یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 178
  • دیروز: 48
  • 7 روز قبل: 562
  • 1 ماه قبل: 5081
  • کل بازدیدها: 162293

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • الهی وربی من لی غیرک

  • رتبه

     
       
      مهربانی هیچ هزینه ای ندارد    

     

    ‍

     

     

    دیروز به مادرم زنگ زدم بعد از مرگش تلفن ثابت خانه‌اش را جمع نکردیم …
    نمی‌خواهم ارتباطمان قطع شود. هروقت دلم هوایش را می‌کند بهش زنگ می‌زنم…
    تلفنش بوق می‌زند … بوق می‌زند … بوق می‌زند … وقتی جواب نمی‌دهد با خودم فکر می‌کنم یا برای خرید رفته بیرون یا خانه همسایه است…

    الان چند سال می‌شود هروقت دلم هوایش را می‌کند دوباره زنگ می‌زنم.
    شماره “بیرون” را هم ندارم زنگ بزنم بگویم:” به مادرم بگید بیاد خونه‌اش، دلم براش تنگ شده….

    دوست من اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته “بیرون” …
    امروز بهش زنگ بزن …
    برو پیشش …
    باهاش حرف بزن …
    یک عالمه بوسش کن …
    صورتتو بچسبون به صورتش …
    محکم بغلش کن…
    بگو که دوستش داری …

    وگرنه وقتی بره” بیرون” خیلی باید دنبالش بگردی …
    باور کنید ” بیرون” شماره ندارد …

    مهربانی هیچ هزینه ای ندارد.

     

     

    کلیدواژه ها: احترام به والدین, سبک زندگی اسلامی, مهربانی
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-09-25] [ 07:16:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      خاطرات استاد قرائتی از مراسم ازدواجش    

     

     

    به شما حجره مى‏ دهيم‏

    سال ‏هاى اوّل طلبگى ‏ام در قم، خواستم در مدرسه علميه آيت اللَّه گلپايگانى (ره) حجره بگيرم و درس بخوانم. گفتند: به كسانى كه لباس روحانيّت نپوشيده‏ اند حجره نمى ‏دهند. خودم خدمت ايشان رسيدم، فرمود: شما كه لباس نداريد، معلوم است كم درس خوانده ‏ايد. به ايشان عرض كردم گرچه به من حجره نمى ‏دهيد، ولى اجازه بدهيد يك مثال بزنم! اجازه فرمود.
    عرض كردم: مى‏ گويند فردى در كاشان به حمام رفت، وقتى لباس ‏هايش را بيرون آورد همه به او گفتند: اه، اه، چه آدم كثيفى! وقتى اين برخورد را ديد دوباره لباس هايش را پوشيد تا از حمام بيرون برود، گفتند: كجا مى‏روى؟ گفت: مى ‏روم حمّام تا بيايم حمّام!
    حال حكايت شماست كه مى ‏گوئيد برو درس بخوان بعد بيا اينجا درس بخوان! برو روحانى شو بعد بيا اينجا روحانى شو! وقتى اين مثال را زدم ايشان خيلى خنديد و فرمود: به شما حجره مى‏ دهيم، شما اينجا بمانيد.

     

    دانشمند بد سليقه‏

    سال هاى اوّل طلبگى ‏ام به خانه عالمى رفتم، پرسيد: چه مى‏ خوانى؟ گفتم: ادبيات عرب. گفت: بگو ببينم «اُشتُرتُنّ» چه صيغه ‏اى است؟ يك كلمه قُلمبه سُلمبه از من پرسيد كه نفهميدم چيست. بعد پرسيد: اگر خواهر زن كسى پسر دائى خواهرش را شير بدهد آيا به او محرم مى ‏شود يا نه؟!
    پيش خود گفتم: آدم بايد فرهنگ داشته باشد. اين استاد علم دارد، امّا فرهنگ نه.

     

    شرايط ازدواج‏

    مى ‏خواستم ازدواج كنم، ولى پدرم مى ‏گفت: هر موقع در تحصيل به مدارج بالاترى رسيدى و مقدمات و سطح حوزه را گذراندى و به درس خارج فقه و اصول رفتى، ازدواج كن. ديدم به هيچ صورت قانع نمى ‏شود. اثاثيه را از قم برداشتم و به كاشان نزد پدرم آمدم. او گفت: چرا آمدى؟ گفتم: درس نمى‏ خوانم! شما حاضر نمى ‏شوى من ازدواج كنم.
    خلاصه هر چه به خيال خويش مرا نصيحت كرد اثر نگذاشت. حتّى به بعضى آقايان سفارش كرد كه مرا براى درس خواندن نصيحت كنند. من هم بعضى را واسطه كردم كه او را براى موافقت با ازدواجِ من نصيحت كنند!
    تا اينكه يك روز به پدرم گفتم: يا بگو كه من مثل حضرت يوسف هستم و دچار گناه نمى ‏شوم، يا بگو گناه كنم يا بگو ازدواج كنم. به هر حال سرانجام موفّق شدم و نظر موافق پدرم را كسب كردم.

     

    جشن دامادى بى‏ تجمّل‏

    براى جشن دامادى ‏ام اطرافيان گفتند: براى تزئين مجلس عروسى از تجّار فرش، مقدارى فرش درخواست كنيم تا آنها را در مجلس جشن كه آن زمان رسم بود، آويزان كنيم.
    اوّل تصميم گرفتم اين كار را انجام دهم، امّا بعد به خود گفتم: چرا براى چند ساعت جشن، سَرم را پيش اين و آن خَم كنم، مگر جشن بدون آويز كردن قالى نمى‏ شود؟ خلاصه اين كار را نكردم و هيچ اتفاقى هم نيفتاد.

     

    زندگىِ كامل‏

    روزهاى اوّل ازدواجم بود، با همسرم آمدم قم و خانه ‏اى اجاره كرديم. يك اطاق 12 مترى داشتيم، ولى يك فرش 6 مترى. پدرم برای احوال پرسى به منزل ما آمد. گفتم: اگر ما يك فرش 12 مترى مى ‏داشتيم و تمام اطاق فرش مى ‏شد، زندگى ما كامل بود. پدرم خنديد! گفتم: چرا مى‏ خنديد؟ گفت: من 80 سال است مى ‏دوم زندگى ‏ام كامل نشده، خوشا به حال تو كه با يك فرش زندگى ‏ات كامل مى ‏شود!.

     

    تشكّر از خانواده‏

    با اينكه رفت و آمد مهمان به منزل ما زياد بود، ولى خانواده گفت: شما آقاى مطهرى را دعوت كن.
    علّت را پرسيدم؟. گفت: چون تنها مهمانى كه موقع رفتن، به نزديك آشپزخانه آمده و از من تشكّر مى ‏كند، ايشان است، بقيه مهمان ‏ها تنها از شما تشكّر مى ‏كنند!

     

    تواضع استاد

    مى ‏خواستم در قم براى طلبه ‏ها كلاسى به سبك جديد بگذارم، كسى نبود تبليغ كند و خودم هم معتقد بودم كه اين روش كلاسدارى براى آنها مفيد است. لذا اطلاعيه‏ اى را روى كاغذ نوشتم و چند كپى از آن گرفته و آمدم درب فيضيه تا به ديوار بچسبانم.
    يكى از اساتيد دلش براى من سوخت، با اصرار اطلاعيه را از من گرفت كه بچسباند، طلبه ‏ها وقتى آن استاد را ديدند، همه برگه ‏ها را از من گرفتند و پخش كردند. پس از آن بحمداللَّه كلاس برگزار گرديد.

     

    تبليغ ناموفّق‏

    اوائل طلبگى ‏ام به روستايى جهت تبليغ اعزام شدم، آنها مقيّد بودند كه مبلّغ بايد خوب و خوش صدا مصيبت بخواند و چون من نمى ‏توانستم، عذر مرا خواستند و من نيز آنجا را ترك كردم.

     

     

     

    کلیدواژه ها: آقای قرائتی, سبک زندگی اسلامی
    موضوعات: شهید, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [دوشنبه 1395-08-24] [ 04:09:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​دعای بسیار زیبا از امام صادق علیه السلام برای زائرین سیدالشهدا علیه‌السّلام    

     

     

     

     معاویه بن وهب می‏گوید وارد منزل حضرت صادق علیه‌السلام شدم

    در نمازخانه منزلش، به نماز ایستاده بود
    صبر کردم تا نمازش تمام شد
    دیدم پس از نماز، …. دست به دعا برداشت
    و برای زائران قبر حسین بن علی دعا کرد
    آنانکه با انفاق مال و تلاش بدنی به زیارت حسین می‏روند، برای پیوند با ائمه و شادکردن رسول خدا و پاسخگویی به فرمان امامان و خشمگین ساختن دشمنان و راضی کردن خداوند

    و چنین دعا کرد:
    خدایا، از آنان‏ راضی باش
    و خود و خانواده ‏شان را، شب و روز، نگهدار
    و همراهی‏ شان کن و از شر هر جبار سرکشی و ستمگر
    و از گزند شیاطین نهان‏ و آشکار در امانشان بدار
    و نیازهایشان را برآور
    خدایا به آنان، بخاطر اینکه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزیدند، بهترین پاداشها را عطا کن
    خدایا! آن چهره‏ها را که آفتاب در این راه تغییر داد، رحمت کن
    آن صورت‌هایی را که بر تربت حسین، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده
    آن چشمهایی را که در راه ما اشک ریخت، آن دلهایی‏که برای ما و تشنگی ما سوخت، آن ناله‏ هایی که برای ما سرداده شد، رحمت کن.

    خدایا! من آن بدنها و جانها را تا قیامت، تا هنگام ورود به کوثر در آن روز تشنگی بزرگ، به تو امانت می‏سپارم…

     

    امام، همچنان دعا می‏خواند و سجده می‏کرد.
    پس از فراغت ‏از نماز، گفتم: این دعاهایی را که از شما شنیدم، … به خدا قسم، آرزو کردم که ای کاش به حج نرفته بودم و حسین را زیارت می‏کردم.

     

    امام فرمود:
    تو به او بسیار نزدیکی. پس چه چیز مانع از آن می‏ شود که به زیارتش بروی؟
    ای معاویه بن وهب! مبادا که این کار را ترک کنی؟
    گفتم: نمی‏ پنداشتم ‏که کار، به این ارزش و عظمت می‏رسد.

     

     

    کلینی الكافی جلد‏4، صفحه 582

     

     

    کلیدواژه ها: اربعین, سبک زندگی اسلامی
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [شنبه 1395-08-22] [ 04:25:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​حتی گیاهان را آتش نزنیم!    

     

     

     اسلام برای هر موجود زنده‌ای حرمت و حقی قرار داده است و به آزار نرساندن به آن‌ها سفارش کرده است، لذا نباید از روی هوس و خوش‌گذرانی جان حیوانات را گرفت و این شیوه که بعضی برای تفریح به آزار و اذیت آن‌ها می‌پردازند، مذموم است.

     

    فَلَيُبَتِّکُنَ‌ آذَانَ‌ الْأَنْعَامِ‌ نساء/119

    (شیطان می گوید) به آنان دستور می‌دهم که گوش چهارپایان را بشکافند

     

    شیوه مرحوم نجم‌آبادی مهربانی و محبت با هرکسی بود، راه آدمیت را چنین می‌دانست که به همه نیکی رساند و خدمت کند. موبد بیدگلی گوید: روزی بر روی یک گیاه آتشی افکندم، شیخ به من اعتراض کرد و گفت: این گیاه روح نباتی دارد و از آتش متألم می‌شود چرا چنین کردی؟!
    گاهی اتفاق می‌افتاد که گربه‌ای در دامن پوستین ایشان می‌خفت، چون در حال خواب یا چرت بود آقا صبر می‌کرد تا بیدار شود و اگر بیدار نمی‌شد پوستین را می‌گذاشت و خود می‌رفت.


    همچنین نقل کرده‌اند: سگ ولگردی در گوشه باغچه خانه ایشان، زاییده بود، یکی از هم صحبت‌های آقا توله سگ‌ها را برده بود و به جای دوری انداخته بود، سگ ماده از دوری توله سگ‌ها بیتابی می‌کرد و شیخ بارها به آن شخص گفت: کار خوبی نکردی که بچه‌ها را از مادر جدا کردی و کسی را فرستاد تا توله سگ‌ها را پیداکرده و آورد و در دامن مادرشان رها کرد.1

     

     

    1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل

     

     

    کلیدواژه ها: سبک زندگی اسلامی, محبت
    موضوعات: سخن بزرگان, قرآن  لینک ثابت  [ 04:23:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​زائران امام حسین(علیه السلام) مهمانان سفره های نور در روز قیامت    

     

     

     

     

     

    زیارتامام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره هاى نور بنشیند، پس خود را در زمرۀ زائران امام حسین(علیه السلام) قرار دهد.

     

     قال الامام الصادق(علیه السلام): مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ عَلَى مَوَائِدِ نُورٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ- فَلْیَکُنْ مِنْ زُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع‏لیه السلام

     

    کامل الزیارات، ص135

     

    کلیدواژه ها: اربعین, زائر کربلا, زیارت, سبک زندگی اسلامی
    موضوعات: روایت, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت  [ 04:19:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​توصیه های امام صادق(صلوات الله علیه) برای زائرین کربلا!    

     

     

    ١. رفتار نیکو با همراهان
    «حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ یَصْحَبُک»

    ٢. کم‌گویی
    «قِلَّةُ الْکَلَامِ إِلَّا بِخَیْر»

    ٣. فراوان به یاد خدا بودن
    «کَثْرَةُ ذِکْرِ الله»

    ٤. پاکیزگی لباس
    «نَظَافَةُ الثِّیَاب»

    ٥. غسل پیش از آمدن به مرقد امام حسین (ع)
    «الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِیَ الْحَائِر»

    ٦. بسیار نماز خواندن
    «کَثْرَةُ الصَّلَاة»

    ٧. صلوات فرستادن
    «الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»

    ٨. با وقار بودن
    «التَّوْقِیرُ لِأَخْذِ مَا لَیْسَ لَک‏»؛ با وقار بودن در صرف‌نظر از دریافت آنچه متعلق انسان نیست.

    ٩. پرهیز از نگاه به حرام
    «یَلْزَمُکَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَک‏»

    ١٠. کمک به نیازمندان در سفر
    «یَلْزَمُکَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِکَ إِذَا رَأَیْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاة» کمک به همسفران و برآورده کردن درخواست های ایشان

    ١١. تقیه
    «وَ یَلْزَمُکَ التَّقِیَّةُ الَّتِی قِوَامُ دِینِکَ بِهَا» باید از هر نوع کاری، که به وحدت آسیب می زند، مانند مطرح کردن اختلافات مذهبی، توهین به بزرگان یکدیگر و القاء شبهات و… به شدت خودداری شود.

    ١٢. ترک گناهان
    «الْوَرَعُ عَمَّا نُهِیتَ عَنْه‏»

    ١٣. ترک مجادله
    «وَ الْخُصُومَةِ وَ کَثْرَةِ الْأَیْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِی فِیهِ الْأَیْمَان؛ و نیز [پرهیز کنی] از بگو مگو کردن و سوگند فراوان و کشمکش‌هایى که در آن، سوگند یاد می‌شود».

     

    کلیدواژه ها: آداب زیارت امام حسین, سبک زندگی اسلامی
    موضوعات: روایت, متفرقه, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت  [ 03:29:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      عاقبت ترک کردن حدود الهی!    

    ‍

     


    توجه به جنبه اجتماعی امور (الناس)

     

    قال اميرالمومنين(علی علیه السلام) :

     

     لاَ يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لاِْسْتِصْلاَحِ دُنْيَاهُمْ إِلاَّ فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ.

     

     

    امام(عليه السلام) فرمودند:


    مردم چيزى از امور دينشان را براى اصلاح دنيايشان ترك نمى كنند
    مگر اين كه خداوند چیزی زيان بارتر از آن را به روى آنها مى گشايد.

     

    حكمت١٠٦ نهج البلاغه

    کلیدواژه ها: سبک زندگی اسلامی, نهج البلاغه
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, نهج البلاغه  لینک ثابت  [ 03:27:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      چگونگی رفتار با فرزندان در رفتن به مجالس عزاداری در فصل امتحانات    

     

     

     


    پرسمان کودک-استاد تراشیون

     

    سؤال: پسر چهارده ساله ای دارم که در ایّام امتحانات به مجالس مذهبی می‌رود؛ آیا میتوانم او را از این کار منع کنم؟

     

    جواب:

    ارتباط بچّه‌ها با جلسات مذهبی و دینی یک حُسن است و ما نباید کاری کنیم که نگاه فرزندمان نسبت به آن مجالس منفی شود. اگر می‌خواهیم که فرزندمان در ایّام امتحانات کمتر به مجالس مذهبی برود، باید از او خواهش که در این مجالس کمتر حاضر شود.

    پدر و مادرهایی که فرزندان خود را از این کارها منع می‌کنند، باعث می‌شوند که بچّه‌ها بیشتر در برابر خواسته‌ی آن‌ها مقاومت کنند؛ به طوری که آن‌ها نه می‌توانند درس بخوانند و نه به مراسم مذهبی بروند.

     

     

    کلیدواژه ها: رفتار با فرزندان, سبک زندگی, سبک زندگی اسلامی, فرهنگی, مذهبی
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-08-19] [ 11:04:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      چگونه همسر خود را صدا کنیم!    

     

     

     

     

    برای ما در علی و فاطمه سلام الله علیهما، الگو و اسوه است

     

    امیرالمومنین وقتی میخواستند حضرت زهرا را صدا کنند ، میفرمودند:

    نفسی لک الفدا

    (جان علی به فدایت)

    حبیبتی زهرا!

    بنت رسول الله!

    زهرا جان

    و

    جوابی که از حضرت زهرا«سلام الله علیها» میشنیدند:

    روحی لک الفدا

    (روحم به فدایت علی)

    ابوتراب

    ابالحسن

    علی جان

     

     

    پیامبراکرم«صلی الله علیه وآله» فرمودند:

    سه چیز است که محبت شخص را درباره دیگری خالص میکند.
    یکی از آنها این است که طرف مقابل را به اسمی صدا بزند که وی میپسندد.

     

     

    (کافی,ج۲،ص۶۴۳)

     

     

     

    کلیدواژه ها: سبک زندگی اسلامی, محبت, همسر
    موضوعات: روایت, متفرقه  لینک ثابت [سه شنبه 1395-08-18] [ 09:40:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      آزاد مرد باشیم ...    

     

     

    دقت کردین رفتگرایی که آشغالای ورزشگاه آزادی و سواحل دریاها و … رو جمع میکنن اصلا گناه ندارن ولی همونا وقتی روز تاسوعا و عاشورا آشغال جمع یکنن خیلی مظلوم مین و هزارتا شبکه و برنامه داد مظلومیتشون رو سر میدن! مثلا اینکه رفته گر محله جزو لشکریان یزید نبود . اما سواحل کشور رو گند برمیداره جیک کسی در نمیاد !!

     

    دقت کردین رفتن به آنتالیا ،دوبی ،تایلند ،ارمنستان و … برای تفریحات بوووووق هیچ هزینه ای نداره ولی رفتن به مکه و کربلا خیلی پرخرجه و هزینه اش باید صرف فقرا بشه!!!!!!

    دقت کردین سر یه وعده شام 10 نوع غذای رنگارنگ گذاشتن، شکم پرستی و اسراف نیست ولی به نیت امام حسین علیه السلام سفره انداختن و دو لقمه غذا خوردن عیب و عار و ریخت و پاش محسوب میشه!!!

     

     

    دقت کردین کباب کردن گوشت گوسفند تو تموم تفریحات و جشن ها و عروسی ها پای ثابت و رکن اصلی و سلفی گرفتن با شیشلیک و گذاشتن تو اینستاگرام کلاس داره ولی همچین که عید قربان و محرم میشه یهو گوسفندا گناهی میشن و کشتنشون خشونت محسوب میشه!!!

     

    دقت کردین ماه رمضون با ژست های روشن فکری میگن کاش یه روز مجبور شیم به جای گرسنگی کشیدن گرسنه ها رو سیر کنیم! اونوقت ماه محرم که نذری پربرکت سیدالشهدا بین فقرا توزیع میشه از هزینه بیهوده حرف میزنن!!!

     

    آزاد مرد باشیم ….

     

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, سبک زندگی اسلامی, محرم
    موضوعات: محرم  لینک ثابت [دوشنبه 1395-07-19] [ 01:29:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    1 2 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود