یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 318
  • دیروز: 59
  • 7 روز قبل: 843
  • 1 ماه قبل: 5093
  • کل بازدیدها: 187267

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      ​مهدویت از منظر امام حسین علیه‌السلام    

     

     

     

    یکی از ویژگی های علم امام حسین علیه السلام گزارش های آن حضرت در زمینه ویژگی ها و قیام حضرت مهدی (عج) می باشد. آن بزرگوار در فرصت های مناسب از این رویداد عظیم تاریخی در آخرالزمان خبر داده و مردم را از مراحل و زمینه ها و خصوصیات ظهور با خبر می ساخت.

     

    حضرت سیدالشهدا علیه‌السّلام:

     

    قائم آل محمد صلی الله علیه و آله در میان امت اسلام، نهمین فرزند من است. او دارای غیبت است و میراثش در حالی که زنده است تقسیم خواهد شد.

     

    حضرت صاحب الامر مهدی موعود (عج) دو نوع غیبت خواهد داشت؛ یکی از آنها طولانی خواهد بود، به طوری که بعضی می گویند او از دنیا رفته است و بعضی دیگر می گویند کشته شده و عده ای نیز می گویند او قیام کرده و رفته است. امّا هیچ کس از دوست و دشمن به جای او اطلاع نخواهد یافت، مگر کارگزاران ویژه اش که مأمور اجرای فرامین آن بزرگوار هستند.

     

     قطعی بودن ظهور

     

    امام حسین علیه السلام:


    اگر از عمر دنیا حتی یک روز هم باقی نماند، خداوند آن روز را آنقدر طولانی می کند تا مردی از فرزندانم ظهور نماید و دنیا را از عدل و داد پرکند؛ همان طوری که از ظلم و ستم و ناعدالتی پر خواهد شد. من از رسول خدا صلی الله علیه و آله این گونه شنیده ام.

     

    عشق به مهدی علیه السلام

     

    روزی در محضر امام حسین علیه السلام از وجود مقدس حضرت ولی عصر علیه السلام سخن به میان آمد و از آن حضرت سؤال شد که آیا حضرت مهدی علیه السلام هم اکنون متولد شده است یا نه؟!

    حضرت اباعبداللَّه علیه السلام فرمود: «لا وَلَوْ ادْرَکتُهُ لَخَدَمْتُهُ ایامَ حَیاتی»؛

    نه خیر هنوز متولد نشده است اگر من به حضورش می رسیدم تمام عمرم را به او خدمت می کردم.

     

    شور و نشاط مهدی علیه السلام

     

    امام حسین علیه السلام :

    وقتی که امام زمان علیه السلام ظهور کند عدّه ای او را نمی شناسند، زیرا آن بزرگوار به صورت جوانی شاداب و توانا ظهور می کند و جوانی آن حضرت بعد از قرن ها نوعی آزمایش مردم می باشد؛ چرا که آنان به انتظار شخصی که سال های زیادی عمر کرده می باشند.

     

     عصاره پیامبران الهی

     

    امام حسین علیه السلام:

    قائم آل محمد صلی الله علیه و آله میراث دار خصلت هایی از انبیاء بزرگ الهی است. از حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و ایوب و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله اوصافی را در خود دارد.

    طول عمر آن حضرت همانند طول عمر حضرت نوح است.

    پنهانی بودن ولادت و دور ماندن از مردم شیوه ای است که از حضرت ابراهیم برایش به یادگار مانده است.

    در خوف و ترس از جبّاران و غایب بودن طولانی از پیروان خود، شبیه حضرت موسی علیه السلام است.

    سخنان پراکنده و مختلف مردم در عصر غیبت شبیه گفتگوهای آنان در مورد عیسی علیه السلام است.

    فرج و پیروزی حضرت مهدی (عج) بعد از انواع ناملایمات و گرفتاری ها همانند ماجرای حضرت ایوب است.

    حضرت مهدی (عج) روی زمین را بعد از آنکه مملوّ از ظلم و جور شد، پر از عدل و داد خواهد کرد و قیام او وقتی است که مدتی از عصر امامان قبل از او گذشته باشد.

    همان طوری که رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از فاصله طولانی از عصر پیامبران پیشین به رسالت مبعوث گردید.

     

     عدالت مهدی علیه السلام

     

    امام حسین علیه السلام:

    او هفتمین پسر از نسل پسرم محمد بن علی است. او حجت خداوند و فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی پسرم می باشد. او همان پیشوایی است که زمان طولانی غائب خواهد بود آنگاه ظاهر شده و زمین را بعد از گسترش ظلم و جور با عدالت پر خواهد کرد.

     

    «یظْهِرُ اللَّهُ قائِمَنا فَینْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمینَ»؛

    قائم ما قیام می کند و از ستمگران انتقام می گیرد.


     رفاه و امنیت مهدوی

     

    برای شما عصری فرا می رسد که مردم آنچنان بی نیاز می شوند که کسی برای دینار و درهم خود جایی برای احسان و بخشش نمی یابد.
    تمام خیر و نیکی و زیبایی ها در آن زمان است. قائم ما قیام می کند و همه زشتی ها، فسادها، ناعدالتی ها، و اعمال ضد انسانی را ریشه کن می سازد.

     

    زندگی در عصر ظهور

     

    از مواردی که امام حسین علیه السلام از علم و دانش بی کران خود بهره گرفت در صبح عاشورا بود. آن بزرگوار بعد از آنکه پندها، موعظه ها و اتمام حجت های خود را برای مردم بیان نمود، از رجعت دوباره خویش به دنیا خبر داد.

    به خدا قسم، اگر ما را بکشند ما به حضور پیامبرمان باز می گردیم و هر قدر خدا بخواهد در آن عالم می مانیم. سپس من اولین نفری هستم که زمین شکافته می شود و به همراه امیرمؤمنان علیه السلام و همزمان با قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و زندگی دوباره رسول خدا صلی الله علیه و آله به جهان باز می گردم…

     

    کلیدواژه ها: آخرین منجی, امام حسین علیه السلام, امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف, رجعت, علائم ظهور, منتقم
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, محرم  لینک ثابت [شنبه 1395-07-24] [ 11:15:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​واکنش مرحوم حاج آخوند به شوخی پزشک معالج    

     

     

     

    لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ حجرات/11

    نباید گروهی گروه دیگر را مسخره کنند

    .

    .

    .

     یکی از طبیبان قدیمی می‌گفت: تابستان بود و بیماران به مطب من می‌آمدند و من آن‌ها را معاینه می‌کردم، نسخه قبلی را می‌گرفتم دوباره نسخه می‌دادم. یکی از آن بیماران زنی بود، وقتی به او گفتم: نسخه قبلی کجاست؟ گفت: آن را جوشاندم و خوردم. گفتم: کاغذ را جوشاندی و خوردی؟ گفت: بله. گفتم: حیف نانی که شوهرت به تو می‌دهد، زنان دیگر که آنجا بودند به او خندیدند و من برای او مجدداً نسخه نوشتم و گفتم: دواهای آن را بگیر بجوشان و بخور نه خود نسخه را.

     

    وقتی بیماران همه رفتند، آخرین نفر حاج آخوند (پدر مرحوم راشد) آمد، بچه‌اش را دیدم و برایش نسخه‌ای نوشتم. مقداری در حق من دعا کردند پس از آن گفتند: می‌خواستم خدمت شما عرض کنم که آن کلمه‌ای که به آن زن گفتی و زن‌های دیگر خندیدند، قشنگ نبود و آن زن در میان بقیه زن‌ها شرمسار شد، من ناگهان مثل کسی که از خواب بیدار گردد به خود آمدم و متوجه شدم که چه بسیار از این شوخی‌ها که می‌کنیم و متلک‌ها که می‌گوییم، به خیال خودمان خوشمزگی می‌کنیم و توجه نداریم که در روح طرف چه اثری دارد.1

     

     

    1.با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل

     

     

     

     

    کلیدواژه ها: ادب, مسخره کردن
    موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت  [ 11:00:00 ق.ظ ]

    1 نظر »

       
      تعجب امام سجاد علیه السلام از رفتار دوگانه انسان    

     

    قالَ علی بن الحسین (علیه السلام):

     

    عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَیْفَ لایَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.

     

    امام سجاد علیه السلام فرمود:

    تعجّب می کنم از كسى كه نسبت به تشخیص خوب و بد خوراكش اهتمام مى ورزد كه مبادا ضررى به او برسد، ولی چگونه نسبت به گناهان و اعمالش اهمیّت نمى دهد، و نسبت به مفاسد دنیائى، آخرتى روحى، فكرى، اخلاقى و… بى تفاوت است.

     

    بحارالأنوار: ج 78، ص 158، ح19

    کلیدواژه ها: امام سجاد علیه السلام, حساب اعمال, مفاسد دنیایی
    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:56:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​تنها گروه خوش‌فهم در عالم    

     

     

    وقتی پیامبراکرم(ص) می‌فرمایند:

     

    «هر که اهل بیت مرا دوست داشته باشد خداوند به او حکمت می دهد»

    .

    .

    .

    یعنی عاشقِ حق شدن خوش فهمی و درایت می‌آورد. این اثر علاقه در اندیشه است. طبیعتا بی‌مهری نسبت به اهل بیت(ع) هم موجب کج‌فهمی و نادانی می‌شود. فقط کسی که عاشق حق است می‌تواند حقایق را درست ببیند.

     

    آقای پناهیان

     

    کلیدواژه ها: اهل بیت, محبت اهل بیت علیهم السلام
    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:53:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​پس چه کسی مارا کشت ؟؟    

     

     

     

    خطابه حضرت زينب کبری سلام الله علیها

     

    طبرسي از حذيم بن شريک روايت مي کند:

     

    چون امام سجاد عليه السلام را همراه بانوان از کربلا آوردند و بيمار بود، زنان کوفه با گريبانهاي چاک به گريه و شيون پرداختند. مردان هم با آنان مي گريستند. زين العابدين عليه السلام با صدايي ضعيف و رنجور گفت: اينان بر ما گريه مي کنند!؟ پس چه کسي ما را کشته است؟ زينب دختر علي عليه السلام مردم را به سکوت فراخواند. [1] .

     

    خوارزمي گويد:

     

    بشير بن حذيم اسدي گويد: آن روز به جانب زينب دختر علي نگريستم. هرگز زني با شرم را همچون او سخنور نديده ام. گويا از زبان

    اميرالمؤمنين علي عليه السلام سخن مي گفت. به مردم اشاره کرد که: ساکت شويد! نفسها بريد و زنگ شترها آرام شد. آنگاه گفت:

     

    حمد از آن خداست. درود بر پدرم محمد پيامبر خدا و بر خاندان پاک او، آل الله.

     

    اما بعد، اي اهل کوفه! اي اهل نيرنگ و نفاق! آيا گريه مي کنيد؟ هرگز اشکهاتان خشک نشود و شيون شما نايستد. مثل شما همچون مثل آن زني است که رشته هاي خود را پنبه مي کند. آيا شما ايمان خود را بازيچه ي خويش ساخته ايد؟ آيا شما فضيلتي جز لاف و گزاف و آلودگي و سينه هاي کين توز و تملقگويي کنيزگونه و باطني دشمنانه داريد؟ همچون سبزيهاي روييده در منجلابيد يا نقره هايي که گور مرده را مي آرايد. چه بدکرداري را پيش فرستاديد که خدا را از خود خشمگين ساختيد و در عذاب، جاودانه شديد. آيا گريه مي کنيد و ناله سر مي دهيد؟ آري به خدا، بسيار بگرييد و اندک بخنديد. به ننگ و عاري آلوه شده ايد که هرگز از دامانتان شسته نخواهد شد. چگونه اين ننگ را خواهيد شست که زاده ي پيامبر و سرور جوانان بهشت را که پناه شما رد حوادث بود و حجت الهي بر شما و پيشواي سنتتان بود کشتيد؟ گناه زشتي مرتکب شديد. بدا به شما از رحمت الهي دور باشيد! تلاشتان هدر رفته و دستانتان از کار نيک بريده شده و در معامله زيان کرده ايد. خشم خدا را خريديد و ذلت و خواري به نام شما زده شد. واي بر شما اي کوفيان! مي دانيد چه جگري را از پيامبر خدا دريديد و چه خوني را از او ريختيد و چه پرده نشيناني را از حريم و حرمش بيرون کشيديد؟ کاري زشت کرديد که نزديک است آسمانها از زشتي آن از هم شکافد و زمين شکافته شود و کوهها فرو ريزد. کار شما همچون عروسي کچل، گردن دراز، بدخلق و بدسيما و بدنماست که زمين و آسمان را انباشته. آيا شگفت است اينکه آسمان خون ببارد؟ عذاب آخرت سخت تر و خوارکننده تر است و کسي ياري تان نمي کند. مهلتهاي الهي شما را سبکسر نکند، چرا که پيشي گرفتن شما خدا را شتاب زده نمي کند و بيم از دست رفتن خونخواهي ندارد. پروردگارتان در کمين است، پس چشم انتظار آن باشيد.

     

    بشير گويد: به خدا قسم! مردم را آن روز سرگردان و مستگونه ديدم؛ گريان و اندوهگين و ناراحت و متأسف بودند؛ انگشت حيرت به دهان داشتند. پيرمردي از کوفيان را ديدم که کنارم ايستاده بود؛ آن قدر گريسته بود که صورتش خيس بود و مي گفت: راست مي گويي پدرم و مادرم به فدايت! پيران شما بهترين پيران و جوانانتان بهترين جوانان و زنانتان بهترين زنانند و نسل شما بهترين نسل است که نه خوار مي شود و نه شکست مي خورد. [2] .

     

    طبرسي افزوده است:

    امام سجاد عليه السلام فرمود: عمه جان! سکوت را برگزین! بازماندگان را از گذشتگان عبرت است. خدا را شکر که تو داناي استاد نديده و فهميده ي مکتب نرفته اي. گريه و ناله، رفتگان را برنمي گرداند. و او ساکت شد. آنگاه امام فرود آمد و خيمه زد و زنان را فرود آورد و وارد خيمه شد. [3] .

     

     

    پاورقي

     

    [1] احتجاج، ص 303.

    [2] مقتل الحسين، ج 2، ص 40.

    [3] احتجاج، ص 305.

     

    کلیدواژه ها: امام سجاد علیه السلام, اهل کوفه, بانوی قهرمان کربلا،حضرت زینب سلام الله علیها،فصاحت, خطبه
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 10:51:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​حکمت لقب سجاد چیست؟    

     

     

     

    السلام علیک یا سید الساجدین

     

    قال الْبَاقِرُ سلام الله علیه:
    إِنَّ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ مَا ذَكَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سُجُودٌ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا دَفَعَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ سُوءً يَخْشَاهُ أَوْ كَيْدَ كَائِدٍ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا فَرَغَ مِنْ صَلَاةٍ مَفْرُوضَةٍ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا وُفِّقَ لِإِصْلَاحٍ بَيْنَ اثْنَيْنِ إِلَّا سَجَدَ وَ كَانَ أَثَرُ السُّجُودِ فِي جَمِيعِ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّيَ السَّجَّادَ لِذَلِكَ.

     

    حضرت آقا امام محمد باقر سلام الله علیه:

    پدرم علی بن الحسین سلام الله علیه هرگز یاد نکرد نعمتی از خدا را مگر آنکه سجده کرد برای شکر آن نعمت ، و نخواند آیه ای از کتاب خدا که در آن سجده باشد مگر آنکه سجده می کرد، و هرگاه حق تعالی از او بدی دفع می کرد که از او در بیم بود یا مکر مکر کننده ای را از او می گردانید، سجده می کرد و هرگاه از نماز واجب فارغ می شد، سجده می کرد و هرگاه توفیق می یافت که میان دو کس اصلاح کند، برای شکر آن سجده می کرد و اثر سجده در جمیع مواضع سجود آن حضرت بود و به این سبب آن حضرت را ( سجاد ) می گفتند.

     

     

    بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏46، ص: 6
    علل الشرائع، ج‏1، ص: 233
    منتهی الآمال

     

     5 محل سجده ( زانوها، کف دو دست و پیشانی) برای آقا امام سجاد سلام الله علیه از شدت سجده پینه می بست و سالی دو بار آن را می بریدند.

     

    کلیدواژه ها: سجده, سیدالساجدین, شکر نعمت, عبادت
    موضوعات: روایت, محرم  لینک ثابت [جمعه 1395-07-23] [ 10:29:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      آنچه ردخور ندارد!    

     

    سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت.

     

    امام سجّاد علیه السلام : المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلى ثَلاثٍ : إمّا أن یُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن یُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن یُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ یُریدُ أن یُصیبَهُ

     

    امام سجّاد علیه السلام فرمودند: مؤمن از دعاى خود یکى از سه نتیجه را مى گیرد : یا برایش ذخیره مى شود ، یا در دنیا برآورده مى شود و یا بلایى که مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود.

     

     

    تحف العقول، ص 280

     

    کلیدواژه ها: سیدالساجدین
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 10:10:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      امیری حسین و نعم الامیر    

     

     

     

     

    اين تناقض تا ابد شيرين ترين مرثيه است
    سرترين اقاى دنيا را خدا بي سر گذاشت

     

     

     

    کلیدواژه ها: محرم, کربلا
    موضوعات: محرم  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-07-22] [ 10:15:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      اعجاز تربت کربلا در سفرهای دریایی هندوستان    

     

     

     

     

    حضرت آیت الله مولوی قندهاری(ره) می فرمود :

     

    “در سفرهای دریایی هندوستان، خیلی اوقات دریا طوفانی می شد و عده ای از بازرگانان(تجار) هندی بودند که همواره در جیب بغل خود تربت پاک امام حسین(ع) داشتند و هنگامی که دریا طوفانی می گشت و شدت پیدا می نمود، آنها یک مقدار از تربت به اندازه نخود از جیبشان بیرون آورده و به دریا می انداختند و در دم و بلافاصله طوفان می خوابید و آرام می گرفت.
    آنها به تربت حضرت سیدالشهداء(ع) یقین داشتند و بنده در مسافرتها بارها این مسئله را به وضوح شاهد بودم.”

     

     

     کتاب هزارویک نکته از کربلا، ص ۵۰

    کلیدواژه ها: اعجاز تربیت کربلا, تربت کربلا, عاشورای حسینی, محرم
    موضوعات: سخن بزرگان, محرم  لینک ثابت  [ 09:52:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      کنیه ابوالفــضل    

     

     

     

     

     

    اباالفضــــل است و عباس…

     

    در منابع بسیاری، کنیه حضرت عباس(علیه‌السلام) را ابوالفضل بر شمرده اند (1)

    که در بین کنیه های ایشان، ابوالفضل (= ابوفاضل، ابوالفضائل) مشهورترین است اما دیگر کنیه های او یا غیر مشهور هستند و یا این که پس از واقعه کربلا حضرت را بدان خوانده اند.

    در مورد این کنیه بحث وجود دارد که آیا این کنیه واقعی بوده و ایشان پدر فرزندی به نام فضل بوده اند یا اینکه این کنیه اعتباری و در واقع لقبی بوده است که به شکل کنیه به او نسبت داده اند.
    گفته ها و احتمالاتی در این زمینه وجود دارد که بدان می پردازیم:

    گفته اند این کنیه برگرفته از برتری و فضلی بوده که از کودکی در حضرت نمود فراوان داشته و او را بدان صفت می شناخته اند آن گونه که در سوگ او نیز سروده اند:

     

    اَبَاالفَضْلِ یَا مَنْ أَسَّسَ الفَضْلَ وَ الإبا أَبِی الفَضْلُ اِلاّ اَنْ تَکُونَ لَهُ أَبا :

    «ای ابوالفضل! ای کسی که هر برتری و پاکدامنی را بنا نهادی! آیا برای من برتری و فضلی وجود دارد که تو پدر آن نباشی؟
    (آیا کسی می تواند فضلی داشته باشد که در تو نباشد)».(3)

     

    هم چنین در بین اعراب و مسلمانان نیز چنین سنتی بسیار دیده می شده که کنیه افراد را بر اساس ویژگی های آنان می گذاشته اند.

    آورده اند روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شنید که فردی را ابوالحَکَم می خوانند. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) او را نزد خود خواند و فرمود:

    «همانا حَکم [داور ]خداست و حُکم از آن اوست تو چرا ابوالحکم خوانده می شوی؟»
    او پاسخ داد:«قبیله ام هر گاه بر سر مسأله ای اختلاف پیدا می کنند نزد من می آیند و من بین آنان داوری می کنم و با صادر کردن حکم خویش اختلاف را برطرف می نمایم» پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به او فرمودند:

    «چه کار خوبی می کنی»(4)

    و این گونه گذاشتن چنین کنیه هایی را بر افراد بدون اشکال دانست.

     

    گذشته از این همه این مطالب، در ردیف فرزندان عباس(علیه‌السلام) نام پسری را به اسم فضل آورده اند(5)
    اما چون که فضل فرزندی نداشته، احتمال این که نام او از حافظه تاریخ ستُرده شده باشد، وجود دارد.
    این مسأله سبب شده که برخی برای توجیه کنیه حضرت عباس(علیه‌السلام) بر مطالبی مانند آنچه گذشت تمسک جویند گر چه هیچ یک از آنها با هم منافاتی ندارد و قابل جمع می باشد.
    یعنی وقتی در کودکی کسی را ابوالفــضل بخوانند در او زمینه هایی هم ایجاد می شود که نام یکی از فرزندان خویش را فضل بگذارد.

     

     

    پی نوشت ها:

    (1). نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 332
    (2). بطل العلقمی، عبد الواحد بن احمد المظفر، ج 2، ص 9.
    (3}همان.
    (4). همان، ص 10
    (5). العباس(علیه‌السلام)، عبدالرزاق المقرم، ص 195
    62303 /

     

    کلیدواژه ها: حضرت ابوالفضل علیه السلام, حضرت عباس علیه السلام, عاشورای حسینی, محرم
    موضوعات: محرم  لینک ثابت  [ 09:14:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 ... 20 21 22 ...23 ...24 25 26 ...27 ...28 29 30 ... 49 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود