|
|
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب روحانی، ای کاش به جای اینکه شما آینه عبرت سایرین شوید، از عبرت امثال معمر قذافی درس می گرفتید و به معامله و قول و قرار با شیطان بزرگ تن نمی دادید!
.
موضوعات: سخن بزرگان, سبک زندگی, سیاسی
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-08-08] [ 01:38:00 ب.ظ ]
.
.
رتبه پنجاه و یکم کنکور رشته ریاضی فیزیک سال 57 بود و در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد.
۷۵ هزار نفر در کنکور رشته ریاضی فیزیک شرکت کرده بودند که او رتبه ۵۱ شد و نه تنها در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی اصفهان که در آزمون اعزام به خارج هم پذیرفته شد اما از رفتن انصراف داد و پیوسته می گفت: دیگر وقت رفتن نیست باید ایستاد و انقلاب را به ثمر نشاند.
دچار ناراحتی زانو شده بود … اما هنگامی که رادیو اعلام کرد جبهه ها به راننده لودر نیاز دارند، برای آموزش ثبت نام کرد و رفت. اولین بار هم از ناحیه زانو مجروح شد و مشکل زانویش چندین برابر شد. اما همیشه می گفت: باید جبهه ها را گرم نگه داشت.
ابتکارات جالبی از خود نشان می داد، مثلاً نهرکنی را طراحی کرده بود که به پشت یک بلدوزر بسته می شد و با سرعت ۱۲ کیلومتر در ساعت، شیاری به عمق یک متر در زمین حفر می کرد.
حضوری مستمر در جبهه ها داشت اما این بار با همیشه فرق داشت. ظهر روز هفدهم بهمن ماه سال ۶۴ بود که از انجام عملیات در جبهه های نبرد اطلاع پیدا کرد. همان روز عازم شد و سیزده روز از رفتنش گذشت تا اینکه در نیمه شب بیست و نهم بهمن در شمال فاو کمرش مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و شهادت را در آغوش کشید.
شهید فرامرز آذری
۲۹ بهمن ۶۴ عملیات والفجر ۸ موعد شهادت وی فرا رسید.
.
کلیدواژه ها: آزمون, انقلاب, جبهه, دانشگاه صنعتی اصفهان, رتبه کنکور, ریاضی فیزیک, شهادت, شهدا, شهید, عملیات والفجر8, مهندسی برق, کنکور موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-07] [ 03:48:00 ب.ظ ]
.
.
شهادت یعنی دل بریدن از داشتهها …
خیلیها بدنبال زیباییهای ظاهریاند، چیزی که این شهید داشت، اما آنرا در راه دفاع از ناموس خدا، با خدا معامله کرد…
«شهید مدافع حرم حسن علاء نجمه»
.
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 03:39:00 ب.ظ ]
.
.
از دﺳﺖ ﻣﻲ روی ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
دﯾﻮاﻧﻪ ﻣﻲ ﺷﻮی ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
ﺑﺎزم ﮐﻪ ﺻﻮرﺗﺖ ﭘﺮ ِ زﺧﻢ و ﺟﺮاﺣﺖ اﺳﺖ
وﻗﺘﻲ ﻣﻌﺬﺑﻲ ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
اﻣﺸﺐ ﭼﻪ روﺿﻪ ای ﺗﻮ ﺷﻨﯿﺪی ﮐﻪ ﺑﺎز ﻫﻢ
اﯾﻨﻘﺪر ﭘﺮ ﺗﺒﻲ؟! … ﭘﺴﺮم روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ آﺧﺮش ﻫﻤﻪ را ﻣﺒﺘﻼ ﮐﻨﻲ
ﻋﺎﻗﻞ ﻧﻤﻲ ﺷﻮی ﭘﺴﺮم… روﺿﻪ ﮐﻢ ﺑﺮو
.
موضوعات: شعر, محرم
لینک ثابت
[ 03:18:00 ب.ظ ]
. بسم الله الرحیم الرحیم صبری جمیل است كه اولاً: اختیاری باشد، نه اجباری. ثانیاً : پیمانه صبر لبریز نشود. ثالثاً : دربرابر مصیبت ها سخنی كه نشان دهنده كفر، ناسپاسی و بی تابی و نارضایتی از مقدّرات الهی باشد، بر زبان جاری نكند؛ همچنان كه از امام صادق علیه السلام درباره (صبر جمیل) پرسیدند فرمودند: «مراد، صبر بدون گله است ». این، از ویژگی های افراد باایمان و قوی همت و پرظرفیت است.در تاریخ اسلام، كم نبودند افرادی كه یعقوب وار در سخت ترین لحظات و بلاها ، حمد و سپاس حق گفتند. آن ها چون صبری جمیل داشتند ، از خدا نیز غیر جمیل ندیدند و « ما رَأیتُ اِلا جمیلاً » گفتند؛ پس اگر در مصیبت های سخت ، بی تابی نكردیم و كلامی نگفتیم و راضی به رضای الهی بودیم، بی تردید، صبری جمیل به كار برده و اجری عظیم برده ایم.
_____________________________________________________________________________ برگرفته از تفسیر نمونه
.
موضوعات: محرم
لینک ثابت
[ 03:13:00 ب.ظ ]
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهایش درباره تحریفات مربوط به واقعه عاشورا فریاد میزند که ما امام حسین خراب کن هستیم! و از علل آن میگوید :
« [ امام ]حسین(ع) میگوید من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من یک نهضت اصلاحی اسلامی است. [ ولی ] ما آمدیم یک چیز دیگری گفتیم و[ آن ] تحریف کردیم. ما گفتیم [ امام ] حسین [ علیه السلام ] یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابنزیاد باشید، عمرسعد باشید. ما میگوییم یک ابنزیاد در دنیا کم بود، یک عمرسعد در دنیا کم بود، یک سنانبنانس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت أیهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمهی شما هستم!»
منبع : سایت تابناک
.
موضوعات: محرم
لینک ثابت
[ 03:02:00 ب.ظ ]
1- پلاستیک به جای ساک ورزشی: حدود سال 1354بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری.
ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت. ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت.هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه می ائیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و… ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد:اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد.
البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد .مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند ، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد.
2- دزد خوش شانس: عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است. ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد. کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده. ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه.
یکی دیگه از رفتارهای عجیب ابراهیم این بود که داشتیم با موتور می رفتیم که موتور سواری جلوی ما پیچید وبا اینکه مقصر بود ،هو کرد و بی احترامی .من دوست داشتم ابراهیم با آن بدن قوی ای که داره پائین بیاید و جوابش را بدهد.ولی ابراهیم با آن لبخندی که به لب داشت در جواب عمل او گفت: سلام. خسته نباشید. موتور سوار عصبانی یکدفعه جاخورد … .
موضوعات: شهید, شهید ابراهیم هادی
لینک ثابت
[ 01:23:00 ب.ظ ]
روزی توی یه دانشگاه دانشجویی به استادش گفت:استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم تا وقتی خدا را نبینم اورا عبادت نمی کنم. استاد به انتهای کلاس رفت وبه آن دانشجو گفت : آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت نگاهی به او کرد وگفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید…
.
موضوعات: متفرقه, سبک زندگی, خدا
لینک ثابت
[شنبه 1396-08-06] [ 09:10:00 ق.ظ ]
روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت . در راه به عبادتگاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد . حضرت با او مشغول سخن گفتن شد .
در این هنگام جوانی که به انجام کار های زشت مشهور بود از آنجا گذشت .
وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا ! من از کردار زشت خویش شرمنده ام ، اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند چه کنم ! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مریز .
اما هنگامی که چشم عابد به جوان افتاد سر بر آسمان برداشت و گفت :
خدایا مرا در قیامت با این جوان محشور مکن .
در این هنگام خداوند بر پیامبرش وحی فرستاد که به این عابد بگو ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم ، چرا که او به دلیل توبه ، اهل بهشت شد و تو ، به دلیل غرور و خود بینی اهل دوزخی !
قرآن کریم در مورد خود پسندی و غرور میفرماید : وعده خدا حق است . پس مبادا زندگی دنیا شما را مغرور سازد و (شیطان) به خدا مغرورتان نسازد .
امام علی (ع) میفرماید : خود پسندی مانع افزایش کمال معنوی است .
منابع : سوره فاطر آیه 5 ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 18 ص 391 حکمت 167 ،محمد غزالی کیمیای سعادت ج 1 ص 105
موضوعات: روایت
لینک ثابت
[ 09:08:00 ق.ظ ]
جمعه ها دارد دلم، حال و هوای دیگری
می پرد برق ازنگاهم،باصدای هردری
شوق دیدار تو دارم،خسته ام از بی کسی
خوشبحال هرکه دارد، در کنارش دلبری
موضوعات: صاحب الزمان, اربعین, کربلا
لینک ثابت
[جمعه 1396-08-05] [ 12:42:00 ب.ظ ]
|