.
نامش هَفهاف بن مهند راسبی بصری است. ساعت پنج و شش عصر رسید کربلا. فکر می کرد آن لشکر سی هزار نفره که در ظاهر پیروز شدند لشکر حسین اند. رفت سمت لشکر گفت مولای من کجاست؟ گفتند مولای تو کیست؟ گفت پسر علی بن ابی طالب. گودال را نشانش دادند. فهمید ورق برگشته. فهمید دیر رسیده. کاش بصره اینقدر از کربلا دور نبود!
رفت سمت گودال. نگفت دیر شده! نگفت ببخش حسین جان نیامدم به یاری ات! نگفت لیاقت نداشتم با تو باشم! ناامید نشد. گفت مولای من! لحظاتی دیگر می آیم زیارت.
زد به دل لشکر. محاصره شد. شهید شد. افتاد نزدیک گودال.
ای کسانی که فکر می کنید جا مانده اید! هفهاف بصری بعد از حسین شهید شد! می گویند هفهاف آخرین شهید واقعه است اما من می گویم هفهاف اولین زائر کربلاست!
کلیدواژه ها:
#عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک,
karbala,
آخرین شهید کربلا,
زائر,
سجده,
شهادت,
شهدا,
شهید,
شهید کربلا,
علی,
کربلا موضوعات: شهید, محرم, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-08-08] [ 06:29:00 ب.ظ ]
.
.
يكى از غلامان امام سجّاد عليه السّلام روايت كرد، روزى آن حضرت به سوى بيابان رفت، من به دنبال او رفتم تا اينكه ديدم آن حضرت پيشانى بر روى يك سنگ سخت نهاد و به سجده رفت، و من در كنار او ايستادم، صداى ناله و گريهاش را مىشنيدم، شمردم هزار بار در سجده اين ذكر را خواند:
لا اله الّا اللَّه حقّا حقّا، لا اله الّا اللَّه تعبّدا و رقّا، لا اله الّا اللَّه
ايمانا و صدقا، حقا و تحقيقا معبودى جز خداى يكتا و بى همتا نيست، آن معبود يكتا و بى همتا را از روى ايمان و صدق عبادت و بندگى مى كنم سپس سر از سجده برداشت، ديدم محاسن و صورتش غرق از آب اشك چشمش بود، عرض كردم:
«اى مولاى من! آيا وقت آن نرسيده كه حزن و اندوه تو به پايان برسد؟ و از گريه ات كاسته شود؟» امام سجّاد عليه السّلام فرموند: «واى بر تو، يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم عليه السّلام يكى از پيامبران و پسر پيامبر بود، دوازده پسر داشت، خداوند يكى از آن پسرانش (يوسف) را از نظر او غايب كرد، از اندوه و غم فراق او، موى سرش سفيد شد، كمرش خم گرديد، و بر اثر گريه بسيار نابينا شد، با اينكه آن پسر در همين دنيا زنده بود، ولى من پيكرهاى پاره پاره پدر و هفده نفر از بستگانم را در قتلگاه افتاده ديدم، بنا بر اين چگونه اندوه من تمام شود و از گريه ام كاسته گردد؟»
غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص:228،228
.
.
موضوعات: روایت
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-23] [ 08:48:00 ب.ظ ]
راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده، می نویسد: در تفحص
شهدا، دفترچه یادداشت یک شهید شانزده ساله پیدا شد که گناهان
هر روزش را در آن یادداشت کرده بود.
گناهان یک روز او عبارت بودند از:
• سجده نماز ظهر طولانی نبود.
• زیاد خندیدم.
• هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد.
راوی در سطر آخر افزوده بود که: دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر
شانزده ساله کوچکترم… !
موضوعات: شهید
لینک ثابت
[دوشنبه 1395-07-26] [ 03:15:00 ب.ظ ]
السلام علیک یا سید الساجدین
قال الْبَاقِرُ سلام الله علیه:
إِنَّ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ مَا ذَكَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سُجُودٌ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا دَفَعَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ سُوءً يَخْشَاهُ أَوْ كَيْدَ كَائِدٍ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا فَرَغَ مِنْ صَلَاةٍ مَفْرُوضَةٍ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا وُفِّقَ لِإِصْلَاحٍ بَيْنَ اثْنَيْنِ إِلَّا سَجَدَ وَ كَانَ أَثَرُ السُّجُودِ فِي جَمِيعِ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّيَ السَّجَّادَ لِذَلِكَ.
حضرت آقا امام محمد باقر سلام الله علیه:
پدرم علی بن الحسین سلام الله علیه هرگز یاد نکرد نعمتی از خدا را مگر آنکه سجده کرد برای شکر آن نعمت ، و نخواند آیه ای از کتاب خدا که در آن سجده باشد مگر آنکه سجده می کرد، و هرگاه حق تعالی از او بدی دفع می کرد که از او در بیم بود یا مکر مکر کننده ای را از او می گردانید، سجده می کرد و هرگاه از نماز واجب فارغ می شد، سجده می کرد و هرگاه توفیق می یافت که میان دو کس اصلاح کند، برای شکر آن سجده می کرد و اثر سجده در جمیع مواضع سجود آن حضرت بود و به این سبب آن حضرت را ( سجاد ) می گفتند.
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج46، ص: 6
علل الشرائع، ج1، ص: 233
منتهی الآمال
5 محل سجده ( زانوها، کف دو دست و پیشانی) برای آقا امام سجاد سلام الله علیه از شدت سجده پینه می بست و سالی دو بار آن را می بریدند.
موضوعات: روایت, محرم
لینک ثابت
[جمعه 1395-07-23] [ 10:29:00 ب.ظ ]