یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 65
  • دیروز: 87
  • 7 روز قبل: 1058
  • 1 ماه قبل: 5462
  • کل بازدیدها: 170440

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • رهگذر
  • Mim.Es

  • رتبه

     
       
      دینی که سیاه وسفیدش فرقی ندارند    

     

     

    سینا تقی خانی نوشت:ماجرای مسلمان و شیعه شدن ۱۵۰ سیاهپوست در یک مجلس روضه

     

    به گزارش رهیافتگان پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان :

    توی آمریکا مراسم روضه گرفته بودیم

    شب اول یه سیاه پوست هم اومد روضه

    براش یه مترجم گذاشتیم.

    شبای بعد، همین جور هی تعداد سیاهپوست ها زیاد میشد تا مجبور شدیم یه جای دیگه روهم برای مراسم بگیریم

    شب آخر ۱۵۰ تا سیاهپوست گفتن که میخوان شیعه بشن!

    پرسیدم برای چی میخواین شیعه بشین؟!

    همه نگاه کردن به سیاهپوستی که شب اول اومده بود روضه!

    ازش پرسیدم برای چی شیعه؟

    گفت: شب اول یه تیکه از روضه,جون, رو خوندی( غلام سیاه امام حسین علیه السلام )

    همونی که وقتی ابا عبدالله الحسین علیه السلام سرش رو گذاشت روی پای خودش، سه بار سر خودشو انداخت و گفت جایی که جای سر علی اکبر بوده جای سر من نیست!!؟
    ولی امام حسین سرش رو گذاشت روی پاهای خودش و جون شهید شد..
    من رفتم به این سیاهپوستا گفتم: بیایید که دینی رو پیدا کردم که توش سیاه و سفید فرقی نداره….

     

     

    سوره مبارکه الحجرات آیه ۱۳

     

    يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ﴿۱۳﴾

     

    ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک برتری نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛
    خداوند دانا و آگاه است!

     

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, بر سینه ی من نوشته بین الحرمین, حضرت ابوالفضل علیه السلام, حضرت عباس, روضه, سقا، کربلا، عاشورا، امام حسین علیه السلام، طفلان ک, شیعه, کربلا
    موضوعات: متفرقه, محرم  لینک ثابت [شنبه 1395-08-01] [ 07:48:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​پای منبر امیرالمومنین علی علیه السلام    

     

     

     

    فرصت را از دست ندهید

     

     

    اضاعة الفرصة غصة (حکمت 118 نهج البلاغه)

     

    یکی از نعمتهای بزرگ الهی فرصت و بستری است که بر ما داده شده است تا از آن برای پیشبرد برنامه ها و اهداف زندگی خود بهره ببریم.

    نعمتی که محدود است و باید هر لحظه آن را قدر دانست.

    نعمت سلامتی، نعمت جوانی، نعمت زندگی، نعمت داشتن مدیر و همکاران خوب، نعمت نشاط، نعمت کسب روزی حلال و بسیاری از نعمتهای دیگر که برای ما حاصل شده است و باید هم شکرگزار بود و هم برای رسیدن به هدف از آن بهره جست و بهترین بهره ها را از آن برد.

    در بین این نعمتها، نعمت خدمتگزاری و خدمت به مردم که خود منزلتی عظیم در درگاه خدای متعال دارد از آن فرصتهایی است که نصیب ما شده است. این مقام و پست، هم می تواند ما را در پیش خدا عزیز کند و هم می تواند ما را مغضوب الهی گرداند. چه خوب است در این فرصتی که خدا به ما داده است، به بهترین وجه هر آنچه که می توانیم برای انجام تکالیف اداری و خدمتگزاری هر چه بیشتر وبهتر به مردم و همکاران خود استفاده نمائیم. نکند به این نعمت ناشکری کرده و بعدا حسرت این را بخوریم که ای کاش فلان کار را می کردم.

     

    امام علی(ع) در حدیث دیگری می فرماید:

     

    « ایها الناس! الان الان من قبل الندم و من قبل « ان تقول نفس یا حسرتا علی ما فرطت الله من جنب الله» ای مردم هم اکنون به پا خیزید و پیش از آنکه فرصتها از دست برود و پشمان شوید و پیش از آنکه روزی برسد که بگویی:« افسوس ب رمن از کوتاهی هایی که در اطاعت از فرمان خدا کردم» (میزان الحکمة؛ ح 15791)

     

    پس  قدر ثانیه ثانیه این لحظات را بدانیم که روزی حسرتش را خواهیم خورد.

     

    کلیدواژه ها: امیرالمومنین،حضرت علی (ع), نهج البلاغه
    موضوعات: روایت, نهج البلاغه  لینک ثابت [جمعه 1395-07-30] [ 04:12:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود    

     

    من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

    من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !

    من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

    من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?

    من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !

    من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست.چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است !

    من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !

    من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

    من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

    من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ، اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

    من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

    من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

    من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند !

    من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !

    من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

    من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان … را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

    من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

    من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود ، نامحرمان را غافلگیر کنند!

    نه ! این قرارمان نبود !

    ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ … ما خون دلها خورده ایم ! منبع : وبلاگ زیبا وب ، برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و …

     

     

    کلیدواژه ها: جبهه, جنگ, حجاب, شهادت
    موضوعات: شهید, متفرقه  لینک ثابت  [ 04:07:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      ارزش جنسیت در برابر سلامت    

     

     

    (كانَ عَليُّ بْنَ الْحُسَيْنِ - عَلَيْهِ السَّلامُ - اِذا بُشِّرَ بِوَلَدٍ لَمْ يَسْئَلْ اَذَكَرٌ هُوَ اَمْ اُنْثَي بَلْ يَقُولُ اَسَويٌّ فَاِذا كانَ سَويّاً) قالَ:الْحَمْدُ لِلّه الَّذي لَمْ يَخْلُقهُ مُشَوَّهاً.

     

    وقتي امام سجاد - عليه السلام - را به ولادت کودکی بشارت مي‌دادند، آقا نمي‌پرسيدند پسر است يا دختر.
    بلكه از اندام معتدل و ساختمان سالم او سؤال مي‌كرد. چون خبر سلامتش را مي‌شنيدند، مي‌ فرمودند :
    خدا را شكر كه او را قبيح و ناموزون نيافريده است.

     

    «مكارم الاخلاق، ص 119»

     

    شکرانه سلامت راهی به سوی ایمان

     

    کلیدواژه ها: امام سجاد علیه السلام, سلامت فرزند
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-07-29] [ 08:53:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      رابطه تخلف والدین از قول و قرارشان و ضعف اعتقادی کودک در بزرگسالی    

     

     

     

    رسول خدا (صلی الله علیه واله)فرمودند :

     

    كودكان خود را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد، وقتي به آن‌ها وعده‌اي مي‌دهيد حتماً وفا كنيد زيرا كودكان، شما را رازق خود مي‌پندارند.

     

     

    وسائل الشيعه، ج 5، ص

    کلیدواژه ها: خدا, رازق, کودکان
    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 08:17:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      اعجاز زیارت عاشورا    

     

     

    آیت الله بهجت قدس سره:

     

    خدا اعجاز انبیا، اولیا و علما را هم اگر مصلحت بداند، ظاهر می کند؛ کما اینکه در سامره کرد .کانه همه در معرض طاعون بودند و همه گیر شده بود.

    آقا سید محمد فشارکی رضوان الله علیه با آن کرامتش و مقامات علمیه و عملیه، گفت: «من بر همه شیعه حکم می کنم که سه روز روزه بگیرند.

    البته روزه مظنونم است و یقینی نیست. و در این سه روز، زیارت عاشورا را بخوانند؛ خداوند به واسطه این کارشان ، این بلا را از شیعه رفع می کند ».

    اهل سامرا دیدند فوج فوج از غیر شیعه وفات می کنند ، ولی یک نفر از شیعه وفات نمی کند . البته یک نفر در تمام جمعیت شیعه وفات کرد ، ولی نه

    به طاعون. یک پاره دوزی به یک مرض دیگری وفات کرد والا احدی به طاعون وفات نکرد و این ها تعجب کردند که این چه بلایی است که

    مخصوص غیر شیعه است و فوج فوج از غیرشیعه ، به طاعون وفات می کنند .

    لذا آن ها می آمدند در صحن عسکریین و می گفتند : «یَاعَلِیٌ الهَادِی، نُسَلِّمُ عَلَیکَ، مِثل مَا یُسَلِّمُ الشِیعَه » ؛ هر طوری که شیعه سلام می کنند ، ما

    هم به همان نیت و همان طور سلام می کنیم ، درباره ما هم شفاعت بکن ، کما اینکه شیعه را می بینیم که با طاعون کشته نمی شوند.

    کانه در طاعون نوشته شده بود : « برای غیر شیعه ». این هم از اعجاز است .

     

    ملاحظه می کنید؟

    با اینکه حقانیت روشن بود ، ولی ایمان نمی آوردند و ریشه مطلب را که زیارت عاشورا بود ، دنبال نمی کردند .

     

    رحمت واسعه ، ص 208 مرکز نشر آثار آیت الله بهجت قدس سره

     

     

     

     

     

     

     

    کلیدواژه ها: آیت الله بهجت (ره), آیت الله فشارکی, زیارت عاشورا, شیعه
    موضوعات: محرم  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-07-28] [ 08:36:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​پذیرایی از دزدی که به کاهدان زد!    

     

     


    وَ لا تستوی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ فصلت/34

     

    هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند، پس بدی را با نیکوترین خصلت دفع کن

     

     

    حکایت؛ مرحوم نجم آبادی به شیوه همیشگی نیمه شبی از خواب برخاست و به کنار حوض رفت که وضو بگیرد و نماز شب بخواند، ناگاه مردی را بر لب بام خانه دید می‌خواست به پائین بپرد، اما از دیدن شیخ ترسید و به حیاط افتاد، شیخ به سویش رفت و دید بینوائی به امید دستبرد به خانه وی آمده و خانه اغنیا را گذاشته و به کاهدان زده است.

    شیخ پای دزد را مالش می زد تا از رنج افتادن آسوده شود به او گفت: پایت نشکسته بیا نان و چای بخور و آنگاه برو. از قضا آن دزد فلک زده همکاری داشته که در کوچه انتظارش را می‌کشید و چون دید خبری از رفیقش نشد، بر بام خانه رفت و به درون خانه نگریست، دید شیخ مشغول مالش پای رفیقش می‌باشد.

    شیخ متوجه او شد، صدایش زد که تو هم بیا با رفیقت نان و چای بخور و بعد برو، این دو بینوا ترسان و لرزان و شرمسار از کرده خود زیرچشمی شیخ را می‌نگریستند و شیخ هم به مهمانان ناخوانده پند و اندرز می‌داد که آدمی اشتباه می‌کند، باید روی زمین هموار و صاف راه بروید، اشتباهاً روی دیوار رفتی و افتادی، کوشش کنید از این پس اشتباه را تکرار نکنید، آنان هم سرافکنده شده و از خانه شیخ توبه کنان رفتند و دیگر دزدی را کنار گذاشتند.1

     

    عجب ناید از سیرت بخردان
    كه نیكی كنند از كرم با بدان2

     

     

    1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
    2. سعدی

     

    کلیدواژه ها: بدی, نجم آبادی, نیکی
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت  [ 07:06:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      ​امت بدتر از یهود!    

     

     

    هنگام سخنرانی امام سجاد علیه السلام در شام ، یکی از دانشمندان یهودی که در آن مجلس حضور داشت از یزید پرسید:

    “این جوان که سخنرانی می کند کیست؟”

    یزید پاسخ داد:

    “علی بن الحسین”

    یهودی گفت:

    “حسین کیست؟”

    یزید در جواب گفت:

    “پسر علی بن ابی طالب است.”

    عالم یهودی گفت:

    “مادر حسین کیست؟”

    یزید گفت:

    “فاطمه ، دختر محمّد.”

    یهودی گفت:

    “این حسین ، پسر دختر پیامبر شما است و شما او را به همین زودی کشتید؟ به خدا سوگند كه اگر پیامبر ما حضرت موسی ، در میان ما فرزندى مى‌‏گذاشت، ما گمان مى‏‌كردیم كه او را تا سر حد پرستش باید احترام كنیم. ولی شما دیروز پیامبرتان از دنیا رفت و امروز بر فرزند او شوریده و او را از دم شمشیر گذراندید؟! واى بر شما! چه بد امتی هستید!”

     

     

    بحارالانوار، جلد 45، صفحه 139
    حياة الامام الحسين ، جلد 3 ، ص 395

     

     

    کلیدواژه ها: اباعبدالله الحسین(علیه السلام), امیرالمومنین علی علیه السلام, حضرت زهرا سلام الله علیها, حضرت محمد صلی الله علیه و آله, علی بن حسین
    موضوعات: شهید, محرم  لینک ثابت  [ 06:49:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​زندگی پایدار    

     

     

    در هر صورت مرد قَوّام زندگیست چه بپذیرد این حقیقت را و زندگی را درست مدیریت کند و چه این مسولیت را با همسرش و یا مادرش تقسیم کند و جایگاه مردانگی خود را تخریب.
    پس بهترست با قدرت سکان را در دست بگیرد وبا مدیریت صحیح و بدور از نگرانی زندگی را پیش برد.

     

    امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
    قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقدِيرِ و مِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ

     

     پايدارى زندگى به برنامه ريزى درست و
    وسيله رسيدن به آن ، مديريّت صحيح است.
    غررالحكم و دررالكلم، ح 6807

     

    الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ

    مردان، سرپرست زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند در بعضی بر بعض دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقی که از اموالشان در مورد زنان می کنند.ایه ۳۴نساء.

     

    کلیدواژه ها: احترام به همسر, مرد قوام زندگی
    موضوعات: روایت  لینک ثابت [سه شنبه 1395-07-27] [ 06:32:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ​بهترین سخنی که دوست داری همسرت به تو بگوید به او بگو!    

     


    انسانها از سنگ و کوه کمتر نیستند.

     

     

    امام باقر عليه السلام :

    فى قَولِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحسَنَ مَا تُحبّونَ أن يُقالَ لَكُم، فَاِنَّ اللّه‏َ عزَّوَجلَّ يُبغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ المُؤمِنين، اَلفاحِشَ المُتَفَّحِشَ السّائَلَ المُلحِفَ، وَ يُحِبُّ الحَيّى الحَليمَ اَلعفيفَ المُتعَفِّـفَ؛

     

    امام باقر صلوات الله علیه درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمودند:
    بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنت كننده، دشنام دهنده، زخم‏ زبان زن بر مؤمنان، زشت‏ گفتار، بد زبان و گداى سمج را دشمن مى‏ دارد.
    و با حيا و بردبار و عفيفِ پارسا را دوست دارد.

     

    (امالى صدوق، ص 326)

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 06:25:00 ب.ظ ]

    1 نظر »
    « 1 ... 18 19 20 ...21 ...22 23 24 ...25 ...26 27 28 ... 49 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود