یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 412
  • دیروز: 174
  • 7 روز قبل: 1158
  • 1 ماه قبل: 5562
  • کل بازدیدها: 170614

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم
  • ترنم گل
  • بتول سادات بنیادی

  • رتبه

     
       
      سجده و گريه طولانى امام سجّاد عليه السّلام و راز گريه او    

    .

    .

    يكى از غلامان امام سجّاد عليه السّلام روايت كرد، روزى آن حضرت به سوى بيابان رفت، من به دنبال او رفتم تا اينكه ديدم آن حضرت پيشانى بر روى يك سنگ سخت نهاد و به سجده رفت، و من در كنار او ايستادم، صداى ناله و گريه‏اش را مى‏شنيدم، شمردم هزار بار در سجده اين ذكر را خواند:

    لا اله الّا اللَّه حقّا حقّا، لا اله الّا اللَّه تعبّدا و رقّا، لا اله الّا اللَّه‏

    ايمانا و صدقا، حقا و تحقيقا معبودى جز خداى يكتا و بى‏ همتا نيست، آن معبود يكتا و بى‏ همتا را از روى ايمان و صدق عبادت و بندگى مى‏ كنم سپس سر از سجده برداشت، ديدم محاسن و صورتش غرق از آب اشك چشمش بود، عرض كردم:

    «اى مولاى من! آيا وقت آن نرسيده كه حزن و اندوه تو به پايان برسد؟ و از گريه ‏ات كاسته شود؟» امام سجّاد عليه السّلام فرموند: «واى بر تو، يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم عليه السّلام يكى از پيامبران و پسر پيامبر بود، دوازده پسر داشت، خداوند يكى از آن پسرانش (يوسف) را از نظر او غايب كرد، از اندوه و غم فراق او، موى سرش سفيد شد، كمرش خم گرديد، و بر اثر گريه بسيار نابينا شد، با اينكه آن پسر در همين دنيا زنده بود، ولى من پيكرهاى پاره پاره پدر و هفده نفر از بستگانم را در قتلگاه افتاده ديدم، بنا بر اين چگونه‏ اندوه من تمام شود و از گريه‏ ام كاسته گردد؟»

     

     

    غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص:228،228

    .

    .

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, امام سجاد علیه السلام, سجده, لهوف, یوسف
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [یکشنبه 1396-07-23] [ 08:48:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      اشک بر آل علی علیها سلام    

    .

    .

     

    امام باقر عليه السّلام روايت نموده كه امام سجّاد عليه السّلام فرموند:

    هر مؤمنى كه براى شهادت‏ امام حسين عليه السّلام سرشك از ديدگانش فرو ريزد و بر گونه‏اش جارى شود، خداوند او را در منزلگاه‏هايى جاى دهد كه روزگارى دراز در آن سكنى گزيند و هر مؤمنى كه براى آزارهايى كه از دشمنان ما در سراى دنيا به ما رسيده، سرشك از ديدگانش فرو ريزد و بر گونه‏اش جارى شود، خداوند او را در بهشت در جايگاهى شايسته جاى دهد و هر مؤمنى كه در راه ما آزار بيند و سرشك از ديدگانش فرو ريزد و بر گونه‏اش جارى گردد، به سبب رنجى كه در راه ما ديده خداوند حالت آزار و رنج را از رخسارش بر گيرد و او را در روز رستاخيز از خشم خويش و دوزخ آسوده بدارد و امان دهد.

     

    ________________________________________

    ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه حسن زاده ؛ ؛ ص193

    .

    .

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, اشک, امام حسین(ع), خدا
    موضوعات: روایت, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت  [ 08:24:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      معنای انا لله و انا الیه راجعون    

    .

    .


    اشعث ملعون برادری داشت که مرده بود و امیرالمومنین علی علیه السلام برای تعزیت او نزدش رفته بودند
    حضرت به او فرمودند:
    اگر بی تابی کنی حق رحمت را ادا کردی و اگر صبر کنی حق خدا را ادا کردی که تو اگر صبر کنی بر چیزی صبر کردی که قضای الهی بوده و مورد ستایش خواهی بود

    و اگر بی تابی کنی بر چیزی بیتابی کردی که قضای الهی بوده و مورد مذمت هم خواهی بود


    اشعث به حضرت عرض کرد انا لله و انا الیه راجعون

    امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند میدانی تاویل و معنای این حرف چیست ؟
    اشعث گفت نه شما غایت علم و انتهای ان هستید
    پس حضرت فرمودند این که گفتی انا لله اقرار تو بود به ملک الهی  که تو مملوک و خدا مالک توست
    این که گفتی انا الیه راجعون اقرار تو بود به نابودی

     

     

    ﻋَﻠِﻲﱡﱡ ﺑْﻦُ ﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪٍ ﻋَﻦْ ﺻَﺎﻟِﺢِ ﺑْﻦِ ﺃَﺑِﻲ ﺣَﻤﱠﱠﺎﺩٍ ﺭَﻓَﻌَﻪُ ﻗَﺎﻝَ: ﺟَﺎﺀَ ﺃَﻣِﻴﺮُ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻉ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟْﺄَﺷْﻌَﺚِ ﺑْﻦِ ﻗَﻴْﺲٍ ﻳُﻌَﺰﱢﱢﻳﻪِ ﺑِﺄَﺥٍ ﻟَﻪُ ﻳُﻘَﺎﻝُ ﻟَﻪُ ﻋَﺒْﺪُ ﺍﻟﺮﱠﱠﺣْﻤَﻦِ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﻟَﻪُ ﺃَﻣِﻴﺮُ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻉ ﺇِﻥْ ﺟَﺰِﻋْﺖَ ﻓَﺤَﻖﱠﱠ ﺍﻟﺮﱠﱠﺣِﻢِ ﺃَﺗَﻴْﺖَ ﻭَ ﺇِﻥْ ﺻَﺒَﺮْﺕَ ﻓَﺤَﻖﱠﱠ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ ﺃَﺩﱠﱠﻳْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻧﱠﱠﻚَ ﺇِﻥْ ﺻَﺒَﺮْﺕَ ﺟَﺮَﻯ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﺍﻟْﻘَﻀَﺎﺀُ ﻭَ
    ﺃَﻧْﺖَ ﻣَﺤْﻤُﻮﺩٌ ﻭَ ﺇِﻥْ ﺟَﺰِﻋْﺖَ ﺟَﺮَﻯ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﺍﻟْﻘَﻀَﺎﺀُ ﻭَ ﺃَﻧْﺖَ ﻣَﺬْﻣُﻮﻡٌ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﻟَﻪُ ﺍﻟْﺄَﺷْﻌَﺚُ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﻟِﻠﱠﱠﻪِ ﻭَ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺭﺍﺟِﻌُﻮﻥَ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺃَﻣِﻴﺮُ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ علیه السلام

    ﺃَ ﺗَﺪْﺭِﻱ ﻣَﺎ ﺗَﺄْﻭِﻳﻠُﻬَﺎ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺍﻟْﺄَﺷْﻌَﺚُ ﻟَﺎ ﺃَﻧْﺖَ ﻏَﺎﻳَﺔُ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢِ ﻭَ ﻣُﻨْﺘَﻬَﺎﻩُ


    ﻓَﻘَﺎﻝَ ﻟَﻪُ ﺃَﻣﱠﱠﺎ ﻗَﻮْﻟُﻚَ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﻟِﻠﱠﱠﻪِ ﻓَﺈِﻗْﺮَﺍﺭٌ ﻣِﻨْﻚَ ﺑِﺎﻟْﻤُﻠْﻚِ


    ﻭَ ﺃَﻣﱠﱠﺎ ﻗَﻮْﻟُﻚَ ﻭَ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺭﺍﺟِﻌُﻮﻥَ ﻓَﺈِﻗْﺮَﺍﺭٌ ﻣِﻨْﻚَ ﺑِﺎﻟْﻬَﻠَﺎﻙِ.


    ﺟﻠﺪ 3، ﺻﻔﺤﻪ 261-اصول الکافی

    کلیدواژه ها: امیر المؤمنین امام علی علیه السلام, انالله واناالیه راجعون, صبر, مرگ
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [شنبه 1396-07-22] [ 10:13:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      خانه خود را برای استجابت دعا حفظ کنیم    

     

    .


    قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِكَةُ بَيْتاً فِيهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌّ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ وَ لَا يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ تُرْفَعُ عَنْهُمُ الْبَرَكَةُ.


    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فرشتگان وارد خانه ای که در آن شراب یا دایره یا طنبور (نوعی از آلات #موسیقی) و یا نرد باشد، نمی شوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمی گردد و برکت از آنان برداشته می شود.

    .

     

    إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج‏1 ص 174
    وسائل الشيعة ج‏17 ص 315
    مستدرك الوسائل ج‏5 ص279

    .

    .

    کلیدواژه ها: آهنگ, شراب, طنبور, فرشته, موسیقی
    موضوعات: روایت, سبک زندگی  لینک ثابت [جمعه 1396-07-21] [ 09:39:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      شهادت عابس بن أبى شبيب شاكرى و غلامش، شوذب‏    

     .

     

    عابس‏ بن أبى شبيب همراه شوذب غلام بنى شاكر آمد [و به غلامش گفت: شوذب! در دل چه دارى؟ چه مى‏خواهى بكنى؟] [شوذب‏] گفت: چه بكنم؟ در كنار شما، نزد پسر دختر رسول الله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏ جنگم تا كشته شوم! گفت: من هم چنين گمانى به تو داشته ‏ام! حال كه حاضر به دست برداشتن و رفتن نيستى، براى دفاع از أبى عبد الله به ميدان برو تا [خون‏] تو را به حساب خدا بگذارد.

    همان طور كه [خون‏] ساير يارانش را به حساب خدا واگذار نموده و من [هم خون تو را] بخدا واگذار نمايم، اگر الان كس ديگرى همراه من بود كه نزد من نزديكتر و عزيزتر از شما بود باز دوست مى‏داشتم پيشاپيش من به ميدان برود تا جانش را به خدا واگذار كنم‏  چرا كه شايسته است. امروز هر چه مى‏ توانيم طلب أجر و پاداش كنيم، چون‏كه فردا روز حساب است و عملى در كار نخواهد بود.

    شوذب جلو آمد و به حسين [عليه السّلام‏] سلام كرد و گذشت، و جنگيد و به قتل رسيد.

    [رحمت خدا بر او باد.] عابس بن أبى شبيب گفت: يا أبا عبد الله! در روى زمين و در دور و نزديك، كسى عزيزتر و محبوب‏تر از شما نزد من نيست اگر مى‏ توانستم با چيزى عزيزتر از جان و خونم، ظلم و ستم و قتل را از شما دور كنم، انجام مى‏ دادم، السلام عليك يا أبا عبد الله، در پيشگاه خدا گواهى مى ‏دهم كه من در راه تو و در راه پدرت بوده ‏ام.

     يعنى رنج و ناراحتى‏ اى را كه در پرتو كشته شدنش عايدم مى ‏شود براى رضاى خدا تحمل كنم و به حساب خدا واگذار كنم.

    آنگاه در حالى كه شمشيرش به زير آويخته شده بود قدم زنان به سوى [دشمن‏] رفت. ربيع بن تميم [همدانى‏] گفت: وقتى ديدم [عابس‏] در حال آمدن است او را شناختم گفتم: اى مردم! اين شير سياه است، اين پسر أبى شبيب است، كسى از شما تنها با او مبارزه نكند! [عابس‏] پيوسته فرياد مى‏ زد؟! آيا كسى نيست تا با هم، تن به تن بجنگيم؟! عمر بن سعد گفت: او را با سنگ باران به زانو درآوريد! از اين رو از هر سو به سويش سنگ پرتاب كردند! [عابس‏] وقتى اين صحنه را ديد، زره و كلاه‏ خودش را انداخت [و تنها با پيراهن‏] به طرف مردم [كوفه‏] حمله برد، [راوى گويد] و الله ديدم بيش از دويست تن از [دشمنان‏] را به عقب مى‏ راند.

    سپس آنها از هر طرف سراغ او آمدند و عابس كشته شد. [رحمت خدا بر او باد.]

     

    .

    نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف ؛ ص177،178

     

    .

     

     

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, اهل نینوا, شوذب, عابس, عابس بن شبیب الشاکری, محرم
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [پنجشنبه 1396-07-20] [ 10:12:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      مرد صالح کیست تکلیفش چیست؟ (۲)    

     

    .


    خداوند سرپرستی زندگی را در اختیار مرد قرار داده است و او باید از از خود بپرسد قوام و پایداری این امتیازی که به او داده شده است در چیست؟

     

    آقا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
    قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقدِيرِ و مِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ

     پايدارى زندگى به برنامه ريزى درست و
    وسيله رسيدن به آن ، مديريّت صحيح است.

     

    غررالحكم و دررالكلم، ح 6807

    ____________________

     

    الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ

    مردان، سرپرست زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند در بعضی بر بعض دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقی که از اموالشان در مورد زنان می کنند. آیه ۳۴نساء.

     

    پس یک مرد برای حفظ آرامش همسرش که اولین تکلیف اوست ، موظفست مدیریت الهی را فرابگیرد و آنرا به کار ببندد.

    مرد موظف است اهل خود را امر به نماز کند.
    و با موعظه و رفتار حسنه،آنها را از آتش جهنم حفظ کند.
    و تنها هدفش کامجویی از همسرش نباشد.

     


    از امام حسن علیه‌السلام پرسیدند:
    «پَستى» چیست ؟
    حضرت فرمودند:
    شخصی خودش را نگه دارد،اما همسرش را رها سازد تا هر کار که خواست بکند.

     

     بحارالانوار، ج۱۴، ص۹۸

    ____________________________

     


    «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»(تحریم/6)

    ای مومنین خود و خانواده خود را از آتشی نگه دارید که هیزمش انسانها و سنگ است.

    این نهایت پستی یک مردست که به زنش اجازه انجام هر رفتاری بدهد
    تا اینکه نیازهای جنسی مرد تامین شود.

    و متاسفانه اوضاع جامعه ما اکنون این چنین شده است.


    از طرفی دست و پای مرد با مهر سنگین و شرایط ضمن عقد و خلاف شرع بسته شده و مرد نه حق ازدواج مجدد دارد نه حق ازدواج موقت.

    و اگر کوچک ترین تخطی ای کند مهریه و زندان و…

    و از طرفی تنها مکان رسیدن به آرامش جنسی اش از او توقعاتی دارد خلاف شرع.


    البته این شرایط سخت توجیه مناسبی برای سست عنصری مرد نخواهد بود و باید به فکر اصلاح امور و رشد و تعالی و تنظیم همسر بر وفق رضای خداوند باشد.

    و همچنین باید در مورد پرداخت مهریه و شروط قبل ازدواج بازبینی و بررسی کرد. ان شاء الله

    مرد موظف است طبق آیه ,,قوا انفسکم و اهلیکم نارا,, خانواده خود را از معصیت خدا حفظ کند.

    و این وظیفه دامنه وسیعی دارد و تکلیف سنگینی است که از مرد خواسته شده.

    اما آیا مردان ما معارف الهی رو آموخته اند؟
    تا بخواهند، اولا خود عمل کنند؟
    وثانیا آن را آموزش بدهند و اجرایش را از خانواده اش مطالبه کنند؟

    پناه بر خدا از جهالتی که بر جامعه ما حاکم شده است.

    از طرفی زن به آیین همسرش متدین میشود طبق روایت رسول خدا صلوات الله علیه واله.

    آیا نباید مردان ما مطالعه روزانه قرآن همراه با تدبر و تفکر در ایات قران و روایات داشته باشد؟

    پس مورد اول از تکالیف مرد در راستای تامین آرامش مستدام همسرش

    - مدیریت زندگی زن بر پایه احکام خدا هست

    مورد بعد طبق آیه (۳۴نساء) و در ادامه
    - تامین نفقه همسر هست.

     

    امام صادق عليه السلام :

    شوهر در رابطه با همسرش از
    سه چيز بى نياز نيست :

    سازگارى كه با آن، سازگارى ومحبت و عشق زن را به خود جلب كند؛
    خوش اخلاقى با زن و دلبرى از او با آراستن خودبراى وى،
    و فراهم آوردن امكانات رفاهى او.

     

    تحف العقول ، ص 323

    _______________


    اما تکالیف دیگری که خداوند در راستای ایجاد آرامش پیوسته یک زن بر عهده شوهرش نهاده را ذکر میکنیم:

    - حق قسم و مضاجعت
    - حق آمیزش جنسی
    - عفو خطاها و اشتباهات
    - حفظ آراستگی ظاهری
    - ایجادگشایش در امور زندگی

    .

     

    کلیدواژه ها: آمیزش جنسی, اخلاق, زن, شوهر, عشق, مجبت, همسر
    موضوعات: روایت, سبک زندگی, قرآن  لینک ثابت [چهارشنبه 1396-07-19] [ 09:38:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      مرد صالح کیست تکلیفش چیست؟ (۱)    

    .

    .

    هدف همه ما از تشکیل زندگی رسیدن به آرامشست هم در دنیا و هم در آخرت.

    و برآورده شدن این حس و نیاز به آرامش با بودن در کنار همسر، یکی از نشانه های خداست که باید بیشتر به آن فکر کنیم…

    وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [21روم]

    و از نشانه‌هاى قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان همسرانى آفريد.
    تا به ايشان آرامش يابيد،
    و ميان شما دوستى و مهربانى نهاد. در اين عبرتهايى است براى مردمى كه تفكر مى‌كنند.

    و ما نیز باید تصمیمات خود را در راستای رسیدن به این آرامش تنظیم کنیم.

    و از هر وسوسه شیطانی و طریق غیر رحمانی دوری کنیم
    و بدانیم که این شیطان هست که با القای فقر و وعده به سختی و دعوت به فساد و فحشا میخواهد این ارامش را از ما بگیرد.

    تجملات توقعات بیش از حد بدبینی بدقولی بداخلاقی بخل… اینها همه ابزار شیطانست.
    و در مقابل، خدای رحمن، به مهربانی آسان گیری، وفای به عهد، گشاده دستی و گشاده رویی، قناعت و…را برای رسیدن به آرامش امر کرده است.

    و حق زن و تکلیف مرد ___ اینست که مرد بداند و بفهمد که خداوند زن را برای آسایش و آرامش به او هدیه داده است.

     

    امام سجاد عليه السّلام فرمودند:
    و أمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَأن تَعلَمَ أنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَها لک سَکنَاً واُنساً، فَتَعلَمَ أنَّ ذلِک نِعمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَيک فَتُکرِمَها و تَرفُقَ بِها.


    حقّ زن اين است که بداني خداوند او را مايه آرامش و انس تو قرار داده است و بداني اين نعمتي است که خداوند به تو داده؛ پس بايد او را گرامي داري و با وي نرمي كني.

     

    بحار الأنوار، ج 74، ص 5


    باید زن را گرامی داشت
    با او نیکی کرد
    و به او احترام گذاشت.


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا [19نساء ]

    اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، بر شما حلال نيست كه زنان را بر خلاف ميلشان به ارث ببريد.

    و تا قسمتى از آنچه را كه به آنها داده‌ايد بازپس ستانيد بر آنها سخت مگيريد،


    مگر آنكه مرتكب فحشايى به ثبوت رسيده شده باشند.


    و با آنان به نيكويى رفتار كنيد.

     

    و اگر شما را از زنان خوش نيامد، چه بسا چيزها كه شما را از آن خوش نمى‌آيد در حالى كه خدا خير كثيرى در آن نهاده باشد.


    خداوند زن را مایه آرامش مرد قرار داده و طبق دستور امام سجاد صلوات الله علیه ، وظیفه مرد اکرام زن و نیکو رفتاری با اوست.

    رفتار نیکو و برخورد به معروف با زن مصادیقی دارد که در قرآن و روایات تعریف شده است.


    نه مرد حق تعدی از آنها را دارد و نه زن حق مطالبه بیشتر.

    مردی که زنی را با اختیار خود انتخاب کرده
    و اون زنی که به انتخاب و خواستگاری مرد پاسخ مثبت داده
    چنین مردی باید بداند در مقابل فقط دو راه دارد:

     

    البقرة : 229 الطَّلاقُ مَرَّتان __ فإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسان  __ و لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَنْ یَخافا أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ

    طلاق، دو مرتبه است  پس یا
    1. باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند،
    2. یا با نیکى او را رها سازد .


    و براى شما حلال نیست که چیزى از آنچه به آنها داده اید، پس بگیرید مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهى را رعایت نکنند، مانعى براى آنها نیست که زن، فدیه و عوضى بپردازد (ودرخواست طلاق بکند ). اینها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است. (229)

    .

    و چنین حقی ندارد که هم زن را نگه دارد و هم بر اساس معروف (خداوند) با او برخورد نکند.

     

    .

    کلیدواژه ها: آرامش, ازدواج, خانواده, سبک زندگی, شیطان, همسر
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [دوشنبه 1396-07-17] [ 07:55:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      سخنوری دخت گرامی علی بن ابیطالب علیه السلام    

     

    .

    .

    حذلم بن ستير گويد:

    در سال 61 هجرى بكوفه وارد شدم و اين مصادف بود با زمانى كه علىّ بن الحسين (امام سجّاد) عليه السّلام با زنان خانواده از (سفر جانسوز) كربلا بازمى‏ گشتند و مأموران (يزيدى) دور آنان حلقه زده، مردم براى تماشاى آنان از خانه‏ها بيرون ريخته بودند. چون اهل بيت را سواره بر شتران بى‏ جهاز پيش آوردند زنان كوفه شروع بگريه و زارى نمودند، پس از علىّ بن الحسين عليهما السّلام- در حالى كه بيمارى وى را لاغر ساخته و بند و زنجير در گردن مباركش بود و دستهاى آن حضرت بگردن مباركش بسته بود- شنيدم كه با آوازى بس ضعيف مى‏ فرمود: هان، اين زنان بر ما مى‏ گريند! پس چه كسى (جز مردان ايشان) افراد ما را بقتل رسانده است؟ و زينب‏ دخت گرامى‏ علىّ (ع)- و براستى كه هرگز زنى با شرم و آزرم سخنورتر از او نديده بودم گوئى از زبان امير المؤمنين (ع) سخن مى‏ گفت- را ديدم كه با دست بسوى مردم اشاره فرمود كه ساكت شويد، در حال تمام نفسها خاموش و همه صداها فرو نشست سپس فرمود:

    «سپاس از آن خدا است، و درود بر پدرم رسول خدا. امّا بعد، اى كوفيان، اى دغلبازان و اى خودداران از يارى، اشكتان خشك، و ناله و فريادتان خاموش مباد، داستان شما نيست جز بمانند «آن زنى كه رشته خود را پس از محكم بافتن مى‏ گشود، شما سوگندهاى خود را سبب مكر و خيانت ميان خودتان قرار داده ‏ايد». هلا، آيا در ميان شما جز مردمى چاپلوس و ننگ آور و كينه ‏توز كه در ميدان نبرد بزدل، و در برابر دشمنان زبون‏ اند، و مردمى پيمان شكن و بي وفايند پيدا مى‏ شود؟! راستى كه چه پيشكش زشتى با دستهاى خود براى خويشتن پيش فرستاده‏ ايد كه آن خشم خدا بر شماست، و در عذاب دوزخ جاويدان خواهيد بود.

    آيا مى‏ گرييد؟! آرى- بخدا سوگند- بسيار بگرييد و كم بخنديد، همانا كه شما به ننگ و رسوائى آن دست يافتيد، و هرگز نتوانيد پليدى آن را ازخويش بزدائيد. آيا زاده ختم رسولان، و سرور جوانان بهشتى، و پناه خوبانتان، و پناهگاه گرفتاريتان، و نشانه راهتان، و راه پهناور دليلتان را ترك يارى گفتيد، و براى او بهم بافتيد؟! هان چه بد بار سنگينى از گناه بر دوش كشيديد، پس هلاكت و سرنگونى بر شما، راستى كه كوششها بنوميدى رسيد، و دستها بخاك نشست (كنايه از آنكه به هيچ خير و بركتى نرسيد)، و سودا بزيان انجاميد، و به خشمى از جانب خدا باز گشتيد، و مهر خوارى و فقر و گرفتارى بر شما نهاده شد.

    واى بر شما آيا مى‏ دانيد چه جگرى از رسول خدا بريديد؟! و چه خونى از او ريختيد؟! و چه عضو مهم و محترمى را از آن حضرت برگرفتيد؟! «راستى كه كار زشت و ناپسندى مرتكب شديد كه نزديك است آسمانها از آن بشكافد و زمين دهان باز كند و كوهها پاره پاره بروى زمين ريزد». «1» همانا اين عمل را بگونه‏اى احمقانه و زشت بجاى آورديد كه فضاى زمين و آسمان را از قبح آن پرساختيد. آيا شگفت داريد از اينكه آسمان خون ببارد؟! البتّه كه عذاب آخرت خواركننده‏ تر است، پس اين مهلت زودگذر حلم شما را نربايد (و در نتيجه بگناه ادامه دهيد) كه هيچ گاه خشم و غضب، خدا را به شتاب نيندازد، و بيم از دست رفتن خونخواهى و انتقام بر او نرود، چنین نيست، همانا پروردگار تو در كمينگاه است».

    راوى گويد: سپس حضرت ساكت شد ، و ديدم كه مردم همه متحيّر مانده، انگشت تحيّر بدهان برده ‏اند، و ديدم پيرمردى بقدرى گريست كه ريش او از اشك چشمش تر شد و اين شعر را گفت (ترجمه):

    «پيرانشان بهترين پيران‏ اند، و نسل آنان بهنگام بر شمارى نسل و اولاد بگونه ‏اى است كه هرگز به پستى و خوارى نمى ‏گرايد».

     

    ________________________________________
    (1) مريم: 89- 90.

     .

    .

    الأمالي (للمفيد) / ترجمه استاد ولى ؛ متن ؛ ص366،337،338،339

     .

    .

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, حضرت زینب, خطبه, کربلا
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت [پنجشنبه 1396-07-13] [ 07:23:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      عفو امام مجتبی صلوات الله علیه    

    .

    .
    علامه مجلسی در جلاء العیون می نویسد:


    یکی از غلامان امام مجتبی علیه السلام خیانتی کرده بود که مستوجب عقوبت و کیفر شده بود امام حسن علیه السلام در نظر گرفت او را ادب کند.

    او در مقابل امام حسن ایستاد و این آیه را تلاوت کرد:


    «و الکاظمین الغیظ»، امام فرمود: خشم خود را فرو بردم، او قسمت دیگر آیه را خواند، و گفت: و العافین عن الناس امام مجتبی علیه السلام فرمود: از گناه تو گذشت کردم.

    او قسم سوم آیه را خواند، گفت: و الله یحب المحسنین، امام مجتبی علیه السلام فرمود: من ترا آزاد کردم و حقوق ترا دو برابر نمودم.

    .

    .
    برگزیده از کتاب تعالیم امام حسن مجتبی علیه السلام

    .

    .

    کلیدواژه ها: امام حسن, توبه, عفو, کاظمین الغیظ
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [چهارشنبه 1396-07-12] [ 09:32:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      خاک سپاری امام حسین علیه السلام و یارانش ...    

    .

    .

     

    قرّة بن قيس تميمى مى‏ گويد:

    فراموش نمى ‏كنم هنگامى را كه زينب دختر فاطمه از كنار قتلگاه برادرش مى‏ گذشت، در حالى كه مى‏ گفت:

    يا محمداه! يا محمداه! ملائكه آسمان بر تو درود مى‏فرستند، اين همان حسين است زير آسمان [بى‏ سايه‏ بان‏] قرار گرفته، به خاك و خون آغشته، و اعضايش قطعه‏ قطعه شده است.

    يا محمداه! دخترانت اسير گرديده، فرزندانت كشته شده‏ اند، باد صبا گرد و غبارش را بر آنان مى‏ گستراند! [قرّة كه خود جزو لشكر عمر بن سعد بوده مى‏ گويد:] و الله [زينب‏] دوست و دشمن را به گريه انداخت! بطورى كه زنان صيحه زده، بر صورتهاى خويش سيلى مى‏ زدند.  و بنى‏ أسد- از اهالى غاضريه- حسين و يارانش را يك روز پس از كشته شدنشان به خاك سپردند.

    .

    .

    نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف، ص: 193

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, بنی اسد, قوم بنی اسد, محرم،شهدای کربلا،خون ،روضه،سیدالشهداء،علی اکبر،علی
    موضوعات: روایت, محرم  لینک ثابت [دوشنبه 1396-07-10] [ 10:25:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 2 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 24 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود