یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 99
  • دیروز: 116
  • 7 روز قبل: 1178
  • 1 ماه قبل: 4977
  • کل بازدیدها: 167134

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • رهگذر
  • ندا فلاحت پور

  • رتبه

     
       
      ولادت علی بن موسی الرضا علیه السلام    

    .

    بســــــــــــم رب الرضـــــــــــا

    .

    .

    دلتنگ صحن و بارگاه ملکوتی شمام آقاجان

    بطلب لحظه ای و جرعه ای بنوشم از نوارنیت و معنویت وجودت در خراسان

    .

     

    کلیدواژه ها: امام رضا, حرم, دهه کرامت, رواق, صحن, علی بن موسی الرضا, مشهد, ولادت, گنبد
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [یکشنبه 1398-04-23] [ 09:29:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      شهادت امام صادق علیه السلام    

    .

     

    .

     

    عرش منصور ز ظلمت شده لرزان امشب

    فرش آشوب و فلک و اله و حیران امشب

    صادق آل نبی را بنمودی مسموم

    شیعیان زین غم عظمی همه گریان امشب

    آه از آندم که بفرمود امام ششمین

    گشتم از دانه انگور پریشان امشب

    آنقدر مضطربم از اثر زهر ستم

    که چونی ناله که با دل سوزان امشب

    پاره پاره جگرم گشت زجور منصور

    وای بر حال غمزده طفلان امشب

    آگهی بار خدا نیست مرا تقصیری

    بی گنه می کشم این رنج فراوان امشب

    همه آئینه چو پروانه بر شمع رخم

    تا که خاموش نگشتم من تابان امشب

    چهره ام سیر به بینید در این آخر عمر

    زانکه محرومم و مسموم و مهمان امشب

    پسرم موسی کاظم منما گریه بمن

    چون بدورم همه باشند عزیزان امشب

    بشه کرببلا اشک فشان از چشمان

    یاد بنمای از آن شام غریبان امشب

    سوخت خرگاه حسینی بنوا زینب گفت

    بارالها چکنم باغم دوران امشب

    عابدین در تب و تاب میان بستر

    کودکانم همگی سر به بیابان امشب

     


    شاعر:محمدعلی تابع

     

    .

    .

    کلیدواژه ها: امام صادق علیه السلام, بقیع, زهر, شهادت, مسموم, کربلا
    موضوعات: متفرقه, شعر  لینک ثابت [یکشنبه 1397-04-17] [ 02:59:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      فاطمیه    

    .

     

    .

    فاذا اردتم ذکرها فاطّهروا

    وقفوا کما وقف النبی و کبرّوا

    چون خواستید نام فاطمه را بیاورید اول خود را مطهر کنید
    و بایستید همچون که رسول الله می ایستاد و او را بزرگ بدارید

    صلی الله علیه و اله


    ان تذکروا زهرا فلتسجدو لله
    اگر نام زهرا را بر زبان آوردید خدا را سجده کنید

    بحروفها جبریل نال مکارمه
    جبرییل با حروف تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها به آن مقامات عالیه رسید

    وبها لوحی الله اصبح خادمه
    و با ان حروف توانست خادم وحی الهی بشود


    له سبحه و بها یجول عوالمه
    تسبیحها یا فاطمه یا فاطمه


    بالکسر جبراییل قد صار کَسراییل
    شلت یداک ایا فلان و یا فلان

    دیگر به جبراییل جبراییل نگویید

    بعد از شکسته شدن پهلوی فاطمه سلام الله علیها جبراییل شد کَسراییل


    دو دستانتان بشکند ای عمر و ای ابوبکر


    اشک درب خانه فاطمه سلام الله علیها را جاری کردید

    مگر آتش جهنم میتواند به درب بهشت سرایت کند

     

    .

    کلیدواژه ها: امامت, جبراییل, خلافت, شهادت, شهادت حضرت فاطمه الزهرا, شهید, فاطمیه, ولایت
    موضوعات: متفرقه, شعر  لینک ثابت [دوشنبه 1396-11-30] [ 08:35:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      تا وقتی به خدا پشت کرده باشی ....    

     

    روزی توی یه دانشگاه دانشجویی به استادش گفت:استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم تا وقتی خدا را نبینم اورا عبادت نمی کنم.
    استاد به انتهای کلاس رفت وبه آن دانشجو گفت : آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت نگاهی به او کرد وگفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید…

     

    .

    کلیدواژه ها: استاد, خدا, دانشجو, دانشگاه
    موضوعات: متفرقه, سبک زندگی, خدا  لینک ثابت [شنبه 1396-08-06] [ 09:10:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      آیین تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم پاسدار محسن حججی در روز چهارشنبه پنجم مهرماه در تهران انجام می‌شود    

     

    فوری

     

     

    .

    روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای از آحاد مختلف مردم برای حضور شکوهمند و گسترده در آیین عاشورایی تشییع پیکر مطهر پاسدار شهید محسن حججی که چهارشنبه پنجم مهرماه در تهران برگزار می شود، دعوت بعمل آورد.

    متن اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این شرح است:

     

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

    السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین(ع)

     خدای سبحان را شاکریم که در ماه محرم و در هنگامه ای که عطر خوش “حسین” به مشام می رسد و از جای جای این سرزمین نوای “یا حسین” گوش جان را نوازش می دهد، خبر بازگشت پیکر پاک شهید سرافراز مدافع حرم “پاسدار محسن حججی” از رزمندگان سلحشور لشکر 8 نجف اشرف نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در هجدهم مردادماه سال جاری در جبهه های مقاومت اسلامی و دفاع از حرم زینبی، به دست یزیدیان زمانه، اشقیای تکفیری و ضد اسلام، مظلومانه و غریبانه به شهادت رسید، پایان انتظار ملت عاشورایی ایران را رقم زد.

     اینک ایران اسلامی با “شور” حسینی و “شعور” ملهم از فرهنگ جهاد و شهادت، خود را مهیای استقبال و بدرقه این شهید حماسه ساز و کربلایی کرده است؛ جوان برومندی که “حجت خداوند” برای نشان دادن چهره ی درخشان “اسلام عزیز” در عصر “جاهلیت مدرن"، نام گرفته است.

     با قدردانی از حمایت های پرشکوه و معنادار شما مردم مؤمن انقلابی و شریف ایران از فرزندان مجاهد و رزمنده خود در جبهه های مقاومت و دفاع از حرم و تکریم احساسات پاک و بی نظیرتان اعلام می دارد:

    آئین تشییع پیکر مطهر “پاسدار شهید محسن حججی” پس از ورود به کشور، در روز “چهارشنبه پنجم مهرماه” مصادف با ششم محرم الحرام، در پایتخت ایران اسلامی “تهران” برگزار می شود.

    از آحاد مختلف مردم فهیم و قدرشناس تهران دعوت می گردد با حضور شکوهمند و گسترده در این آیین عاشورایی، ضمن پاسداشت مقام این شهید ارجمند و دیگر شهدای تاریخ ساز مدافع حرم، جلوه ای دیگر از وحدت ملی را خلق و پای بندی خود به آرمان های بلند انقلاب اسلامی و ارزش های عاشورای حسینی و تداوم راه پرفروغ شهیدان عزیز را به نمایش گذارده و پیام ویژه خود به دشمنان اسلام ناب و حامیان تروریسم تکفیری و داعشِ در آستانه مرگ و نیستی، را در معرض جهانیان قرار دهند.

    جزئیات آیین تشییع شهید محسن حججی متعاقباً به آگاهی مردم انقلابی و ولایت مدار رسانده خواهد شد.

     

    روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

     

    .

    .

     

    کلیدواژه ها: تشییع شهید محسن حججی, شهادت, شهدا, شهید, محسن حججی
    موضوعات: شهید, متفرقه  لینک ثابت [یکشنبه 1396-07-02] [ 03:00:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      یک روسری برای پیرمرد!    

     

    وقتی امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد، آن طور که من در مَقاتل دیده‌ام، حضرت دو نامه نوشت؛ یکی به برادرش در مدینه و یکی هم به حبیب بن مظاهر در کوفه.

    اما آنچه به برادرش محمد حنفیه می‌نویسد، کوتاه است:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. مِن الحسین بن علی الی محمد بن علی و مَن قِبَلَهُ مِن بنی هاشم. امّا بعد فَکأنَّ الدُنیا لَم تَکُن وَ کَأَنَّ الاخرةَ لَم تَزَل. والسلام».

    وقتی به کربلا رسید و هجرت صغرایش تمام شد، این طور نوشت: این نامه‌ ای است از حسین بن علی به محمد بن علی و هر که از فرزندان بنی هاشم نزد اوست. اما بعد ؛ بدانید که دنیا را چنان قرار دادیم که گویی هرگز نبود و آخرت را دائم و باقی می‌دانیم. آخرت را بر دنیا اختیار کرده و از دنیا چشم پوشیدیم. والسلام. برای چه کسی کوچ کردم و آمدم اینجا؟ برای «او» آمدم و چشم از این دنیا پوشیدم.

    یک نامه دیگر هم می‌نویسد به کوفه:

    «بسم الله الرحمن الرحیم. مِن الحسین بن علی الی الرَّجُل الفقیه حبیب بن مظاهر الاسدی».نامه ای است از حسین به حبیب که مرد دین شناسی است. چقدر هم از او تجلیل می‌کند! «اما بعد؛ فَأِنّا قَد نَزَلنا کربلاء ». ما وارد کربلا شدیم. « وَ انتَ تَعلَمُ قِرابَتَنا مِن رسول الله». تو پیوند من با پیغمبر را می‌دانی. «فَأِن اَرَدتَ نُصرَتَنا فَاقدِم ألَینا عاجلاً». اگر می‌خواهی مرا یاری کنی، زود بیا. همان گونه که من هجرت کردم، تو هم باید هجرت کنی. تو هم باید از کوفه به کربلا بیایی.

    **

    حبیب با همسرش صبحانه می‌خوردند که قاصد آمد و نامه را داد و رفت. حبیب نامه را گرفت و خواند. همسرش سؤال کرد نامه از کیست؟ گفت این نامه از حسین پسر پیغمبر است. همسرش گفت چه نوشته است؟ حبیب گفت هیچی ! آمده کربلا، من را هم دعوت کرده که بروم و به او کمک کنم. همسرش پرسید: می روی یا نه ؟ حبیب گفت: نه ، من نمی‌توانم بروم!

    البته حبیب، به قول معروف، تقیه می‌کرد، برای اینکه مبادا یک وقت قبیله‌اش بفهمند و نگذارند که او برود. همسرش سؤال کرد: نمی‌روی؟! حبیب گفت نه ، من پیر شده و کَرِّ و فَرّی ندارم؛ چطور با او راه بیفتم؟ همسرش گفت: حسین پسر پیغمبر تو را دعوت کرده، آن وقت تو نمی‌خواهی دعوت او را اجابت کنی؟! جواب خدا را چگونه می‌توانی بدهی؟! حبیب گفت می‌دانی اگر من بروم، عبیدالله چه کار می‌کند؟ خانۀ مرا خراب می‌کند و تو را به اسارت می‌گیرد و می‌برد. همۀ این عواقب و ضربه‌های دنیایی را برای او بیان کرد.

    همسرش گفت: تو برو ! بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد. حبیب باز هم گفت: نه، من نمی‌روم. اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را بر سر حبیب انداخت و به او گفت: نمی‌روی؟! پس مثل خانم‌ها در خانه بنشین! بعد گفت: خدایا ! کاش من مَرد بودم و می‌توانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم! ای کاش من این هجرت را می‌کردم! حبیب گفت: این حرفهایی که زدم، برای این بود که ببینم تو چه می‌گویی. من آنچنان هجرتی کنم که تا قیام قیامت ، نامم در تاریخ ثبت شود…

     

    .

    .

    روضه خوانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

    .

    .

    کلیدواژه ها: تقیه, حبیب بن مظاهر, حسین بن علی, روضه, سیدالشهدا, شهادت, شهدا, شهید, عاشورا, مجتبی تهرانی, مدینه, هجرت, کربلا
    موضوعات: شهید, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت [پنجشنبه 1396-06-30] [ 02:43:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      زن صالحه کیست تکلیفش چیست؟(۲)    

    .

    .

    در احکام خداوند سلیقه ای  نباید برخورد کرد.

    چون خداوند حکیم در وراء دستوراتی که داده ،حکمتهایی رو قرار داده که جز با تعبد در برابر احکام بهش نخواهیم رسید.

    خدا بخواد یک مورد آن را بررسی می کنیم و می بینیم چه اثری دارد این تعبد در برابر احکام و تسلیم خدا بودن در گرمی زندگی زناشویی.

     

    وَ عَنْ النبی صلی الله علیه وآله :

     

    أَنَّهُ قَالَ لَا تُؤَدِّي الْمَرْأَةُ حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى تُؤَدِّيَ حَقَّ زَوْجِهَا

     


    پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمایند :

     

    یک زن حق خدای تعالی را پرداخت نمی کند مگر اینکه اول حق همسرش را پرداخت نماید .


    مستدرك‏ الوسائل 14  257

     

    پرداخت حق خداوند در گرو عمل به دستور خداست

     

    یکی از دستورات خداوند اطاعت و تواضع و قنوت زن در برابر همسر هست که در آیه 34 سوره مبارکه نساء فرستادیم و روایات برای ما تبیین می کنند.

     

    اگر زنی در برابر همسرش تواضع داشته باشه هرگز با او بد اخلاقی نمیکنه
    و سوء رفتار خلاف تواضع هست و روایاتش رو در پست های بعدی ارسال می کنیم.

     

    .

    کلیدواژه ها: احکام, تکلیف شرعی, زن, زندگی زناشویی
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [سه شنبه 1396-06-28] [ 04:41:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      لعنت بر سازمان ملل    

    .

    .

    .

    .


    وطن امروز ۲۵ شهریور ۱۳۹۶

     

    حسین قدیانی:

     

    دارم به این فکر می‌کنم که « سازمان ملل » دقیقا در چه روزی از چه سالی تأسیس شد! و تأسیس شد که مثلا چه بشود؟!

    و مشخصا چه کارکند؟!

    شاید آن روز که ملل دنیا فهمیدند دارای سازمان شده‌اند، نفسی براحتی کشیدند که عاقبت «منجی عالم بشریت» پیدا شد!

    شاید آن روز ملل دنیا خوشحال بودند که زین‌ پس اگر فرعونی پیدا شود، سازمانی هست که جلویش تمام‌ قد بایستد!

    امان از اوهام خوش ابنای آدم!

    آنی فکر کنید زمان نمرود، سازمان ملل بود!

    گمانم پشه را دعوت می‌کرد به خویشتنداری اما نمرود را محکوم می‌کرد و در عین حال، نوبل صلح را می‌داد به جناب پادشاه! و من این

    جایزه را از چشم سازمان ملل می‌بینم!

    یونیسف! یونسکو! جبهه مقاومت در راه مبارزه با تروریست‌ها، صدها سر هم ببازد، باز هم سازمان ملل از حاج‌ قاسم سلیمانی تشکر

    نمی‌کند! این سازمان، اشتباهی است!

    نه برای ملل که اعیان‌نشین ستمگران است!

    و حیاط‌ خلوت کارتل‌ها!

    و مگر نه آنکه مقرش در نیویورک است؟!

    پایتخت اقتصادی خود خود خود شیطان!

    با همان فریبندگی! و رنگ و لعاب!

    حکام آل‌ سعود اگر سایه لات و عزی را بیندازند بر سر «خانه خدا» عمرا شاخک‌های غیرت فرهنگی یونیسف، تکانی بخورد!

    «کعبه» قدیمی‌تر است یا «برج ایفل»؟! «مسجدالحرام» مقدس‌تر است یا «پانتئون»؟! «خدا» واجب‌الاطاعه است یا «خدایان»؟!

    پس یونیسف یعنی حقه‌بازی! یعنی تقدس بیشتر کاخی متروکه در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد نسبت به مسجدالاقصی!

    پس یونیسف یعنی واکسی روی پوتین صهیونیست‌ها!

    که جنایات‌شان برق بیشتری داشته باشد! چشم سازمان ملل، بادامی‌تر از آن است که مصیبت مسلمانان میانمار را ببیند!

    و بالاخره معلوم شد خانم سوچی دقیقا برای چی جایزه «صلح نوبل» گرفته! او به این «خرمهره» مقداری خون بدهکار بود! که اینک

    مشغول ادای قرض خویش است! با کشتن بی‌گناه‌ترین ابنای آدم! جرم؟! همان که پسران زمان فرعون داشتند!

    جرم؟!

    همان جرم دختران دوران جاهلیت!

    هان ‌ای حضرت آدم!

    این قصه تلخ فرزندان شما نبی مکرم است! بعد از شما، ما توانستیم طیاره اختراع کنیم! جت! تا شرق و غرب عالم را بهم بدوزیم! و خیلی

    زود، از قطب شمال، برسیم قطب جنوب! تا مبادا دل پنگوئن‌ها برای‌مان تنگ شود!

    هان ‌ای مادرم حوا!

    باور می‌کنی «سوچی» یک زن باشد؟!

    عجیب جنگلی شده این دنیا!

    اهرام ثلاثه بیشتر از گریه‌های یعقوب، مشتری دارد!

    خوش به حال اصحاب کهف که ۳۰۰ سال این دنیا را خواب بودند! دیروز در فضای مجازی دیدم چشم کودک میانماری را از حدقه درآورده‌اند!

    تو گویی بهشت برایش ساخته بودند که حالا او را از دیدن این مدینه فاضله منع کرده‌اند!

    باور می‌کنید هنوز جسد فرعون سالم است؟!

    باور می‌کنید موبایل نتوانست اولاد آدم را به خوشبختی برساند؟! باور می‌کنید سازمان ملل، اتاق پذیرایی کاخ سفید است؟!

    باور می‌کنید «منجی عالم بشریت» هنوز نیامده؟! آهای نهنگ‌هایی که نهادهای بین‌المللی و سلبریتی‌های جهانی، نگران انقراض نسل‌تان

    هستند! و به فکرتان هستند! و برای‌تان مخلصانه کار می‌کنند! گاهی برای تنهایی ما آدم‌ها گریه کنید!

    فی‌الحال اگر نابرادران «یوسف» را درون چاه بیندازند، این بار واقعا خورده می‌شود! البته نه توسط گرگ! مگر آدمی مرده؟! یونیسف هم

    حتما ماجرا را محکوم می‌کند! اما نوبل صلح را می‌دهد به همان که فرزند یعقوب را درید! سعدیا! هنوز هم بنی‌آدم را اعضای یک پیکر

    می‌دانی؟!

    کله‌گنده‌های سازمان ملل، زیر این بیت، بر خون چند بی‌گناه ماله کشیده باشند، خوب است؟!

    و حالا که فرعون فرورفته در جلد یک زن، کاش آسیه هم برگردد!

    و کاش مریم!

    نوزادان این زمان، جز گریه زبانی بلد نیستند! دوباره معجزه لازم است!

    عیسی باید از آسمان برگردد!

    زمین بیشتر محتاج اوست!

    «غیبت» باید عن‌قریب تمام شود!

    خطر انقراض، نسل آدم را تهدید می‌کند!

    خدایا!

    ما اشتباه کردیم! سازمان ملل «منجی عالم طواغیت» است! کی پس می‌رسد آن روز که آفتاب با وضوح کامل بر ما بتابد؟!

     

    یکی نیست به من بگوید این «سازمان ملل» دقیقا در چه روزی از چه سالی تأسیس شد؟! می‌خواهم بلند فریاد بزنم؛ لعنت بر آن روز نحس!

    لعنت بر آن سال نکبت! آری! لعنت بر سازمان ملل…

     

    .

    .

     

    کلیدواژه ها: ،فرعون, آل سعود, اصحاب کهف, برج ایفل, تروریست‌, حسین قدیانی, سازمان ملل, سردارقاسم سلیمانی, سوچی, شیطان, صلح نوبل, صهیونیست, غیبت, مسجدالاقصی, منجی عالم بشریت, میانمار, نمرود, نیویورک, وطن امروز, پوتین, کعبه, یونسکو, یونیسف
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [شنبه 1396-06-25] [ 01:39:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      با دوستان ما دوستی کن مادام که دوست ماست    

     

    .

    .

    عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ: سِرْنَا مَعَ عَلِيٍّ علیه السلام يَوْماً فَالْتَفَتَ فَإِذَا جُوَيْرِيَةُ خَلْفَهُ بَعِيداً فَنَادَاهُ يَا جُوَيْرِيَةُ الْحَقْ بِي لَا أَبَا لَكَ أَ لَا تَعْلَمُ أَنِّي أَهْوَاكَ وَ أُحِبُّكَ…

    حَبَّةُ العُرَنی می گوید:

     

    روزی با علی علیه السلام در راهی می رفتیم. ایشان نگاهی به پشت سر انداخت. جُوَیرِیَه [بن مُسهِر] را دید که پشت سر ایشان با فاصله [می آمد]. پس او را صدا زد که ای جویریه به من ملحق شو که نظیر نداری! مگر نمی دانی که دلم هوایت را کرده و تو را دوست می دارم؟ جویریه به سوی ایشان دوید.

    امام به او فرمود: من تو را از اموری آگاه می سازم، پس آن را در دل داشته باش. و آهسته با هم صحبت کردند.
    جویریه به ایشان عرض کرد: ای امیرالمؤمنین، من مردی فراموشکارم.

    امام فرمود: حدیث را دوباره برایت تکرار می کنم که به یادت بماند. و در آخر کلامش به او فرمود:
    ای جویریه،
    دوست بدار محبّ ما را مادامی که به ما دوستی می ورزد
    و هر گاه به ما دشمنی ورزید با او دشمنی کن.

    و دشمن بدار دشمنِ ما را تا زمانی که با ما دشمنی می کند
    و هر گاه با ما دوستی کرد او را دوست بدار.

     

    بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏34 ؛ ص301

    .

    .

    کلیدواژه ها: بحارالانوار, جویریه, دوست, فراموشکار, محب
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [جمعه 1396-06-24] [ 03:56:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      حقیقت امر به معروف و نهی از منکر چیست؟؟؟    

    .

    .

     

    .

    .

    هنگامی که امام صادق علیه السلام به عراق آمده و در منزل حیره اقامت گزیدند.

    ابوحنیفه ملعون به محضر آن حضرت شرفیاب شده و در مورد مسائلی از حضرت سوال نمود که از جمله آنها این بود:

    فدایت شوم امر به معروف چیست؟

     

    فرموند: ای ابا حنیفه ! معروف نزد اهل آسمان و زمین حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است.

     

    عرض کرد: فدایت گردم منکر چیست؟

     

    فرمود: منکر آن دو نفر هستند که در حق او ظلم کردند و خلافتش را غصب کردند و مردم را بر او مسلط نمودند.

     

    عرض کرد: پس آنچه که فردی را در حال گناه می بینیم و او را از آن نهی می کنیم چیست؟

     

    فرمود: آن نه امر به معروف و نه نهی از منکر است بلکه آن خیری است که برای قیامت پیش فرستاده است

     

     

    روى الشيخ المفيد قدس الله روحه بإسناده إلى محمد بن السائب الكلبي قال :
    لما قدم الصادق علیه السلام العراق نزل الحيرة فدخل عليه أبو حنيفة وسأله عن مسائل وكان مما سأله أن قال له جعلت فداك ما الأمر بالمعروف فقال علیه السلام المعروف يا أبا حنيفة المعروف في أهل السماء المعروف في أهل الأرض وذاك ❤️أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام❤️
    قال جعلت فداك فما المنكر
    قال اللذان ظلماه حقه وابتزاه أمره وحملا الناس على كتفه
    قال ألا ما هو أن ترى الرجل على معاصي الله فتنهاه عنها فقال أبو عبد الله علیه السلام ليس ذاك بأمر بمعروف ولا نهي عن منكر إنما ذاك خير قدمه

    .

    .

    بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد 24 صفحه 58

     

    .

    .

    کلیدواژه ها: امام صادق علیه السلام, امر به معروف, قیامت, نهی از منکر
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [پنجشنبه 1396-06-23] [ 11:10:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »
    1 2 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود