یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 142
  • دیروز: 87
  • 7 روز قبل: 1058
  • 1 ماه قبل: 5462
  • کل بازدیدها: 170440

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      ازدواج معامله با خدا    

    .

    .

    می دونی چرا تو رو از بین اون همه خواستگار انتخاب کردم؟
    آخه اومدی نشستی روبروم و سر به زیر انداختی و بهم گفتی:
    « برای من هیچ چیز مهم نیست جز حجاب و ایمان همسرم! نه دنبال زیبایی هستم و نه ثروت!
    به من گفته ان شما مومنه هستین و نجیب و محجب منم از خدا فقط همین رو خواستم بدونین هر چی محجب تر و با خدا تر باشین برای من عزیزترین…»
    همونجا بود که فهمیدم همونی هستی که می خوام…
    آخه تو احادیث خونده بودم که امام صادق(علیه‌السلام) فرموده ان:
    «هر کس برای دین زن با او ازدواج کند، خداوند مال و جمال به او روزی می‌کندـ»

    .

     

    کلیدواژه ها: ازدواج, ایمان, حجاب, محجبه, همسر
    موضوعات: سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [دوشنبه 1396-07-24] [ 03:27:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      تقیه    

    .

    .

    امام کاظم (علیه السلام) به یکی از شیعیان خود دوبار فرمودند تقیه پیشه کنید.
    و فرمودند اگر تقیه پیشه نکنید کار به مرگ می رسد و دست بر گردن مبارک خود گذاشتند.

    آن شیعه هشام بن سالم از عالمان آن زمان بود…
    همو بود که در مجلسی شور علوی گرفت و تقیه را کنار گذاشت و گفت آنچه را که نباید و نتیجه آن به زندان افتادن امام (علیه السلام) و بعد شهادت ایشان بود…

    هشام وظیفه خود را انجام نداد و امام خود را به انزوا کشاند…

    باید مراقب انزوای به طول انجامیده امامم باشم… نکند با حرفی، نگاهی، گناهی ظهورش را تاخیر اندازم…

    .

    .

    کلیدواژه ها: بهجت, تقیه
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت  [ 02:37:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      همگام با انسان    

    .

     

    .

     

    همه
    هستی
    همگام
    با
    انسانی
    است
    که
    در
    راه
    هدایت
    گام
    بر
    می دارد

     .

     

    امام موسی صدر

    .

    .

    کلیدواژه ها: امام موسی صدر, انسان, هدایت, هستی
    موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت [دوشنبه 1396-07-17] [ 08:56:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      مرد صالح کیست تکلیفش چیست؟ (۱)    

    .

    .

    هدف همه ما از تشکیل زندگی رسیدن به آرامشست هم در دنیا و هم در آخرت.

    و برآورده شدن این حس و نیاز به آرامش با بودن در کنار همسر، یکی از نشانه های خداست که باید بیشتر به آن فکر کنیم…

    وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [21روم]

    و از نشانه‌هاى قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان همسرانى آفريد.
    تا به ايشان آرامش يابيد،
    و ميان شما دوستى و مهربانى نهاد. در اين عبرتهايى است براى مردمى كه تفكر مى‌كنند.

    و ما نیز باید تصمیمات خود را در راستای رسیدن به این آرامش تنظیم کنیم.

    و از هر وسوسه شیطانی و طریق غیر رحمانی دوری کنیم
    و بدانیم که این شیطان هست که با القای فقر و وعده به سختی و دعوت به فساد و فحشا میخواهد این ارامش را از ما بگیرد.

    تجملات توقعات بیش از حد بدبینی بدقولی بداخلاقی بخل… اینها همه ابزار شیطانست.
    و در مقابل، خدای رحمن، به مهربانی آسان گیری، وفای به عهد، گشاده دستی و گشاده رویی، قناعت و…را برای رسیدن به آرامش امر کرده است.

    و حق زن و تکلیف مرد ___ اینست که مرد بداند و بفهمد که خداوند زن را برای آسایش و آرامش به او هدیه داده است.

     

    امام سجاد عليه السّلام فرمودند:
    و أمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَأن تَعلَمَ أنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَها لک سَکنَاً واُنساً، فَتَعلَمَ أنَّ ذلِک نِعمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَيک فَتُکرِمَها و تَرفُقَ بِها.


    حقّ زن اين است که بداني خداوند او را مايه آرامش و انس تو قرار داده است و بداني اين نعمتي است که خداوند به تو داده؛ پس بايد او را گرامي داري و با وي نرمي كني.

     

    بحار الأنوار، ج 74، ص 5


    باید زن را گرامی داشت
    با او نیکی کرد
    و به او احترام گذاشت.


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا [19نساء ]

    اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، بر شما حلال نيست كه زنان را بر خلاف ميلشان به ارث ببريد.

    و تا قسمتى از آنچه را كه به آنها داده‌ايد بازپس ستانيد بر آنها سخت مگيريد،


    مگر آنكه مرتكب فحشايى به ثبوت رسيده شده باشند.


    و با آنان به نيكويى رفتار كنيد.

     

    و اگر شما را از زنان خوش نيامد، چه بسا چيزها كه شما را از آن خوش نمى‌آيد در حالى كه خدا خير كثيرى در آن نهاده باشد.


    خداوند زن را مایه آرامش مرد قرار داده و طبق دستور امام سجاد صلوات الله علیه ، وظیفه مرد اکرام زن و نیکو رفتاری با اوست.

    رفتار نیکو و برخورد به معروف با زن مصادیقی دارد که در قرآن و روایات تعریف شده است.


    نه مرد حق تعدی از آنها را دارد و نه زن حق مطالبه بیشتر.

    مردی که زنی را با اختیار خود انتخاب کرده
    و اون زنی که به انتخاب و خواستگاری مرد پاسخ مثبت داده
    چنین مردی باید بداند در مقابل فقط دو راه دارد:

     

    البقرة : 229 الطَّلاقُ مَرَّتان __ فإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسان  __ و لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَنْ یَخافا أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ

    طلاق، دو مرتبه است  پس یا
    1. باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند،
    2. یا با نیکى او را رها سازد .


    و براى شما حلال نیست که چیزى از آنچه به آنها داده اید، پس بگیرید مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهى را رعایت نکنند، مانعى براى آنها نیست که زن، فدیه و عوضى بپردازد (ودرخواست طلاق بکند ). اینها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است. (229)

    .

    و چنین حقی ندارد که هم زن را نگه دارد و هم بر اساس معروف (خداوند) با او برخورد نکند.

     

    .

    کلیدواژه ها: آرامش, ازدواج, خانواده, سبک زندگی, شیطان, همسر
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت  [ 07:55:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      حمایت قاطع رهبرانقلاب از شعر عید فطر میثم مطیعی    

    .

    .

     

    ____ امروز نشريه خط حزب‌الله اجمالاً به مطالب محبت‌آمیز رهبر انقلاب خطاب به مداح و شعراى عيد فطر اشاره كرد.

    - بعد از مراسم شام غريبان بيت رهبرى، آقا خطاب به ميثم مطيعى نكات مهمى فرمودند كه بیش از آنکه شخصی باشد بیانگر شاخص‌های مداحی انقلابی است.

    - آقا فرمودند: می‌دانم بعد از عید فطر خیلی شما را اذیت کردند و فشار آوردند، هم به شما و هم به شعرا؛ اما مطلقا اعتنا نکنید.

    - شما یک حرف کاملا درست و محکمی زدید. تردید نکنید. من نظرم را همان موقع به اطرافیان هم گفتم. کار شما کاملا درست بود.

    - اصلا محل نگذارید به این حمله‌ها و بدانید کار شما مؤثر است. شما روی این جوان‌ها تاثیر دارید. این جمعیتی که امشب آمده بود تاثیر می‌پذیرد از شما.

    - در آن شعر هم هیچ اهانت نبود. مسؤولان رده بالای دولتی آمدند پیش من و گفتند توهین شده؛ من گفتم خیر، هیچ اهانتی نبوده.

    - خود بنده هم صف اوّلی هستم. صف اوّل یک نفر نیست که؛ ما هم مدعى بوديم و هم صف اوّلى.

    - در آن شعر هم هست: “ما مدعیان صف اول بودیم"، ولی معلوم شد خبرها جای دیگری است؛ دیگرانی را بردند و ماها جا ماندیم.

    - هیچ خسته نشوید. اگر بنای بر خسته‌شدن بود آنهایی که قبل از انقلاب زندان رفتند و کتک خوردند و تبعید شدند باید خسته می‌شدند.

    - سفت بايستيد و خسته نشوید. اگر خسته نشوید خداوند به کارتان برکت می‌دهد، و برکت داده است. راه درست همین است که شما دارید می‌روید.

    - من همیشه شما را دعا می‌کنم، اما سر قضیه عید فطر فقط دعا نبود؛ هم دعا می‌کردم، هم حمایت کردم و نکاتی را به آنهایی که باید می‌گفتم گفتم.

    __ حمایت قاطع رهبر انقلاب از شعر عید فطر میثم مطیعی نشان داد خیلی از مدعیان ولایت‌مداری، از فهم ولیّ زمان خویش فرسنگ‌ها فاصله دارند.

    __ از دیوار سفارت بالا رفتن را انقلابی‌گری دانستند، آقا آن را محکوم کردند. شعر عید فطر را افراطی‌گری خواندند، آقا از آن حمایت کردند.

     

    .

    کلیدواژه ها: بچه حزب اللهی, رهبری, روضه, شعر, صف اولی ها, عید فطر, مطیعی
    موضوعات: کلام رهبری, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [جمعه 1396-07-14] [ 05:33:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      سخنوری دخت گرامی علی بن ابیطالب علیه السلام    

     

    .

    .

    حذلم بن ستير گويد:

    در سال 61 هجرى بكوفه وارد شدم و اين مصادف بود با زمانى كه علىّ بن الحسين (امام سجّاد) عليه السّلام با زنان خانواده از (سفر جانسوز) كربلا بازمى‏ گشتند و مأموران (يزيدى) دور آنان حلقه زده، مردم براى تماشاى آنان از خانه‏ها بيرون ريخته بودند. چون اهل بيت را سواره بر شتران بى‏ جهاز پيش آوردند زنان كوفه شروع بگريه و زارى نمودند، پس از علىّ بن الحسين عليهما السّلام- در حالى كه بيمارى وى را لاغر ساخته و بند و زنجير در گردن مباركش بود و دستهاى آن حضرت بگردن مباركش بسته بود- شنيدم كه با آوازى بس ضعيف مى‏ فرمود: هان، اين زنان بر ما مى‏ گريند! پس چه كسى (جز مردان ايشان) افراد ما را بقتل رسانده است؟ و زينب‏ دخت گرامى‏ علىّ (ع)- و براستى كه هرگز زنى با شرم و آزرم سخنورتر از او نديده بودم گوئى از زبان امير المؤمنين (ع) سخن مى‏ گفت- را ديدم كه با دست بسوى مردم اشاره فرمود كه ساكت شويد، در حال تمام نفسها خاموش و همه صداها فرو نشست سپس فرمود:

    «سپاس از آن خدا است، و درود بر پدرم رسول خدا. امّا بعد، اى كوفيان، اى دغلبازان و اى خودداران از يارى، اشكتان خشك، و ناله و فريادتان خاموش مباد، داستان شما نيست جز بمانند «آن زنى كه رشته خود را پس از محكم بافتن مى‏ گشود، شما سوگندهاى خود را سبب مكر و خيانت ميان خودتان قرار داده ‏ايد». هلا، آيا در ميان شما جز مردمى چاپلوس و ننگ آور و كينه ‏توز كه در ميدان نبرد بزدل، و در برابر دشمنان زبون‏ اند، و مردمى پيمان شكن و بي وفايند پيدا مى‏ شود؟! راستى كه چه پيشكش زشتى با دستهاى خود براى خويشتن پيش فرستاده‏ ايد كه آن خشم خدا بر شماست، و در عذاب دوزخ جاويدان خواهيد بود.

    آيا مى‏ گرييد؟! آرى- بخدا سوگند- بسيار بگرييد و كم بخنديد، همانا كه شما به ننگ و رسوائى آن دست يافتيد، و هرگز نتوانيد پليدى آن را ازخويش بزدائيد. آيا زاده ختم رسولان، و سرور جوانان بهشتى، و پناه خوبانتان، و پناهگاه گرفتاريتان، و نشانه راهتان، و راه پهناور دليلتان را ترك يارى گفتيد، و براى او بهم بافتيد؟! هان چه بد بار سنگينى از گناه بر دوش كشيديد، پس هلاكت و سرنگونى بر شما، راستى كه كوششها بنوميدى رسيد، و دستها بخاك نشست (كنايه از آنكه به هيچ خير و بركتى نرسيد)، و سودا بزيان انجاميد، و به خشمى از جانب خدا باز گشتيد، و مهر خوارى و فقر و گرفتارى بر شما نهاده شد.

    واى بر شما آيا مى‏ دانيد چه جگرى از رسول خدا بريديد؟! و چه خونى از او ريختيد؟! و چه عضو مهم و محترمى را از آن حضرت برگرفتيد؟! «راستى كه كار زشت و ناپسندى مرتكب شديد كه نزديك است آسمانها از آن بشكافد و زمين دهان باز كند و كوهها پاره پاره بروى زمين ريزد». «1» همانا اين عمل را بگونه‏اى احمقانه و زشت بجاى آورديد كه فضاى زمين و آسمان را از قبح آن پرساختيد. آيا شگفت داريد از اينكه آسمان خون ببارد؟! البتّه كه عذاب آخرت خواركننده‏ تر است، پس اين مهلت زودگذر حلم شما را نربايد (و در نتيجه بگناه ادامه دهيد) كه هيچ گاه خشم و غضب، خدا را به شتاب نيندازد، و بيم از دست رفتن خونخواهى و انتقام بر او نرود، چنین نيست، همانا پروردگار تو در كمينگاه است».

    راوى گويد: سپس حضرت ساكت شد ، و ديدم كه مردم همه متحيّر مانده، انگشت تحيّر بدهان برده ‏اند، و ديدم پيرمردى بقدرى گريست كه ريش او از اشك چشمش تر شد و اين شعر را گفت (ترجمه):

    «پيرانشان بهترين پيران‏ اند، و نسل آنان بهنگام بر شمارى نسل و اولاد بگونه ‏اى است كه هرگز به پستى و خوارى نمى ‏گرايد».

     

    ________________________________________
    (1) مريم: 89- 90.

     .

    .

    الأمالي (للمفيد) / ترجمه استاد ولى ؛ متن ؛ ص366،337،338،339

     .

    .

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, حضرت زینب, خطبه, کربلا
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت [پنجشنبه 1396-07-13] [ 07:23:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      عفو امام مجتبی صلوات الله علیه    

    .

    .
    علامه مجلسی در جلاء العیون می نویسد:


    یکی از غلامان امام مجتبی علیه السلام خیانتی کرده بود که مستوجب عقوبت و کیفر شده بود امام حسن علیه السلام در نظر گرفت او را ادب کند.

    او در مقابل امام حسن ایستاد و این آیه را تلاوت کرد:


    «و الکاظمین الغیظ»، امام فرمود: خشم خود را فرو بردم، او قسمت دیگر آیه را خواند، و گفت: و العافین عن الناس امام مجتبی علیه السلام فرمود: از گناه تو گذشت کردم.

    او قسم سوم آیه را خواند، گفت: و الله یحب المحسنین، امام مجتبی علیه السلام فرمود: من ترا آزاد کردم و حقوق ترا دو برابر نمودم.

    .

    .
    برگزیده از کتاب تعالیم امام حسن مجتبی علیه السلام

    .

    .

    کلیدواژه ها: امام حسن, توبه, عفو, کاظمین الغیظ
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [چهارشنبه 1396-07-12] [ 09:32:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ابلیس هم عاشورا گریه کرد . . .    

     

    .

    .

    .

    .

    پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:

    عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید.
    گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟
    گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند.
    گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟
    گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.


    السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه

    .


    داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷

    .

    .

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, Emam hussein, ابلیس, امام حسین
    موضوعات: سخن بزرگان, محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1396-07-09] [ 06:18:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      مهلت خواستن يك شب، و مهلت دادن دشمن‏    

    .

    .

    .

    .

    روز نهم‏ محرّم‏ بود، امام حسين عليه السّلام دريافت كه دشمنان در تعجيل جنگ حرص مى‏ ورزند و محاصره را تنگتر مى‏ كنند، و كمتر به پندها و اندرزها توجّه دارند، به حضرت عبّاس عليه السّلام فرمود:

    ان استطعت ان تصرفهم عنّا في هذا اليوم فافعل لعلّنا نصلّى لربّنا في هذه اللّيلة، فانّه يعلم انّى احبّ الصّلاة له و تلاوة كتابه…  اگر بتوانى امروز دشمنان را از جنگ با ما منصرف سازى اين كار را انجام ده، شايد امشب براى پروردگارمان نماز بخوانيم، چرا كه خدا مى‏داند من نماز براى او، و تلاوت آيات قرآنش را دوست دارم.

    عبّاس عليه السّلام نزديك دشمن رفت و از آنها مهلت خواست.

     

    عمر سعد، از پاسخ دادن سكوت كرد.

    عمرو بن حجّاج زبيدى (يكى از سران دشمن) گفت:

    «سوگند به خدا اگر اينها از ترك و ديلم بودند و از ما مهلت مى‏ خواستند، جواب مثبت مى‏داديم، تا چه رسد به اينكه از آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم هستند.» پس از اين گفتار، پيشنهاد مهلت را پذيرفتند.

    امام حسين عليه السّلام نشست، و اندكى به خواب رفت و سپس بيدار شد، فرمود: «خواهرم من در همين لحظه جدّم محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و پدرم على عليه السّلام و مادرم فاطمه زهرا عليها السلام و برادرم حسن عليه السّلام را ديدم به من گفتند: يا حسين انّك رائح الينا عن قريب‏ … اى حسين! تو به زودى نزد ما مى‏ آيى.» و به قولى فرمود: « عن غد … فردا نزد ما مى‏ آيى.»

    زينب عليها السلام تا اين سخن را شنيد، از شدّت اندوه سيلى بر صورتش زد و فرياد و شيون كشيد. امام حسين عليه السّلام به زينب عليها السلام فرمود: «آرام باش، ما را مورد شماتت و سرزنش دشمن قرار نده.»

    .

    .

    غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ؛ ص112،113

     

     .

     

    کلیدواژه ها: #تاسوعا, #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, محرم, ولایت،عباس بن علی،مسلم بن عوسجه،زهیربن قین،شب عاشو
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم  لینک ثابت [شنبه 1396-07-08] [ 12:22:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      شهادت على بن حسين عليه السّلام [على اكبر]    

    .

    .

    .

    .

    اولين كسى كه از ميان فرزندان أبى طالب آن روز كشته شد، على‏ اكبر فرزند حسين بن على [عليه السّلام‏] بود. مادرش ليلى دختر أبى مرّة بن عروة بن مسعود ثقفى بود. [على‏ اكبر] حمله به [سپاه دشمن‏] را آغاز كرد و در آن حال [با شعر] مى ‏گفت:

    من على بن حسين بن على هستم، به پروردگار خانه كعبه قسم، كه ما به [جانشينى‏] پيامبر از ديگران سزاوارتريم، بخدا قسم، آن زنازاده نخواهد توانست بر ما حكومت كند.

    پس از آنكه چندين بار به دشمن حمله برد و اين اشعار را تكرار كرد، مرّة بن منقذ بن نعمان عبدى وى را ديد، گفت: [همه‏] گناهان عرب به پاى من، اگر [اين بار اين نوجوان از كنارم بگذرد و همان عمل گذشته را تكرار كند و پدرش را به عزايش ننشانم!] [بنابراين اين بار كه على اكبر از ميدان‏] مى‏ گذشت و با شمشيرش به مردم حمله مى‏ برد مرّة بن منقذ با وى درگير شد و با نيزه او را زد، على اكبر به زمين افتاد مردم دورش را گرفته با شمشيرهايشان او را قطعه‏ قطعه كردند.  حسين [عليه السّلام‏] بالاى سرش آمد، در حالى كه مى‏ فرمود: خدا بكشد ملّتى را كه تو را كشت، اى پسرم! چه چيزى آنها را به جسارت در برابر خداى رحمان و هتك حرمت رسول [الله‏] صلّى اللّه عليه و آله و سلم واداشته! بعد از تو خاك بر سر دنيا و زندگى دنيا. [در همين حال‏] زنى با شتاب [به ميدان‏] آمده در حالى كه فرياد مى‏ كشيد: آى برادرم! آى برادرزاده ‏ام! خود را روى [بدن على اكبر] انداخت! حسين [عليه السّلام‏] نزدش آمده، دستش را گرفته به خيمه‏ بازگرداند، و نزد جوانانش آمد، فرمود: برادرتان را حمل كنيد، آنها على اكبر را از جايى كه بر زمين افتاده بود برداشتند و پيشاپيش خيمه‏ اى كه جلويش مى‏ جنگيدند قرار دادند.

     .

    .

    نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف ؛ ص180،181

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, اربعین, امام حسین ع ، مرقد شش گوشه ، کربلا، علی اکبر ع ، ا, بین الحرمین, علی اکبر
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, محرم  لینک ثابت [جمعه 1396-07-07] [ 02:01:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 2 3 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 14 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود