|
|
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد . . . ملیحه جان همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد. . . . . . ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران - امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری. ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه. هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو. ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . . . . . ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد . ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی . همیشه با ایمان باشی . همیشه به مردم کمک کنی . به همه محبت کنی . در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست . . . . . . اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی . ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون . خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن خوب قضاوت کن . همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . . . . . همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار « کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود . . .
ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن .
.
.
موضوعات: شهید, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[جمعه 1396-07-07] [ 12:23:00 ق.ظ ]
.
.
.
.
روز گذشته و در دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهید حججی، همسر شهید از رهبر انقلاب تقاضا میکند که عبای ایشان برای خاکسپاری همراه پیکر شهید تقدیم او شود.
رهبر انقلاب نیز پس از پایان دیدار بلافاصله عبای خود را برای همسر شهید ارسال میکنند.
عبای ایشان امروز به همراه پیکر مطهر شهید حججی به خاک سپرده میشود.
.
.
موضوعات: روایت, کلام رهبری, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 12:17:00 ق.ظ ]
از عبد الملك روايت مى كند كه گفت:
از امام جعفر صادق عليه السلام راجع بروزه گرفتن روز تاسوعا و عاشوراى محرم جويا شدم فرمود:
تاسوعا روزى است كه امام حسين عليه السلام و يارانش در كربلا محاصره شدند و اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند. ابن مرجانه و ابن سعد از كثرت لشكر خود خوشحال شدند و امام حسين و ياران او را در آن روز ضعيف شمردند يقين كردند كه براى حسين عليه السلام ياورى نخواهد آمد و اهل عراق آن حضرت را امداد نخواهند كرد.
پدرم بفداى آن حسينى كه ضعيف شمرده شد و غريب بود!! سپس امام عليه السلام فرمود: اما روز عاشورا: اين روزى است كه امام حسين دچار مصيبت شد و در ميان ياران خود افتاد و اصحاب آن حضرت هم با اجساد برهنه در اطراف آن بزرگوار افتادند.
آيا يك چنين روزى را ميتوان روزه گرفت نه بخداى بيت الحرام يعنى كعبه، اين روز روز روزه گرفتن نيست. بلكه روز حزن و مصيبت است كه دچار اهل آسمان و زمين و جميع مؤمنين شده است.
روز عاشورا روز فرح و سرور است براى ابن مرجانه و آل زياد و اهل شام. خشم خدا بر آنان و ذرياتشان باد عاشورا همان روزى است كه جميع بقعه هاى زمين گريان شدند غير از بقعه شام.
كسى كه اين روز را روزه بگيرد، يا به آن تبرك بجويد خدا او را در حالى با آل زياد. محشور مي كند كه قلبش مسخ شده باشد و مورد سخط خدا قرار گرفته باشد. كسى كه در اين روز چيزى را ببرد و در منزل خود ذخيره كند خدا نفاقى را دچار قلبش مي كند تا آن روزى كه او را ملاقات نمايد و بركت را از او و اهل بيت و فرزندانش خواهد گرفت شيطان را با او در كليه آنها شريك قرار مي دهد.
زندگانى حضرت امام حسين عليه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار) ؛ ص120-121
.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[سه شنبه 1396-07-04] [ 05:03:00 ب.ظ ]
.
.
.
عاشقانت ميفروشند عيش را.. غم ميخرند
یاحسین
التماس دعا تو این روزا و شبها از دوستای خوبم ،که ان شالله اربعین تو مسیر عشق و عاشقی ببینیم همدیگرو ….
که تمام جاذبه های دنیا تو این مسیر جمع شده که به حق علی اکبر امام حسین علیه السلام برات کربلامون برای اربعین به دست باکفایتشون امضا بشه …
موضوعات: سبک زندگی, شعر, محرم
لینک ثابت
[شنبه 1396-07-01] [ 06:56:00 ب.ظ ]
.
.
.
عن مولانا أبي الحسن الرضا عليه السلام:
کانَ أَبِی إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَی ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الْکَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّی یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ
وقتی ماه محرم فرا می رسید ديگر در پدرم امام کاظم علیه السلام اثرى از خنده يا شادى دیده نمی شد و همواره غمگین و محزون بودند و مصيبت و غم بر تمام وجود ايشان غلبه مينمود. تا زمانى كه به روز دهم (عاشوراء) ميرسيد كه آن روز ، روز اوج مصیبت و اندوه و گريه او بود و می فرمود : در این روز بود که حسین علیه السلام را به شهادت رساندند.
امالی صدوق، ص ۷۸ بحار الانوار، ج ۴۴ ص ۲۸۴
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, امالی(شیخ صدوق), محرم
لینک ثابت
[جمعه 1396-06-31] [ 12:07:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
ريان بن شبيب گويد روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا رسيدم بمن فرمود اى پسر شبيب روزهاى؟ گفتم نه فرمود اين روزيست كه زكريا بدرگاه پروردگارش دعا كرد و گفت پروردگارا بمن ببخش از پيش خود نژاد پاكى زيرا تو شنواى دعائى خدا برايش اجابت كرد و بفرشتگان دستور داد ندا كردند زكريا را كه در محراب ايستاده بود كه خدا تو را بيحيى بشارت ميدهد هر كه اين روز را روزه بدارد و سپس دعا بدرگاه خدا كند خدا مستجاب كند چنان كه براى زكريا مستجاب كرد .
سپس گفت:
اى پسر شبيب به راستى محرم همان ماهى است كه اهل جاهليت در زمان گذشته ظلم و قتال را بخاطر احترامش در آن حرام مىدانستند و اين امت حرمت اين ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پيغمبرش را در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را اسير كردند و بنهاش را غارت كردند خدا هرگز اين گناه آنها را نيامرزد .
اى پسر شبيب اگر براى چيزى گريه خواهى كرد براى حسين علیه السلام گريه كن كه چون گوسفند سرش را بريدند و هجده كس از خاندانش با او كشته شد كه روى زمين مانندى نداشتند و آسمانهاى هفتگانه و زمين براى كشتن او گريستند و چهار هزار فرشته براى ياريش بزمين آمدند و ديدند كشته شده و بر سر قبرش ژوليده و خاك آلود باشند تا قائم علیه السلام ظهور كند و ياريش كند و شعار آنها يا لثارات الحسين است .
اى پسر شبيب پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين علیه السلام كشته شد آسمان خون و خاك سرخ باريد .
اى پسر شبيب اگر بر حسين گريه كنى تا اشکت بر گونههايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد .
اى پسر شبيب اگر خواهى خدا را بر خورى و گناهى نداشته باشى حسين را زيارت كن اى پسر شبيب اگر خواهى در غرفه هاى ساخته بهشت با پيغمبر ساكن شوى بر قاتلان حسين لعن كن .
اى پسر شبيب اگر خواهى ثواب شهيدان با حسين را دريابى هر وقت بيادش افتادى بگو كاش با آنها بودم و بفوز عظيمى مىرسيدم.
اى پسر شبيب اگر خواهى با ما در درجات بلند بهشت باشى براى حزن ما محزون باش و و براى شادى ما شاد باش و ملازم ولايت ما باش و اگر مردى سنگى را دوست دارد با آن خدا روز قيامت محشورش كند.
.
.
الأمالي (للصدوق) / ترجمه كمرهاى، متن، ص129،130،131
.
.
موضوعات: شهید, سخن بزرگان, سبک زندگی, امالی(شیخ صدوق), محرم
لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-06-30] [ 11:16:00 ب.ظ ]
وقتی امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد، آن طور که من در مَقاتل دیدهام، حضرت دو نامه نوشت؛ یکی به برادرش در مدینه و یکی هم به حبیب بن مظاهر در کوفه.
اما آنچه به برادرش محمد حنفیه مینویسد، کوتاه است:
«بسم الله الرحمن الرحیم. مِن الحسین بن علی الی محمد بن علی و مَن قِبَلَهُ مِن بنی هاشم. امّا بعد فَکأنَّ الدُنیا لَم تَکُن وَ کَأَنَّ الاخرةَ لَم تَزَل. والسلام».
وقتی به کربلا رسید و هجرت صغرایش تمام شد، این طور نوشت: این نامه ای است از حسین بن علی به محمد بن علی و هر که از فرزندان بنی هاشم نزد اوست. اما بعد ؛ بدانید که دنیا را چنان قرار دادیم که گویی هرگز نبود و آخرت را دائم و باقی میدانیم. آخرت را بر دنیا اختیار کرده و از دنیا چشم پوشیدیم. والسلام. برای چه کسی کوچ کردم و آمدم اینجا؟ برای «او» آمدم و چشم از این دنیا پوشیدم.
یک نامه دیگر هم مینویسد به کوفه:
«بسم الله الرحمن الرحیم. مِن الحسین بن علی الی الرَّجُل الفقیه حبیب بن مظاهر الاسدی».نامه ای است از حسین به حبیب که مرد دین شناسی است. چقدر هم از او تجلیل میکند! «اما بعد؛ فَأِنّا قَد نَزَلنا کربلاء ». ما وارد کربلا شدیم. « وَ انتَ تَعلَمُ قِرابَتَنا مِن رسول الله». تو پیوند من با پیغمبر را میدانی. «فَأِن اَرَدتَ نُصرَتَنا فَاقدِم ألَینا عاجلاً». اگر میخواهی مرا یاری کنی، زود بیا. همان گونه که من هجرت کردم، تو هم باید هجرت کنی. تو هم باید از کوفه به کربلا بیایی.
**
حبیب با همسرش صبحانه میخوردند که قاصد آمد و نامه را داد و رفت. حبیب نامه را گرفت و خواند. همسرش سؤال کرد نامه از کیست؟ گفت این نامه از حسین پسر پیغمبر است. همسرش گفت چه نوشته است؟ حبیب گفت هیچی ! آمده کربلا، من را هم دعوت کرده که بروم و به او کمک کنم. همسرش پرسید: می روی یا نه ؟ حبیب گفت: نه ، من نمیتوانم بروم!
البته حبیب، به قول معروف، تقیه میکرد، برای اینکه مبادا یک وقت قبیلهاش بفهمند و نگذارند که او برود. همسرش سؤال کرد: نمیروی؟! حبیب گفت نه ، من پیر شده و کَرِّ و فَرّی ندارم؛ چطور با او راه بیفتم؟ همسرش گفت: حسین پسر پیغمبر تو را دعوت کرده، آن وقت تو نمیخواهی دعوت او را اجابت کنی؟! جواب خدا را چگونه میتوانی بدهی؟! حبیب گفت میدانی اگر من بروم، عبیدالله چه کار میکند؟ خانۀ مرا خراب میکند و تو را به اسارت میگیرد و میبرد. همۀ این عواقب و ضربههای دنیایی را برای او بیان کرد.
همسرش گفت: تو برو ! بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد. حبیب باز هم گفت: نه، من نمیروم. اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را بر سر حبیب انداخت و به او گفت: نمیروی؟! پس مثل خانمها در خانه بنشین! بعد گفت: خدایا ! کاش من مَرد بودم و میتوانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم! ای کاش من این هجرت را میکردم! حبیب گفت: این حرفهایی که زدم، برای این بود که ببینم تو چه میگویی. من آنچنان هجرتی کنم که تا قیام قیامت ، نامم در تاریخ ثبت شود…
.
.
روضه خوانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
.
.
کلیدواژه ها: تقیه, حبیب بن مظاهر, حسین بن علی, روضه, سیدالشهدا, شهادت, شهدا, شهید, عاشورا, مجتبی تهرانی, مدینه, هجرت, کربلا موضوعات: شهید, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 02:43:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
امام خامنه ای:
غدیر ،کربلای عوام بود و کربلا، غدیر خواص.
در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد “جفا” شد و در کربلا با آنکه بیعت برداشته شد “وفا".
پ.ن:عاشورا حاصل پیمان شکنی غدیر بود…
.
.
موضوعات: شهید, کلام رهبری, متفرقه, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-06-19] [ 07:32:00 ب.ظ ]
١. رفتار نیکو با همراهان «حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ یَصْحَبُک»
٢. کمگویی «قِلَّةُ الْکَلَامِ إِلَّا بِخَیْر»
٣. فراوان به یاد خدا بودن «کَثْرَةُ ذِکْرِ الله»
٤. پاکیزگی لباس «نَظَافَةُ الثِّیَاب»
٥. غسل پیش از آمدن به مرقد امام حسین (ع) «الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِیَ الْحَائِر»
٦. بسیار نماز خواندن «کَثْرَةُ الصَّلَاة»
٧. صلوات فرستادن «الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»
٨. با وقار بودن «التَّوْقِیرُ لِأَخْذِ مَا لَیْسَ لَک»؛ با وقار بودن در صرفنظر از دریافت آنچه متعلق انسان نیست.
٩. پرهیز از نگاه به حرام «یَلْزَمُکَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَک»
١٠. کمک به نیازمندان در سفر «یَلْزَمُکَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِکَ إِذَا رَأَیْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاة» کمک به همسفران و برآورده کردن درخواست های ایشان
١١. تقیه «وَ یَلْزَمُکَ التَّقِیَّةُ الَّتِی قِوَامُ دِینِکَ بِهَا» باید از هر نوع کاری، که به وحدت آسیب می زند، مانند مطرح کردن اختلافات مذهبی، توهین به بزرگان یکدیگر و القاء شبهات و… به شدت خودداری شود.
١٢. ترک گناهان «الْوَرَعُ عَمَّا نُهِیتَ عَنْه»
١٣. ترک مجادله «وَ الْخُصُومَةِ وَ کَثْرَةِ الْأَیْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِی فِیهِ الْأَیْمَان؛ و نیز [پرهیز کنی] از بگو مگو کردن و سوگند فراوان و کشمکشهایى که در آن، سوگند یاد میشود».
موضوعات: روایت, متفرقه, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 03:29:00 ب.ظ ]
|