حکایت بسیار زیبا و آموزنده و کوتاه و آموزنده عابد مغرور |
روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت . در راه به عبادتگاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد . حضرت با او مشغول سخن گفتن شد .
در این هنگام جوانی که به انجام کار های زشت مشهور بود از آنجا گذشت .
وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان جا ایستاد و گفت: خدایا ! من از کردار زشت خویش شرمنده ام ، اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند چه کنم ! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مریز .
اما هنگامی که چشم عابد به جوان افتاد سر بر آسمان برداشت و گفت :
خدایا مرا در قیامت با این جوان محشور مکن .
در این هنگام خداوند بر پیامبرش وحی فرستاد که به این عابد بگو ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم ، چرا که او به دلیل توبه ، اهل بهشت شد و تو ، به دلیل غرور و خود بینی اهل دوزخی !
قرآن کریم در مورد خود پسندی و غرور میفرماید : وعده خدا حق است . پس مبادا زندگی دنیا شما را مغرور سازد و (شیطان) به خدا مغرورتان نسازد .
امام علی (ع) میفرماید : خود پسندی مانع افزایش کمال معنوی است .
منابع : سوره فاطر آیه 5 ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 18 ص 391 حکمت 167 ،محمد غزالی کیمیای سعادت ج 1 ص 105
فرم در حال بارگذاری ...