتن امام زمان و نبود او ایجاد میشود.

     

    سه شهر در حادثه عاشورا از اباعبدالله الحسین(علیه السلام ) تمکین نکردند و بر خلاف تکلیف شرعی امام زمانشان را رها کردند در حالی که آیه “النبی اولی بالمومنین من انفسهم” به حکم” لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی” شامل فرزندان معصوم ایشان نیز میشود.

     

    عاقبتشان را به اختصار میخوانیم:

     

    ١- مردم مدینه در زمانی که باید از امام حسین(علیه السلام ) تبعیت می کردند نافرمانی کردند.اما وقتی که سیدالشهدا(علیه السلام) شهید شدند پشت سر عبدالله ابن حنظله قیام کردند ولی از یزید شکست خوردند که سه روز جان،مال و ناموس مردم نامرد مدینه بر سپاه شام حلال شد. بسیار زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفتند و صدها یا هزاران فرزند نامشروع این حادثه، امروز در تاریخ به ننگ اولاد الحرّه ‏مشهورند.

     

    آن قدر مردم کشته شدند که خون، قبر پیامبر را نیز گرفته بود. تمام کسانی که زنده ماندند بر پیشانیشان داغ زدند و نوشتند: هذا عبد من عبید یزید؛این بنده ای از بندگان یزید است…..در تاریخ به فرمانده سپاه یزید لقب «مسرف» به معنی «خونریز بی حد و حصر» دادند.

     

    ٢- بعد از مدینه نوبت به مکه رسید.لشكر خونخوار یزید به رهبری حصین ابن نمیر در بالاى كوه‏هاى مكه كه مشرف بر خانه ‏ها و مسجدالحرام بود، اجتماع كردند و با منجنيق، پيوسته سنگ و روغن آتشین بر مكه و مسجدالحرام مى ‏افكندند. تاریخ می نویسد این قوم که به هیچ مبنایی اعتقاد نداشتند پارچه هایی از پنبه و كتان به نفتینه آلوده مى‏ ساختند و بر خانه خدا مى‏ انداختند و آنها را آتش می زدند تا آنكه كعبه معظّمه سوخت و بناى آن منهدم گشت و ديوارهاى آن فرو ريخت؛ خداوند بر مکیان رحم نمود و یزید به درک واصل شد و الا باید امروز در تاریخ از کشتار مردمان مکه داستانها می نوشتند.

     

    ٣-کوفیانی که حاضر نشدند از سیدالشهدا(علیه السلام ) تبعیت کنند بعد از امام‌ حسین(علیه السلام)سه قیام کردند که هر سه قیامشان به غیر از شکست چیزی نداشت:

     

    توابین یعنی همان مومنین وقت نشناس که حدودا ۴۰۰۰ نفر بودند؛ جز شکست و شهادت حدود ۱۰۰۰ نفرشان سودی نبرد.

     

    مردم کوفه مختار را هم تنها گذاشتند.بنا بر اقوال مورخین، ٦٠٠٠ نفر از یاران مختار از مصعب ابن زبیر امان خواستند و مختار را تنها گذاشتند. مصعب دستور داد که همگی را گردن زده و آنها را به قتل رساندند. گفته شده که دو هزار نفر از این تعداد، عرب و چهارهزار نفر ایرانی بودند.

     

    قیام سوم کوفیان هم که به رهبری زید فرزند امام سجاد علیه السلام بود جز شکست سود دیگری نبرد.

     

    این شد عاقبت کوفیان زبردست نواز زیردست آزار.

    مردمی که به امام حسین(علیه السلام )تمکین نکردند، اسیر دست حجاج ابن یوسفی شدند؛ که طبق گفته تاریخ، بیش از ۱۰۰هزار نفر از مسلمانان را گردن زد.

     

    این است عاقبت مردمانی که امام معصوم و به حق خود را به وقت نشناخته و تبعیت نکنند.

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, حجاج بن یوسف, مختار, مدینه, مکه, کوفه, یزید علیه اللعنه
    موضوعات: روایت, متفرقه, محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1395-07-25] [ 09:09:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 2 3 ...4 ...5 6 7 ...8 ...9 10 11 12 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود