یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 212
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 750
  • 1 ماه قبل: 5050
  • کل بازدیدها: 167295

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      به خاطر امام زمان صلوات الله علیه هم را تحمل کنیم    

    .


    - عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنِ احْتِمَالِ أَمْرِنَا التَّصْدِيقُ لَهُ وَ الْقَبُولُ فَقَطْ مِنِ احْتِمَالِ‏
    أَمْرِنَا سَتْرُهُ وَ صِيَانَتُهُ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ فَأَقْرِئْهُمُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِهِ «1» حَدِّثُوهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ وَ اسْتُرُوا عَنْهُمْ مَا يُنْكِرُونَ ثُمَّ قَالَ وَ اللَّهِ مَا النَّاصِبُ لَنَا حَرْباً بِأَشَدَّ عَلَيْنَا مَئُونَةً مِنَ النَّاطِقِ عَلَيْنَا بِمَا نَكْرَهُ فَإِذَا عَرَفْتُمْ مِنْ عَبْدٍ إِذَاعَةً فَامْشُوا إِلَيْهِ وَ رُدُّوهُ عَنْهَا فَإِنْ قَبِلَ مِنْكُمْ وَ إِلَّا فَتَحَمَّلُوا عَلَيْهِ بِمَنْ يَثْقُلُ عَلَيْهِ وَ يَسْمَعُ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ يَطْلُبُ الْحَاجَةَ فَيَلْطُفُ فِيهَا حَتَّى تُقْضَى لَهُ فَالْطُفُوا فِي حَاجَتِي كَمَا تَلْطُفُونَ فِي حَوَائِجِكُمْ فَإِنْ هُوَ قَبِلَ مِنْكُمْ وَ إِلَّا فَادْفِنُوا كَلَامَهُ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ لَا تَقُولُوا إِنَّهُ يَقُولُ وَ يَقُولُ فَإِنَّ ذَلِكَ يُحْمَلُ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ كُنْتُمْ تَقُولُونَ مَا أَقُولُ لَأَقْرَرْتُ أَنَّكُمْ أَصْحَابِي هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ هَذَا الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ لَهُ أَصْحَابٌ وَ أَنَا امْرُؤٌ مِنْ قُرَيْشٍ قَدْ وَلَدَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِمْتُ كِتَابَ اللَّهِ وَ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ بَدْءِ الْخَلْقِ وَ أَمْرِ السَّمَاءِ وَ أَمْرِ الْأَرْضِ وَ أَمْرِ الْأَوَّلِينَ وَ أَمْرِ الْآخِرِينَ وَ أَمْرِ مَا كَانَ وَ أَمْرِ مَا يَكُونُ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ذَلِكَ نُصْبَ عَيْنِي.

    الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 223


    امام صادق صلوات الله علیه فرمودند:


    لیس من احتمال امرنا  التصدیق له و القبول فقط

    من احتمال امرنا ستره و صیانته من غیر اهله

     

    میفرمایند پذیرش امر ما فقط در تصدیقش و قبولش خلاصه نمیشود
    بلکه از پذیرش امر ما مخفی کردن آن و نگهداریش از نا اهل است

    در ادامه میفرمایند:


    سلام مرا به آنها برسان و به آنها بگو :

    خدا رحمت کند بنده ای را که محبت مردم را به خود جلب نماید

     و با آنچه آنها می دانند و آشنا هستند سخن بگوید

     و در مورد چیزی که قبول ندارند و نمی دانند سخن نگوید.

    و سپس فرمود: به خدا سوگند جنگ ناصبی با ما سخت تر از مطالبی که بعضی به ما نسبت می دهند و ما راضی نیستیم، نیست. ( حتی ممکنه اون مطلبی که به اهلبیت نسبت میدیم حق باشه اما چون جاش نیست این طور میشه )

     

    اگر از کسی شنیدید که دارد افشاگری می کند،  سراغ او بروید و او را از این کار منع کنید.
    اگر پذیرفت و اگر نه او را تحت فشار افرادی که حرف شنوی از آنها دارد قرار دهید

    چون گاهی شخص حاجتی دارد و آن قدر دنبال آن می رود و اصرار می کند تا برآورده شود.

    (حضرت میفرمایند برای حاجت من هم ارزش قایل بشید )

    پس حاجت مرا هم برآورده کنید همانگونه که حاجت های خود را برآورده می کنید.

    بنابراین اگر از شما قبول کرد وگرنه سخن وی را زیر پا دفن کنید.

    نگویید که می گوید و می گوید . ( نگید این گفت اون چیز گفت تودار باشید)

    چون این به ضرر من و شما تمام می شود.


    به خدا سوگند اگر شما آنچه را من می گویم می گفتید، می پذیرفتم که شما اصحاب  من هستید.
    (اصحاب حضرت باشیم )

    بنگرید این ابوحنیفه اصحاب دارد. این حسن بصری هم اصحاب دارد.

    و من مردی از قریش هستم و فرزند رسول خدا «صل الله علیه و آله» هستم و کتاب خدا را دانستم که در آن بیان هر چیزی هست. شروع خلقت، امر آسمان، امر زمین، امر اولین و آخرین و هرآنچه بوده و خواهد بود و همه اینها مثل اینکه در برابر چشم من است و من به آن نگاه می کنم.


    (حضرت میفرمایند اصحاب کفر باهم متفق هستند شما چرا اینقدر مرا اذیت میکنید).

    .

     

    کلیدواژه ها: امام زمان, اهل بیت, ناصبی, ولایت, کافی
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [دوشنبه 1396-12-14] [ 04:25:00 ب.ظ ]

    2 نظر »

       
      منكر آخرين امام    

    .

    امام حسن عسکری علیه‌السلام و معرفی آخرین امام
    و هشدار درباره منكر آخرين امام


      موسی بن جعفر بن وهب بغدادی روایت کرده است که گفت:

    از امام حسن عسکری سلام الله علیه شنیدم که فرمود:

    كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي،
    أَلَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ أَقَرَّ بِجَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله.
    لِأَنَّ طَاعَةَ «آخِرِنَا» كَطَاعَةِ أَوَّلِنَا وَ الْمُنْكِرَ «لِآخِرِنَا» كَالْمُنْكِرِ لِأَوَّلِنَا.
    أَمَا إِنَّ لِوَلَدِي «غَيْبَةً» يَرْتَابُ فِيهَا النَّاسُ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ.


      گویا می بینم که شما بعد از من در مورد جانشین من اختلاف می کنید،
    بدانید و آگاه باشید کسی که بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به ائمّه سلام الله علیهم اقرار نماید، ولی نسبت به فرزندم انکار کند
    مانند کسی است که به همه پیامبران و رسولان اقرار نماید، ولی نبوت رسول خدا صلی الله علیه و آله را انکار کند،
    زیرا که اطاعت «آخرین ما» مانند اطاعت اولین ما،
    و منکر «آخر ما» ، منکر اوّل ما است.
    بدانید و آگاه باشید برای فرزندم «غیبتی» است که مردم همه دچار تردید می شوند، مگر کسی که خداوند او را حفظ کرده و مصونیت بخشد.

     

     كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص: ٢٩٦

     

    .

    کلیدواژه ها: آخرالزمان, امامت, غیبت, مصونیت, ولایت, وهب
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [یکشنبه 1396-12-13] [ 07:03:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      علت دشمنی مردم با شیعیان    

     

    بادشمن دین خدا دشمن باش هر که باشد (حتی اگر سید علوی و فاطمی باشد)


    حسن بن جهم میگوید نزد امام رضا علیه السلام بودیم و نزد ایشان زید بن موسی برادرشان نیز بود
    حضرت به زید میفرمودند:

    ای زید تقوای خدا را داشته باش که ما با تقوا به انچه خواستیم رسیدیم
    هر کس تقوای الهی نداشته باشد و مراقبت بر تقوای الهی نداشته باشد از ما نیست

    و ما هم از او نیستیم

    اى زيد مبادا آن كس از شيعيان ما كه بر او تسلّط يافتى او را كوچك و پست شمارى و زورگوئى كنى كه اين، سبب از ميان رفتن نور تو است،

    1. اى زيد مردم اين روزگار فقط براى محبّت و عقيده‏اى كه شيعيان به ولايتمان دارند آنان را دشمن ميدارند
    2. و با آنان كينه‏توزى مى‏كنند،
    3. و ريختن خون و بردن اموالشان را حلال ميدانند،

    و اگر تو بمانند مردم با آنان بدى كنى بخود ستم كرده‏اى و حقّ خود را ضايع ساخته‏اى.


    حسن بن جهم گويد: سپس امام عليه السّلام رو بمن كرده فرمود:

    اى پسر جهم هر كس با دين و آئين خدا مخالفت كند از او بيزار باش

    هر كس كه خواهد باشد و از هر قبيله‏اى كه بوده باشد (چه سيّد هاشمىّ و علوىّ، و چه از كسان ديگر)

     و هر كس با خدا دشمنى كند او را دوست مگير هر كس كه باشد و از هر طائفه‏اى كه باشد،

    گويد: عرضكردم يا ابن رسول اللَّه! دشمنى‏كننده با خدا كيست؟ فرمود: آنكه او را نافرمانى و معصيت كند.

     

    عيون أخبار الرضا عليه السلام / ج‏2 / 235 / 58 باب قول الرضا ع لأخيه زيد بن موسى حين افتخر على من في مجلسه و قوله ع فيمن يسي‏ء عشرة الشيعة من أهل بيته و يترك المراقبة ….. ص : 232
    6- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْخَيْرِ صَالِحُ بْنُ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ الرِّضَا ع وَ عِنْدَهُ زَيْدُ بْنُ مُوسَى أَخُوهُ وَ هُوَ يَقُولُ يَا زَيْدُ اتَّقِ اللَّهَ فَإِنَّهُ بَلَغْنَا مَا بَلَغْنَا بِالتَّقْوَى فَمَنْ لَمْ يَتَّقِ اللَّهَ وَ لَمْ يُرَاقِبْهُ فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ يَا زَيْدُ إِيَّاكَ أَنْ تُهِينَ مَنْ بِهِ تَصُولُ مِنْ شِيعَتِنَا فَيَذْهَبَ نُورُكَ يَا زَيْدُ إِنَّ شِيعَتَنَا إنَّمَا أَبْغَضَهُمُ‏ النَّاسُ‏ وَ عَادُوهُمْ وَ اسْتَحَلُّوا دِمَاءَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ لِمَحَبَّتِهِمْ لَنَا وَ اعْتِقَادِهِمْ لِوَلَايَتِنَا فَإِنْ أَنْتَ أَسَأْتَ إِلَيْهِمْ ظَلَمْتَ نَفْسَكَ وَ أَبْطَلْتَ حَقَّكَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ الْجَهْمِ ثُمَّ الْتَفَتَ ع إِلَيَّ فَقَالَ لِي يَا ابْنَ الْجَهْمِ مَنْ خَالَفَ دِينَ اللَّهِ فَابْرَأْ مِنْهُ كائِناً مَنْ كَانَ مِنْ أَيِّ قَبِيلَةٍ كَانَ وَ مَنْ عَادَى اللَّهَ فَلَا تُوَالِهِ كَائِناً مَنْ كَانَ مِنْ أَيِّ قَبِيلَةٍ كَانَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الَّذِي يُعَادِي اللَّهَ تَعَالَى قَالَ مَنْ يَعْصِيهِ.

    .

    کلیدواژه ها: تقوا, سبک زندگی, شیعه, علوی, فاطمی, هاشمی, ولایت
    موضوعات: روایت, سبک زندگی  لینک ثابت [چهارشنبه 1396-12-09] [ 12:23:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      فاطمیه    

    .

     

    .

    فاذا اردتم ذکرها فاطّهروا

    وقفوا کما وقف النبی و کبرّوا

    چون خواستید نام فاطمه را بیاورید اول خود را مطهر کنید
    و بایستید همچون که رسول الله می ایستاد و او را بزرگ بدارید

    صلی الله علیه و اله


    ان تذکروا زهرا فلتسجدو لله
    اگر نام زهرا را بر زبان آوردید خدا را سجده کنید

    بحروفها جبریل نال مکارمه
    جبرییل با حروف تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها به آن مقامات عالیه رسید

    وبها لوحی الله اصبح خادمه
    و با ان حروف توانست خادم وحی الهی بشود


    له سبحه و بها یجول عوالمه
    تسبیحها یا فاطمه یا فاطمه


    بالکسر جبراییل قد صار کَسراییل
    شلت یداک ایا فلان و یا فلان

    دیگر به جبراییل جبراییل نگویید

    بعد از شکسته شدن پهلوی فاطمه سلام الله علیها جبراییل شد کَسراییل


    دو دستانتان بشکند ای عمر و ای ابوبکر


    اشک درب خانه فاطمه سلام الله علیها را جاری کردید

    مگر آتش جهنم میتواند به درب بهشت سرایت کند

     

    .

    کلیدواژه ها: امامت, جبراییل, خلافت, شهادت, شهادت حضرت فاطمه الزهرا, شهید, فاطمیه, ولایت
    موضوعات: متفرقه, شعر  لینک ثابت [دوشنبه 1396-11-30] [ 08:35:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      اصحاب یمین ، شیعیان امیرالمومنین علی علیه السلام    

     


    (1) جابر بن عبدالله از امام ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن علی بی ابی طالب علیهم السلام نقل میکنید:

    که مردی این آیه را خواند کل نفس بما کسبت رهینه الا اصحاب الیمین و پرسید این اصحاب یمین چه کسانی هستند که خداوند میفرماید هر کسی در گرو اعمال خود است مگر اصحاب یمین ؟؟

    حضرت فرمودند آنها شیعیان علی بن ابی طالب هستند.


    (2) جابر از امام باقر علیه السلام نقل میکند در مورد کلام خداوند که الا اصحاب الیمین فی جنات یتسائلون عن المجرمین ما سلککم فی سقر ؟
    که اصحاب یمین در جنات و بهشت از مجرمین میپرسند چرا شما در جهنمید؟؟

    به امیرالمومنین گفتند منظور از این مجرمین کسانی هستند که ولایت تو را انکار کردند.

     

     

    (1) بشارة المصطفى لشيعة المرتضى (ط - القديمة) / النص / 162 / كلام الباقر(ع) في فضل أهل البيت مجرى الخطبة. ….. ص : 161
    بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ بْنُ أَبِي الطَّيِّبِ بْنِ شُعَيْبٍ حَدَّثَنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ الْقُرَشِيِّ عَنْ عِيسَى بْنِ مِهْرَانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أُمَيَّةَ عَنْ عَنْبَسَةَ الْعَابِدِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ:

    كُنَّا جُلُوساً مَعَهُ فَتَلَا رَجُلٌ هَذِهِ الْآيَةَ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ إِلَّا أَصْحابَ‏ الْيَمِينِ‏ فَقَالَ رَجُلٌ وَ مَنْ أَصْحَابُ الْيَمِينِ؟ قَالَ ع شِيعَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع.


    (2) مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) / ج‏3 / 214 / فصل في حساده ع ….. ص : 212
    جَابِرٌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ فِي قَوْلِهِ‏ إِلَّا أَصْحابَ‏ الْيَمِينِ‏ فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالَ لِعَلِيٍّ الْمُجْرِمُونَ يَا عَلِيُّ الْمُكَذِّبُونَ بِوَلَايَتِكَ.

     

     

    .

    کلیدواژه ها: اصحاب یمین, جنات, ولایت
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [سه شنبه 1396-08-09] [ 06:08:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      علی ابن الحسینم ،شیر بیشه شجاعت    

    .

     

    آن هنگام که على بن الحسين علیه السلام را در برابر آن سفاك آورده پرسيد تو كيستى؟! فرموند من على ابن الحسينم گفت على بن الحسين كه در پيكار با ما كشته شد و خدا او را از پاى درآورد. فرمود آن شير بيشه شجاعت كه شربت شهادت‏ نوشيد برادر من على علیه السلام بود كه او را بر خلاف انتظار تو مردم شهيد كردند نه خدا.

    پسر زياد گفت چنان نيست كه ميگوئى بلكه خدا او را كشت حضرت سجاد علیه السلام اين آيه را تلاوت فرمود كه مردمان را در هنگام فرارسيدن مرگشان ميميراند.

    پسر زياد خشمگين شده گفت شگفتا هنوز آن جرأت و توانائى در تو باقى مانده كه پاسخ مرا بدهى و گفته مرا زير پا بيندازى اينك بيائيد او را برده و گردن بزنيد.

    زينب علیه السلام بيتاب شده خود را بدامن سيد سجاد انداخته پسر مرجانه را مخاطب قرار داده فرمود آن همه خونها كه از ما ريختى هنوز كاسه انتقام ترا لبريز نكرده و آرام نگرفته كه باز هم ميخواهى گرگوار خون ما را بياشامى آنگاه دست بگردن سيد سجاد درآورده فرمود سوگند بخدا دست از يادگار برادر برنميدارم و از او جدا نميشوم و اگر ميخواهى او را بقتل آورى مرا هم با او بكش.

     

    مرا با او بكش تا هر دو باهم‏
     
    شويم آسوده از اين محنت و غم‏
     
     
     
    پسر زياد نگاه عجيبى بعمه و برادر زاده نموده گفت شگفت از خويشاوندى و مهر پيوندى سوگند بخدا خيال ميكنم زينب دوست ميدارد هر گاه قرار شود برادرزاده او را بكشم او را هم با وى بقتل برسانم آنگاه دستور داد دست از او بداريد و بيمارى و ناتوانى براى بيچارگى او كافى است.

    بعد از اين پسر مرجانه از جا برخاسته و از قصر خارج شده به مسجد رفت و بر منبر صعود كرد و گفت ستايش خدا را كه حق را آشكار فرمود و اهل حق را روسپيد ساخت و يزيد و لشكريانش را يارى كرد و دروغگوزاده و ياران او را نابود ساخت و از ميان برد.

    عبد اللَّه عفيف كه از شيعيان امير المؤمنين على علیه السلام  بود بمجردى كه چنين ناروائى را از آن نابكار شنيد بى‏ طاقت شده گفت اى دشمن خدا دروغگو تو و پدرت و يزيد و پدر اوست كه ترا بولايت كوفه برگماشته. اى پسر مرجانه حيا نميكنى فرزندان پيمبران را ميكشى و بر منبر راستگويان صعود ميكنى و چون عقرب كورى بجاى ماه مى‏ نشينى.

    پسر زياد كه انتظار چنين پيش‏ آمدى را نداشت و خيال ميكرد نفس در سينه‏هاى دوستان اهل بيت عصمت حبس شده دستور داد او را نزديك من بياوريد مأمورين از اطراف ريخته او را دستگير كردند عبد اللَّه بشعار مرسوم قبيله ازد، صدا بلند كرده بلافاصله هفتصد نفر مرد ازدى در مسجد ريخته و او را از دست مأموران پسر مرجانه رها كردند.

    ابن زياد آن روز را براى آنكه آتش فتنه را خاموش سازد سخنى نگفت ليكن شبانگاه دستور داد مأمورى بخانه عبد اللَّه رفته او را از خانه بيرون آورده گردن بزند و براى عبرت ديگران اندام او را در سبخه [زباله‏ دانى كوفه‏] بدار بياويزند.

     .

     

    الإرشاد للمفيد / ترجمه ساعدى ؛ ؛ ص 473،474،475

     

     

    .

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, امام سجاد علیه السلام, زینب, شهادت, شهدا, شهید, صبر, ولایت, یزید
    موضوعات: روایت, محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1396-07-23] [ 09:08:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      عید ولایت    

     

     

    .

    .

    .

    عَبْدِ عشقم،


    دم زِ ساقی میزنم دیوانه وار


    لا فَتیٰ الّاٰ عَلیٓ لاسَیْف الّا ذوالْفَقٰار

    .

    .

    کلیدواژه ها: عشق, غدیرخم, ولایت
    موضوعات: متفرقه, شعر  لینک ثابت [جمعه 1396-06-17] [ 12:03:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      خداوند در سینه هیچ کس دو قلب ننهاده است    

     

     

    خداوند در سوره احزاب می فرماید :

    مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ (4)

    خداوند در درون هیچ کس دو قلب ننهاده است .

     

    هرکس در برابر دو راهی کفر و ایمان قرار گیرد باید یکی از این دو راه را انتخاب کند ، یا باید ولایت الله را پذیرفت ویا ولایت طاغوت

    (اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*)

     

    امام جعفر صادق (ع) می فرمایند : مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ

    یعنی اگر کسی با قلب خود قومی را دوست بدارد و باهمین قلب دشمنان آنها را دوست بدارد ، این غیر ممکن است (تفسیر کنزالدقایق و بحرالغرایب / ج 1 / ص 313 )

     

    امیرالمومنین حضرت علی (ع) می فرمایند : “لا یجتمع حبنا و حب عدونا فی جوف انسان ان الله عزوجل یقول : مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ

     

    دوستی ما با دوستی دشمنان ما در درون کسی جمع نمی شود ،(چرا که ) خداوند می فرماید:

    خدا در درون آدمی دو قلب قرار نداده است ."(بحارالانوار / ج 24 / ص 318)

     

    ان شاء الله حب امیرالمومنین (ع) چنان فضای قلبمان را احاطه کند که جایی برای حب دیگری باقی نماند . می بینی ! حتی در دوست داشتن امام مان نیز به عنایت ویژه او نیازمندیم . چنانکه روزی حسین (ع) با نگاهش دل زهیربن قین را لرزاند و کربلایی اش کرد . . .

     

    کلیدواژه ها: حب الحسین, قلب, محبت اهل بیت علیهم السلام, ولایت
    موضوعات: روایت, محرم  لینک ثابت [دوشنبه 1395-07-26] [ 02:59:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ولایت آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین    

     

    ‌

    آیت الله نورالله شاه آبادی :

     

    مرحوم دکتر جواد فلاطوری می گفتند که مرحوم پدرتان آیت الله محمدعلی شاه آبادی (ره) را بعد از فوت در خواب دیدم ، از ایشان پرسیدم چه چیز بیشتر از همه در آنجا مفید است و بدرد می خورد ؟
    ایشان فرمودند :
    ” ولایت آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) و سوره های آخر قرآن که در احوال قیامت و پس از مرگ است. “

     

    آسمانی ، ص ۱۶۵

     

     

    کلیدواژه ها: آیت الله شاه آبادی, قیامت, ولایت
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-07-08] [ 02:05:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      پیش چشم همه دست پسر بنت اسد .... بین دست پسر آمنه بالا می رفت    

     

     

    چشم وا کن احد آیینهء عبرت شد و رفت
    دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

    آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
    با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

    داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
    چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود

    داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
    جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست

     یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
    همه دنبال فلانی و فلانی رفتند

    همه رفتند غمی نیست علی می ماند
    جای سالم به تنش نیست ولی می ماند

    مرد مولاست که تا لحظهء آخر مانده
    دشمن از کشتن او خسته شده ٬در مانده

    در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
    جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند

    مرد آن است که سر تا قدمش غرق به خون
    آنچنانی که علی از احد آمد بیرون

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    می رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است
    می فروشد زرهی را که رفیق جنگ است

    چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
    وان یکاد از نفس فاطمه برتن دارد

    کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
    تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام

    فاطمه فاطمه با رایحهء گل آمد
    ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
    با جهاز شتران کوه احد برپا شد

    و از آن آینه با آینه بالا می رفت
    دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت

    تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
    پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت

    تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
    پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت

    پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
    بین دست پسر آمنه بالا می رفت

    گفت: اینبار به پایان سفر می گویم
    ” بارها گفته ام و بار دگر می گویم”

    راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
    کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است

    واژه در واژه شنیدند صدارا اما…
    گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما

    سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
    آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    شهر اینبار کمر بسته به انکار علی
    ریسمان هم گره انداخته در کار علی

    بگذارید نگویم که احد می لرزد
    در و دیوار ازین قصه به خود می لرزد

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    می نویسم که “شب تار سحر می گردد”
    یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد

     

    سید حمیدرضا برقعی

     

     

    کلیدواژه ها: بت اسد, سید حمیدرضا برقعی, غدیر, غدیر خم, ولایت
    موضوعات: شعر  لینک ثابت [دوشنبه 1395-06-29] [ 09:11:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    1 2 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود