|
|
بخون و دلت بسوزه برای اسرایی که همچین روز و شبی کنار مردان بیکفن خود رسیده بودند … لا اله الا الله
"گریه های پسرم …”
- شبی که به کربلا رسیدیم پایان روزی بود که ۶۰۰ عمود را آمده بودیم. فاطمه را با کالسکه قرمزش من هل میدادم و محمد مهدی را پدرش. بعد پیچ ورودی کربلا دیگر من راننده کالسکه نبودم، کالسکه واکر من شده بود …
- با زحمت خودمان را در خانه یک عراقیِ مهمانِ حسین نواز جا دادیم؛ حسینیه خانه اش پر شده بود ولی برای اینکه زوار بی پناه نمانند ما را در طبقه بالای خانه بزرگش جا داد. معلوم بود که از ثروتمندان کربلا بود. خانه بزرگ مبله با راه پله های مارپیچ و چندین اتاق در طبقه بالا…
- رفتیم بالا… من، دوست همراهم و فاطمه چهار ساله و محمد مهدی نه ماهه. از شدت خستگی حتی توان صبر کردن برای پیدا شدن جا را هم نداشتم! پیاده آمدن از نجف تا کربلا با دو بچه و در چهار روز ساده نبود. هرچند در یسر بعد از عسر و عشق در هر قدم و لذت تصور قرب همراهش بود و شیرینش می کرد. به ما در سالن طبقه بالا پتو دادند تا بخوابیم اما…
- محمدم شروع به گریه کرد. هیچ چیز آرامش نمی کرد و من که حتی روی پا نمیتوانستم بایستم بغلش کردم و راهش بردم و قرآن میخواندم تا آرام شود ولی …
- صدای بقیه مهمانان صاحب خانه در آمده بود. خسته به کربلا رسیده بودند و میخواستند بخوابند اما صدای پسر من نمیگذاشت. ناراحتی بقیه مزیدی شده بود بر سختی کار من. برای راحتی بقیه مهمان ها صاحب خانه به طبقه پایین راهنماییم کرد. دخترم هم گوشه چادرم را گرفته با من آمد. رفتم در آشپزخانه کنار بچه ها و خانواده خود صاحب خانه. بچه گریه می کرد و دردش را هیچکس نمیفهمید. به گمان دل درد نبات دادیم ولی اثری نداشت. دامادشان که پزشک بود آمد ولی افاقه نکرد و آخر سر هم داروی خواب آور داد تا بچه کمی خوابش برد. من نشسته گوشه آشپزخانه؛ بچهِ به بغل، اندکی خوابیدم ولی باز هم با بیداری پسرم شروع به گریه کرد.
- ساعت شش صبح زن های خانه خانمی را آوردند و گفتند بچه را بده به این خانم. من امتناع می کردم و به کارشان اعتماد نداشتم.گفتند خادمه حرم اباعبدلله است و من پسرم را دادم، روغن مالیش کرد و دعا خواند و در آخر با شال سفت قنداقش کرد.بغلم داد. پسرم شیر خورد و خوابید و سه ساعت بعد که بلند شد خوب شده بود ؛ دوباره خندید و بازی کرد… بدن درد گرفته بود در راه… توی کالسکه….. پیاده نیامده بود… روی شتر بی جهازی نبود… کتک نخورده بود… پدرش کنارش بود…
.
موضوعات: محرم, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[جمعه 1396-08-19] [ 08:37:00 ب.ظ ]
.
.
کربلا ما را به سوی خود فرا میخواند و ارواح مشتاق ما بیتابانه، همچون کبوتران حرم، به سوی کربلا بال میگشایند. بار دیگر صدای «هل من ناصر» امام عشق در دل تاریخ بلند است و این بار حضور امت بهراستی شگفتآور است. هر آنکس در هر زمان و در هر جا به این صلا لبیک گوید کربلایی است و کربلا میزان عشق است و اهل الله را از اغیار جدا میکند.
کربلا، آغوشت را بگشای، حزب الله به سوی تو میآید.
جلوههای شگفتآور حضور امت، همه حکایت از این دارد که آنان حضور تاریخی خود را میشناسند و سر آنچه عاشورا را جاودانه ساخته است دریافتهاند.
حب حسین(ع) سرالاسرار شهداست. فاین تذهبون؟ اگر صراط مستقیم میجویی بیا؛ از این مستقیمتر راهی وجود ندارد: حب حسین علیه السلام.
چه روزگار شگفتی! همه تاریخ در اینجا حاضر است.
شهید سید مرتضی آوینی
.
موضوعات: شهید, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-18] [ 04:22:00 ب.ظ ]
.
.
ای غبار حرمت تاج سر نوکرها نوکری ات شده تنها هنر نوکرها
بأبی أنت و أمی یاأباعبدالله
اللهم ارزقنا حرم
.
موضوعات: محرم, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[شنبه 1396-08-13] [ 12:53:00 ب.ظ ]
.
.
1- چه بدانيم و چه ندانيم و چه حواسمان باشد چه حواسمان نباشد از ابتداي اين سفر از در خانه كه بيرون مي آييم ميهمان خاص الخاص صديقه ي طاهره سلام الله عليها هستيم.همانجور كه در حديث شريف كساء فرمود: هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها…اين سفر هم زيارت همسر ، فلذة الكبد و احفاد زهراي مرضيه سلام الله عليها است.كسي كه خودش را ميهمان مادر يازده امام ميداند صبر و تحمل و نگاه و حوائج و خواسته هايش با ديگران تفاوت ميكند.
٢- در اين سفر كه حقيقت آن حركتي از لايه هاي برون هر انساني به لايه هاي دروني اش خواهد بود به كم راضي نباشيم،مواظب باشيم سفر اربعين برايمان تبديل به يك گشت و گذار مذهبي و انس هر ساله با مأنوسات ذهني نگردد.ما اميدواريم اما معلوم نيست كه اين سفره با اين وسعت هميشگي باشد،اهل حقيقت بايد ابن الوقت باشد و اين سفر را فقط و فقط دستمايه ي رشد معنوي قرار دهد.به تعبير بزرگ مردي زيارت كه مشرف ميشويد نيتتان فقط زيارت زيارت و زيارت باشد و هر خاطري جز آن و لو جزئي رزق شما را در بهره وري سلوكي و معنوي دچار خدشه خواهد كرد.
٣- محتاجانه به درگاه فاطمه ي زهرا سلام الله عليها وارد شويم كه او باب حيدر كرار اميرالمومنين علي عليه السلام است.باز شدن درهاي كربلا نسبتي عجيب با تلاش بر سوختن باطني در ذكر كوچه هاي مدينه در مقابل مولي الموحدين و همنوايي براي مظلوميت ايشان دارد.كسي براي غصه ي قلب اميرالمومنين در پشت درب نيم سوخته هنوز اقامه ي عزايي ننموده است كه قلب ايشان را خنك گرداند و وسعتي مثل روضه بر اباعبدالله براي فاطمه اش در سپهر تاريخ خودنمايي كند. نجف شهر اختناق خونين و گلوگير كشته شدن حيدر كرار در غم صديقه طاهره سلام الله عليهاست فلذا رزق گشايش در كربلا را از اين زاويه در نجف جستجو كنيم كه گنج هايي از معرفت در آن نهفته است. اگر اميرالمومنين كسي را بپسندد او را راهي كربلا و تجهيز شدن به دست اباعبدالله الحسين عليه السلام براي طي مقامات ولايت خواهد نمود و در انتظار بازگشت او خواهد ماند تا ببيند چه لياقتي از خود در مقابل سيدالشهداء نشان داده است و در بازگشت به نجف قدر سير او و حركتش را تعيين خواهد نمود.
٤- از شهيده ي مدينه بخواهيم كه واسطه ي ما در درگاه اميرالمومنين بشود تا شاكله ي ما را از عادت به خوب شدن و سقوط كردن و باز خوب شدن و سقوط سخت تر كردن و غرقه شدن در گرداب يأس ها نجات دهد و ساختار ما را ملازم و مودب و اميدوار به درگاه ولايت مبدل نمايد كه اگر ما حالي كه در اين سفر مي يابيم را حفظ نماييم وارد در دايره مشاهدات و عجايب خواهيم شد،مگر چيزي كه سالارشهيدان عنايت مي كند چيز كمي است؟ خيلي از ما نميدانيم تا بحال عناياتي كه اهل بيت به ما نموده اند بعضا بيش از عنايتي بوده است كه به رسول ترك ها و فضيل عياض ها و شاهرخ ها و حتي همت ها و حججي ها بوده است.اما ما نتوانستيم آن را نگه داريم و باز ،هم آغوشي با دركات جهنم را بر اين مقامات ترجيح داده ايم. شهدا به شهادت نرسيده اند الا به دوام مراقبت از حضور در محضر مقام ولايت.
رزقناالله و اياكم
مكتوبات طلبه ای ساکن در نجف اشرف
.
کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, ashura, اربعین, امام حسین, بین الحرمین, حججی, شهید, طریق الحسین, عشق, نجف, نینوا, پیاده روی اربعین, کربلا موضوعات: سخن بزرگان, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-11] [ 07:14:00 ب.ظ ]
.
.
امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است .تزویر با لباس دیانت و تقوا به میدان می آید . تزویر سکه ای دو روست که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است .عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ، ابلیسش !
و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین !
یا ایها الذین آمنوا ، آمِنوا !
به شما قول می دهم چنانچه با همان نیت روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید ، پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید .در میان شما احیانا هستند کسانیکه قصد تسلیم دارند . من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم که تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکنید . پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست !
.
موضوعات: محرم, کربلا
لینک ثابت
[ 06:59:00 ب.ظ ]
.
نامش هَفهاف بن مهند راسبی بصری است. ساعت پنج و شش عصر رسید کربلا. فکر می کرد آن لشکر سی هزار نفره که در ظاهر پیروز شدند لشکر حسین اند. رفت سمت لشکر گفت مولای من کجاست؟ گفتند مولای تو کیست؟ گفت پسر علی بن ابی طالب. گودال را نشانش دادند. فهمید ورق برگشته. فهمید دیر رسیده. کاش بصره اینقدر از کربلا دور نبود! رفت سمت گودال. نگفت دیر شده! نگفت ببخش حسین جان نیامدم به یاری ات! نگفت لیاقت نداشتم با تو باشم! ناامید نشد. گفت مولای من! لحظاتی دیگر می آیم زیارت. زد به دل لشکر. محاصره شد. شهید شد. افتاد نزدیک گودال. ای کسانی که فکر می کنید جا مانده اید! هفهاف بصری بعد از حسین شهید شد! می گویند هفهاف آخرین شهید واقعه است اما من می گویم هفهاف اولین زائر کربلاست!
کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, karbala, آخرین شهید کربلا, زائر, سجده, شهادت, شهدا, شهید, شهید کربلا, علی, کربلا موضوعات: شهید, محرم, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-08-08] [ 06:29:00 ب.ظ ]
.
.
ساعت5:30 صبح اومده اینجا تا به متقاضیان ویزای اربعین صبحانه صلواتی بده! پارسال هم این کار را میکرد…
این آقا و موتورش به تمام سیستم آقایان مسئول شرف دارد!
.
موضوعات: اربعین, کربلا
لینک ثابت
[ 02:16:00 ب.ظ ]
.
.
از دﺳﺖ ﻣﻲ روی ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
دﯾﻮاﻧﻪ ﻣﻲ ﺷﻮی ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
ﺑﺎزم ﮐﻪ ﺻﻮرﺗﺖ ﭘﺮ ِ زﺧﻢ و ﺟﺮاﺣﺖ اﺳﺖ
وﻗﺘﻲ ﻣﻌﺬﺑﻲ ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
اﻣﺸﺐ ﭼﻪ روﺿﻪ ای ﺗﻮ ﺷﻨﯿﺪی ﮐﻪ ﺑﺎز ﻫﻢ
اﯾﻨﻘﺪر ﭘﺮ ﺗﺒﻲ؟! … ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ آﺧﺮش ﻫﻤﻪ را ﻣﺒﺘﻼ ﮐﻨﻲ
ﻋﺎﻗﻞ ﻧﻤﻲ ﺷﻮی ﭘﺴﺮم… روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
.
موضوعات: شعر, محرم
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-07] [ 03:18:00 ب.ظ ]
. بسم الله الرحیم الرحیم صبری جمیل است كه اولاً: اختیاری باشد، نه اجباری. ثانیاً : پیمانه صبر لبریز نشود. ثالثاً : دربرابر مصیبت ها سخنی كه نشان دهنده كفر، ناسپاسی و بی تابی و نارضایتی از مقدّرات الهی باشد، بر زبان جاری نكند؛ همچنان كه از امام صادق علیه السلام درباره (صبر جمیل) پرسیدند فرمودند: «مراد، صبر بدون گله است ». این، از ویژگی های افراد باایمان و قوی همت و پرظرفیت است.در تاریخ اسلام، كم نبودند افرادی كه یعقوب وار در سخت ترین لحظات و بلاها ، حمد و سپاس حق گفتند. آن ها چون صبری جمیل داشتند ، از خدا نیز غیر جمیل ندیدند و « ما رَأیتُ اِلا جمیلاً » گفتند؛ پس اگر در مصیبت های سخت ، بی تابی نكردیم و كلامی نگفتیم و راضی به رضای الهی بودیم، بی تردید، صبری جمیل به كار برده و اجری عظیم برده ایم.
_____________________________________________________________________________ برگرفته از تفسیر نمونه
.
موضوعات: محرم
لینک ثابت
[ 03:13:00 ب.ظ ]
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهایش درباره تحریفات مربوط به واقعه عاشورا فریاد میزند که ما امام حسین خراب کن هستیم! و از علل آن میگوید :
« [ امام ]حسین(ع) میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است. [ ولی ] ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم و[ آن ] تحریف کردیم. ما گفتیم [ امام ] حسین [ علیه السلام ] یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
منبع : سایت تابناک
.
موضوعات: محرم
لینک ثابت
[ 03:02:00 ب.ظ ]
|