یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 21
  • دیروز: 161
  • 7 روز قبل: 926
  • 1 ماه قبل: 5095
  • کل بازدیدها: 167295

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      الف قامت او دال و همه هستي او در كف گودال    

     

    و زني محو تماشاست زبالاي بلندي.

    الف قامت او دال و همه هستي او در كف گودال…

    و سپس آه كه الشّمرُ…..

     

    آجرك الله يا صاحب الزمان (عج)

     

    کلیدواژه ها: حضرت زینب سلام الله علیها, عاشورای حسینی, عمه سادات
    موضوعات: شعر, محرم  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-07-21] [ 03:07:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​مقتل    

     

     

     

    در مقاتل خوانده ام گودال غوغا شد، ولی
    آن طرف تر بود غوغا… آن طرف تر… بر تلی

    آسمان گو بر زمین آید ولی هرگز مباد
    پیش چشم خواهری بر خاک و خون افتد یلی

    قتلگاه زینب است این یا حسین ابن علی؟
    قتلگاه زینب است این… یا حسین بن علی!

    “حنجر” است این واژه یا “خنجر"؟ میان خط اشک
    همچنان ناخوانده مانده صفحه های مقتلی

     

     

    محمد مهدی سیار

    کلیدواژه ها: حسین بن علی, عاشورای حسینی, مقتل, گودال قتلگاه
    موضوعات: شعر, محرم  لینک ثابت  [ 02:54:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      فضائل قمر بنی هاشم در بیان امام سجاد علیه السلام    

     

     

     حضرت امام سجاد عليه السّلام فرمودند:

     

     خدا حضرت عباس را رحمت كند! حقا كه امام حسين را بر خويشتن مقدَّم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا اينكه دستهاى مباركش قطع شد. خداى مهربان در عِوَض دستهاى عباس‏ عليه السّلام دو بال‏ به وى عطا كرد تا بوسيله آنها در بهشت با ملائكه پرواز نمايد. كما اينكه اين نعمت را نيز به جعفر بن ابى طالب عطا كرد.

     

     و براى عباس نزد خداى تبارك و تعالى مقامى است كه در قيامت همه شهداءِ اولين و آخرين به او غِبطِه می خورند.

     

    امالی(شیخ صدوق)،ص362و363.

     

    کلیدواژه ها: امام سجاد علیه السلام, تاسوعا, حضرت اباعبدالله الحسین, حضرت عباس علیه السلام, محرم
    موضوعات: امالی(شیخ صدوق), محرم  لینک ثابت [سه شنبه 1395-07-20] [ 10:15:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​دسته عزادای یعنی ابراز محبت    

     

     

    محرمی شویم

     

     

    اصلا این صحیح نیست که دهه عاشورا برای کسب معارف اهل بیت هیات راه بیاندازیم ده شب پای سخنرانی برویم، اما دسته نرویم. دستۀ عزاداری مودت است، مودت یعنی ابراز محبت. محبتت را در دستۀ عزاداری امام حسین(ع) ابراز نکنی، کجا می‌خواهی ابراز کنی؟ خدایا ما را جزء اقامه کنندگان عزای امام حسین قرار بده

     

    استاد پناهیان

    کلیدواژه ها: تاسوعا, حضرت اباعبدالله الحسین, حضرت عباس علیه السلام, محرم
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 09:10:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​ای برادر، بی تو خراب میشوم!    

     

     

     

     

     

    امام حسین علیه السلام فرمودند:

     

    یا أَخی کُنْتَ الْعَلامَةَ مِنْ عَسْکَری وَ مُجْمِعَ عَدَدِنا، فَإِذا أَنْتَ غَدَوْتَ یَؤُلُ جَمْعُنا إِلَى الشِّتاتِ، وَ عِمارَتُنا تَنْبَعِثُ إِلَى الْخَرابِ»

     

    برادر جان! تو نشانه (شکوه و عظمت و) برپایى سپاه من و محور پیوستگى نفرات ما هستى.
    اگر تو ( از پیش ما) بروى ، معیّت ما پراکنده، و ویران مى‌‌‏شود.

     

     

    بحارالانوار ج 45 ص 41

    کلیدواژه ها: ارباب بی کفن, امام حسین علیه السلام, تاسوعا, حضرت اباعبدالله الحسین, حضرت عباس علیه السلام, سقای کربلا, محرم
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 08:52:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      آزاد مرد باشیم ...    

     

     

    دقت کردین رفتگرایی که آشغالای ورزشگاه آزادی و سواحل دریاها و … رو جمع میکنن اصلا گناه ندارن ولی همونا وقتی روز تاسوعا و عاشورا آشغال جمع یکنن خیلی مظلوم مین و هزارتا شبکه و برنامه داد مظلومیتشون رو سر میدن! مثلا اینکه رفته گر محله جزو لشکریان یزید نبود . اما سواحل کشور رو گند برمیداره جیک کسی در نمیاد !!

     

    دقت کردین رفتن به آنتالیا ،دوبی ،تایلند ،ارمنستان و … برای تفریحات بوووووق هیچ هزینه ای نداره ولی رفتن به مکه و کربلا خیلی پرخرجه و هزینه اش باید صرف فقرا بشه!!!!!!

    دقت کردین سر یه وعده شام 10 نوع غذای رنگارنگ گذاشتن، شکم پرستی و اسراف نیست ولی به نیت امام حسین علیه السلام سفره انداختن و دو لقمه غذا خوردن عیب و عار و ریخت و پاش محسوب میشه!!!

     

     

    دقت کردین کباب کردن گوشت گوسفند تو تموم تفریحات و جشن ها و عروسی ها پای ثابت و رکن اصلی و سلفی گرفتن با شیشلیک و گذاشتن تو اینستاگرام کلاس داره ولی همچین که عید قربان و محرم میشه یهو گوسفندا گناهی میشن و کشتنشون خشونت محسوب میشه!!!

     

    دقت کردین ماه رمضون با ژست های روشن فکری میگن کاش یه روز مجبور شیم به جای گرسنگی کشیدن گرسنه ها رو سیر کنیم! اونوقت ماه محرم که نذری پربرکت سیدالشهدا بین فقرا توزیع میشه از هزینه بیهوده حرف میزنن!!!

     

    آزاد مرد باشیم ….

     

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, سبک زندگی اسلامی, محرم
    موضوعات: محرم  لینک ثابت [دوشنبه 1395-07-19] [ 01:29:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​شنیدن حق از زبان یزید علیه اللعنه!    

     

     

    بنای قتل امام حسین سلام الله علیه را چه کسی گذاشت؟

     

    لما قتل الحسين بن على بن أبى طالب كتب عبد الله بن عمر الى يزيد بن معاوية ” أما بعد: فقد عظمت الرزية وجلت المصيبة وحدث في الاسلام حدث عظيم ولا يوم كيوم الحسين “. فكتب إليه يزيد: ” يا احمق ! فانا جئنا الى بيوت متخذة وفرش ممهدة ووسائد منضدة فقاتلنا عليها، فان يكن الحق لنا فعن حقنا قاتلنا، وان يكن الحق لغيرنا فأبوك اول من سن هذا وآثر واستاثر بالحق على أهله “. فيما جرى على فاطمة عليها السلام من الاذى والظلم ومنعها من فدك ومن الطرائف العجيبة ما تجددت على فاطمة عليها السلام بنت محمد ” ص ” نبيهم من الاذى والظلم وكسر حرمتها وحرمة أبيها والاستخفاف بتعظيمه لها وتزكيتها، كما تقدمت رواياتهم عنه في حقها من الشهادة بطهارتها وجلالتها وشرفها سائر النسوان وأنها سيده نساء أهل الجنة.

     

    عبدالله پسر خلیفه غاصب، عمر بن خطاب درطی نامه ای یزید را به خاطر شهادت امام حسین علیه السلام ملامت نمود.
    اما یزید در جوابش نوشت:
    بدان ای احمق! پدر تو نخستين کسي بود که اين سنت را رواج داد و حق را از صاحبان آن برگرفت!
    و مصیبات و اذیت ها و ستم ها بر فاطمه (سلام الله علیها) روا داشت و فدک را از او گرفت و حرمتش را شکست …

    الطرائف سید بن الطاووس صفحه ٢٤٧

    نهج الحق و کشف الصدق علامه حلی صفحه ٣٥٦

     

     

    عبدالله پس از جواب نامساعد یزید به دمشق رفت.
    یزید عبدالله را به یک خلوتگاهی برد و به او گفت: خط پدرت را میشناسی؟
    عبدالله گفت: آری والله
    یزید صندوقچه ای بیرون آورد که در آن نامه ای درون پارچه حریری پیچیده شده بود.
    آن نامه را عبدالله از دستش گرفت و بوسید نامه را خواند دید نوشته شده است:
    این عهدی است که از عمر بن خطاب به معاویه بن ابی سفیان بدان ای پسر ابوسفیان
    من بودم که علی را از خلافت برکنار کردم و مردم را به بیعت با ابوبکر درآوردم و در اطاعت کردن از ابوبکر دست به هر کاری زدم و به اولاد محمد هر ستمی مقدور بود کردم و تا زنده ام می کنم…!!!
    ای بنی امیه!
    امیدوارم که شما چوبه های طناب این خیمه را برافراشته کنید
    ای معاویه بدین جهت ولایت شام را با تو سپردم و هرگونه تصرف مالکانه را در آن سرزمین به تو واگذار کردم تا با گفتار محمد در مورد (شجره ملعونه) در قرآن که درباره شماست مخالفت کرده باشم!
    ای معاویه!
    از اینکه علی و فرزندانش حسن و حسین بر ما و تو بشورند خاطرجمع نیستم.اگر به همراهی و کمک گروهی از امت توانستی با آنان پیکار کنی انجام ده…
    امنیت شان را از آنان بگیر و به دست خودشان آنان را بکش و با شمشیر خودشان نابودشان ساز…
    راه و روش پیشینیان خود را پیش گیر و انتقام خون آنان را بگیر دنباله رو آنان باش…

    (احادیث مفصل است نقل به مضمون شده است)

     

    بحارالانوار جلد٣٠ صفحه٢٨٧
    مجمع النورین ابوالحسن المرندی صفحه١٠٥

     

    در ضمن باید بدانیم که وقتي آقا امام حسين سلام الله علیه دستشان را از خون پر کرد و به آسمان پرتاب کرد و دوباره پر کرد و صورت و محاسن بزرگوار را با خون خضاب کرد؛ فرمود:
    إني هکذا أکون حتي ألقي جدي رسول الله و أنا مخضوب بدمي، و أقول يا رسول الله قتلني ابوبكر و عمر.
    ➖دوست دارم جدم رسول اکرم را ملاقات کنم در حالي كه بدنم اغشته به خون است و به او بگويم يا رسول الله ابوبكر و عمر مرا کشتند.

     

     

    مقتل الحسین خوارزمی

     

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, شهادت, محرم, یزید علیه اللعنه
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 01:00:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      لبیک یا حسین یعنی ...    

     

     

     

    لبیک یا حسین یعنی این که

    در معرکه جنگ حاضر باشی اگرچه تنها باشی و حتی اگر مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم کرده باشند و تو را تنها گذاشته باشند..

     

    لبیک یا حسین یعنی

    تو و مال و زن و فرزندانت در معرکه جنگ باشید…

     

    لبیک یا حسین یعنی

    مادر، فرزندش را به کارزار جنگ و نبرد بفرستد و هنگامی که فرزندش شهید شد و سرش بریده شد و به سوی مادرش انداخته شد؛
    مادرش آن را به خانه برده، خاک و خون را از آن پاک کرده و به او بگوید: از تو راضی هستم، خداوند روسفیدت نماید همانطور که مرا در روز قیامت و نزد خانم فاطمه زهرا روسفید کردی؛

     

    این است معنای لبیک یا حسین
    لن نکون حمله الاکفان فقط و انما سنکون حمله الاکفان و السلاح:
    و اینگونه نیست که فقط کفن پوش باشیم بلکه ما کفن پوش و سلاح به دست خواهیم بود

     

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, لبیک یا حسین, محرم
    موضوعات: محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1395-07-18] [ 09:44:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      آنقدر گریه میکنم تا از فرط اندوه تو جان بسپارم.    

     

     

     قَالَ الإِمَامُ الحُجَّة صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَيْه:
    فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ، وَ عاقَني عَنْ نَصْرِكَ الْمَقْدُورُ، وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَكَ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَداوَةَ مُناصِباً، فَلاََ نْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَسآءً، وَ لاََبْكِيَنَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَيْكَ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاكَ وَ تَلَهُّفاً، حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وَ غُصَّةِ الاِكْتِيابِ.

     

     حضرت امام عصر علیه الصّلاة والسّلام فرمودند:
    (یا أبا عبدالله)، اگر چه زمانه مرا به تأخير انداخت، و مقدّرات (الهى) مرا از يارى تو بازداشت، و نبودم تا با کسى که با تو جنگيد بجنگم، و با کسانى که با تو دشمنی کردند دشمنى کنم، (اما در عوض) هر صبح و شام براى تو ندبه و ناله و نوحه سرايی مى کنم، و به جای اشک برايت خون مى گريم، از روى حسرت و افسوس بر تو و مصيبت هايى که بر تو وارد شد، تا وقتی که از فرط اندوه و مصيبت و غم و غصه جان بسپارم.

     

     

    (فرازی از زیارت ناحیه مقدسه - بحارالأنوار: ج 101، ص 317)

     

    کلیدواژه ها: امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف, محرم, مصیبت
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 09:27:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      کاش می‌شد که تو با معجزه‌ای برخیزی    

     

     

     

     

     

    ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان

    مثل تیری که رها می شود از دست کمان

    خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود

    بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

    مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود

    مست می‌آمد و رخساره برافروخته بود

    روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته

    بر تنش دست یدالله حمایل بسته

    بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می‌آمد

    زیر شمشیر غمش رقص کنان می‌آمد

    یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را

    آمده باز هم از جا بکند خیبر را

    آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را

    معنی جمله در پوست نگنجیدن را

    بی امان دور خدا مرد جوان می‌چرخید

    زیرپایش همه کُن و مکان می‌چرخید

    بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد

    رفت از میسره از میمنه بیرون آمد

    آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه

    گفت: لاحول ولاقوه الابالله

    مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون

    به تماشای جنونش همه دنیا مجنون

    آه در مثنوی‌ام آینه حیرت زده است

    بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است

    رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی

    پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی

    نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد

    به تماشای نبرد تو خداوند آمد

    با همان حکم که قرآن خدا جان من است

    آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است

    ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست

    دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست

    آه آیینه در آیینه عجب تصویری

    داری از دست خودت جام بلا می‌گیری

    زخم‌ها با تو چه کردند؟ جوان‌تر شده‌ای

    به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده‌ای

    پدرت آمده در سینه تلاطم دارد

    از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد

    غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا

    آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا*

    گوش کن خواهرم از سمت حرم می‌آید

    با فغان پسرم وا پسرم می‌آید

    باز هم عطر گل یاس به گیسو داری

    ولی این بار چرا دست به پهلو داری؟!

    کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است

    یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!

    مثل آیینه در خاک مکدر شده‌ای

    چشم من تار شده؟ یا تو مکرر شده‌ای؟!

    من تو را در همه کرب و بلا می‌بینم

    هر کجا می‌نگرم جسم تو را می‌بینم

    ارباْ اربا شده چون برگ خزان می‌ریزی

    کاش می‌شد که تو با معجزه‌ای برخیزی

    مانده‌ام خیره به جسمت که چه راهی دارم

    باید انگار تو را بین عبا بگذارم

    باید انگار تو را بین عبایم ببرم

    تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم…

     

     

    سیدحمیدرضا برقعی

     

    کلیدواژه ها: اربا اربا, حضرت علی اکبرعلیه السلام
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 09:22:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 2 3 ...4 ...5 6 7 8 9 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود