یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 145
  • دیروز: 87
  • 7 روز قبل: 1058
  • 1 ماه قبل: 5462
  • کل بازدیدها: 170440

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      بخشی از خطابه ی آتشین دختر علی علیه السلام    

     

     

    بسم الله الرحمن الرحیم


     

    وای بر شما ای مردم کوفه آیا می دانید کدام پاره ی جگر از مصطفی را شکافتید؟ و کدام پرده نشینان عصمت را از پرده بیرون افکندید آیا می دانید چه خونی از پیغمبر بر زمین ریختید؟!

    و چه حرمتی را از او هتک نمودید؟! شما گناهی قبیح و داهیه ای عظیم انجام دادید گناهی که زمین را پر کرده و آسمان را فرا گرفته است آیا عجب می کنید اگر آسمان خون ببارد؟!

    هر آینه عذاب خداوند در آخرت ذلت آور و سخت تر است در حالیکه آن روز شما یاری نمی شوید و حمایت نخواهید شد . اکنون که خداوند به شما مهلت داده خوشدل نباشید چه آنکه خدا در مجازات عجلت نمی کند و بیم ندارد که وقت مکافات سپری گردد و سرعت در مکافات او را تحریک نمی نماید و بدانید که پروردگار شما در کمین گاه است . 1

    دختر امیرالمؤمنین علیهماالسلام این خطابه گرم و آتشین را ایراد کرد در حالیکه مصائب کربلا سخت او را رنج می داد و اکنون هم در حال اسارت است !!!

     


    با این حال آنچنان کوبنده و مسلط سخن گفت که بشیرین حزیم اسدی می گوید :

    بخدا قسم من زنی را در نهایت عفت و حیا ندیدم که بهتر از زینب سخن بگوید !!! آنگونه خطابه خواند که گویا این کلمات از زبان علی بن ابی طالب شنیده می شود !!

    زینب در این گفتار مردم خفته ی کوفه را بیدار کرد، مردمی که با افسونگری های حکومت گویا در خواب مرگباری فرو رفته و نمی دانستند چه جنایت بزرگی را فرزند معاویه با دست آنان انجام داد، جنایتی که ( بنا به گفته زینب) ننگ و عار آن محو شدنی نیست و داغ رسوائی آن پاک نخواهد گشت .

     

     

     

    لهوف سیدبن طاوس صفحه 68

    برگرفته از کتاب ، درسی که حسین علیه السلام به انسانها آموخت

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, اهل کوفه, حضرت زینب سلام الله علیها, کربلا
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1395-07-11] [ 06:34:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      مدرسۀ خوب مدرسه‌ای است که زرتشتی‌ها و ارمنی‌ها هم بخواهند بچه خود را در آن ثبت‌نام کنند .    

     

     

     

    اگر آقاپسر یا دخترخانمی در دبستان، شخصیت قوی پیدا کند، درس و اخلاق و نظمش هم خوب می‌شود!

    اگر ویژگی‌های شخصیتی مثل مسئولیت‌پذیری و مقاوم بودن را در بچه‌ها تقویت کنیم، هیچ نگرانی‌ای نسبت به دینداری آنها نداریم. مدرسۀ خوب، مدرسه‌ای نیست که مدام به بچه‌ها دعا و قرآن و نماز یاد بدهد؛ مدرسه‌ای است که پسرها را «مرد» بار بیاورد! و دخترها را «خانم»؛ دخترها هم باید شخصیت‌های استواری داشته باشند./ مدرسۀ خوب مدرسه‌ای است که زرتشتی‌ها و ارمنی‌ها هم بخواهند بچه خود را در آن ثبت‌نام کنند، چون میگویند: این مدرسه شخصیت بچۀ ما را «قوی» بار می‌آورد.

     

    سخنرانی حجت السلام پناهیان در آغاز سال تحصیلی 95

     

     

    کلیدواژه ها: حجت الاسلام پناهیان, دینداری, مدرسه خوب
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [جمعه 1395-07-09] [ 04:12:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      آرزو کنیم :خدایا غم اباعبدالله الحسین علیه السلام رو در دل ما زیاد کن    

     

     

    مي گويند همين که وارد کربلا شد به شخصي در کوفه نامه نوشت:از حسين به حبيب .

    حبيب! ما وارد کربلا شديم. تو هم قرابت ما با پيغمبر را ميداني و جايگاه ما را خوب مي شناسي، اگر ميخواهي ما را ياري کني ، دعوتت ميکنم، سريع خودت را برسان و الّا عقب ميماني.

    ميگويند : نامه به دست حبيب رسيد . ميگويند: موقعي بود که اين پيرمرد و پيرزن چاشت مي خوردند. در زدند. رفت و يک مقدار در برگشت تامل کرد.

    همسرش گفت:چه شده؟چه خبر است؟ گفت:هيچ. حسين به کربلا آمده. نامه اي به من نوشته که : بيا و من را کمک کن! از همسرش هم تقيّه ميکرد، که نکند بفهمد و مانع او بشود.

    گفت:ميداني من که ديگر پير شدم و نميتوانم کرّ و فرّي کنم. شروع کرد به عذر آوردن.

    همسرش به او رو کرد و گفت : يعني تو نميروي؟ سري بلند کرد و گفت : يااباعبدالله!اي کاش من مرد بودم ؛ به کربلا ميآمدم. حبيب به همسرش رو کرد و گفت:يک کربلايي بروم تا رو سفيدت کنم!

    ازجا حرکت کرد.ازخانه خارج شد.به بازار کوفه آمد.ديد شمشيرها و نيزه ها را تيز و آماده مي کنند تا به جنگ حسين عليه السلام بروند. به دوست قديمي اش مسلم بن عوسجه برخورد کرد. گفت:ميداني که حسين به کربلا آمده؟من ميخواهم بروم . آيا تو ميآيي؟گفت:بيا با هم برويم!


    اين دو با هم آمدند. نزديک کربلا رسيدند. اصحاب حسين عليه السلام مي ديدند که هر روز هزار هزار لشگر از کوفه ميآيد و به سمت خيمه ي عمرسعد ميرود، اما سمت خيمه حسين عليه السلام هيچ کس نميآيد. اما امروز چه شده که دوتا پيرمرد به سمت خيمه ها ميآيند.
    در خيام حسين عليه السلام ولوله افتاد.خانم ها و بي بي ها خوشحال شدند. دو پيرمرد براي ياري حسين عليه السلام ميآيند.

    خانم زينب سلام الله عليها سوال کرد:اين ها چه کساني هستند؟ گفتند:حبيب بن مظاهر . گفت:سلام من را به حبيب برسانيد. ببين چه ميگذرد به زينب سلام الله عليها. به حبيب گفتند :حبيب!دختر علي عليه السلام به تو سلام رساند.

    ميگويند حبيب دست برد و خاک هاي کربلا را روي فرق خود ريخت . گفت:من که باشم که دختر امير عرب به من سلام کند…

     

    ذکر مصيبت(آيت الله حاج آقامجتبي تهراني)

     

     

    کلیدواژه ها: امام حسین علیه السلام, حبیب بن مظاهر, حضرت ارباب, زینب سلام الله علیها, مسلم بن عوسجه, کربلا, کوفه
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت  [ 03:11:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      دستور اساسی برای سالک    

     

     

     

    علامه تهرانی(ره) :

    سالک که آخر شب و بین الطلوعین بیدار نباشد ، به جایی نمی رسد. هزار سال هم زحمت بکشد فایده ندارد. این دستور اساسی است.

     

     

     

     

     

    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-07-08] [ 02:19:00 ب.ظ ]

    2 نظر »

       
      مراتب سوگواری بر امام حسین علیه السلام    

     

     

    مرتبه اول: محزون شدن قلب

    در روایتی آمده است که نفس کشیدن فردی که به سبب ستم های وارده شده بر ما اندوهگین گشته، همانند تسبیح گفتن خداوند تعالی است.

     

     

    مرتبه دوم: دردمند شدن دل

    در روایتی است هر قلبی به خاطر ما دردمند شود، در وقت مرگ به گونه ای شادمان می گردد که شادمانیش تا رسیدن کنار حوض کوثر همچنان ادامه دارد.

     

     

    مرتبه سوم: حلقه زدن اشک در دیدگان سوگوار.

    امام صادق علیه السلام می فرماید:
    گریه کننده بر حسین علیه السلام   قبل از آنکه اشک از دیده هایش فرو ریزد، مورد رحمت و لطف الهی قرار می گیرد.

     

     

    مرتبه چهارم:

    مرحله جاری شدن اشک از دیدگان است، هر چند اندک و به اندازه بال پشه ای باشد، باعث بخشش و آمرزش گناهان می گردد، اگه چه گناهانش به وسعت دریا باشد.

     

     

    مرتبه پنجم:

    ریزش قطرات اشک از چشم است. امام صادق علیه السلام در بیان خصوصیت چنین مرتبه ای فرمود:(هنگامیکه از چشمان سوگوار حسین علیه السلام اشک جاری شد، اگر قطره ای از آن بر آتش سوزان دوزخ بریزد، شعله های آنرا خاموش می سازد)

     

     

    مرتبه ششم:

    روان شدن اشکها بر سر و صورت و سینه است. امام صادق علیه السلام در هنگام شنیدن مرثیه امام حسین علیه السلام این چنین می گریست و سپس فرمود فرشتگان نیز همانند ما یا بیشتر از ما در سوگ حسین علیه السلام گریستند و خداوند تعالی بهشت برین را بر تو ارزانی داشت.

     

     

    خصائص الحسینیه/شیخ جعفر شوشتری

     

     

     

     

    کلیدواژه ها: اشک, امام حسین علیه السلام, حزن, سوگواری
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت  [ 02:13:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ولایت آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین    

     

    ‌

    آیت الله نورالله شاه آبادی :

     

    مرحوم دکتر جواد فلاطوری می گفتند که مرحوم پدرتان آیت الله محمدعلی شاه آبادی (ره) را بعد از فوت در خواب دیدم ، از ایشان پرسیدم چه چیز بیشتر از همه در آنجا مفید است و بدرد می خورد ؟
    ایشان فرمودند :
    ” ولایت آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) و سوره های آخر قرآن که در احوال قیامت و پس از مرگ است. “

     

    آسمانی ، ص ۱۶۵

     

     

    کلیدواژه ها: آیت الله شاه آبادی, قیامت, ولایت
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت  [ 02:05:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      صفت حسیب خدا    

     

     

     

    شیخ رجبعلی خیاط

     

    یکی از شاگردان شیخ می گوید :

    ” سلاخی نزد جناب شیخ آمد و عرض کرد :
    بچه ام دارد می میرد، چه کنم ؟
    شیخ که صفت حسیب خداوند را باور داشت با نگاهی به آن شخص به او گفت :
    ” بچه گاوی را جلوی مادرش سر بریده ای و این عوض همان است!”

     

     کتاب افلاکیان خاک نشین، ص۱۰۸

     

    موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-07-07] [ 10:14:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      اصلا آیا علی مسلمان بود!؟    

     


    روزی علامه امینی صاحب کتاب ارزشمند الغدیر، باجمعی نشسته بودند که یکی از علمای اهل سنت عمر، اجازه ورود خواست تا سوالی مطرح کند.
    پس از اینکه به حضور علامه آمد عرض کرد:
    جناب شیخ ما معتقدیم علی (علیه السلام) خلیفه چهارم راشدین است و شما معتقدید اولی آنها.
    مگر نه اینکه علی ( علیه السلام) مسلمان و پیرو رسول خدا بوده است پس اصرار شما به برتری او نسبت به سه خلیفه قبلی چیست؟
    علامه جواب داد: مگر علی هم مسلمان بود؟!!
    همه سکوت کردند، عالم عمری گفت یعنی چه؟ خب معلوم است که مسلمان بود،
    علامه گفت: نه من فکر میکنم که علی اصلا مسلمان نبود!!
    مجددا عالم سنی عمری گفت: چه میگویی شیخ؟
    منظورت چیست؟
    علامه گفت: مگر نه اینکه در قرآن آمده است (و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا)،اگر درب خانه مسلمانی را زدید و باز نکرد برگردید،،
    ولی تا آنجا که من میدانم عمر با لگد درب خانه را شکست و پهلوی دختر رسول خدا را که پشت در بود شکست!!
    آیا به نظر شما علی و فاطمه و اهل بیت خانه رسول خدا مسلمان بودند؟؟؟!
    در این هنگام عالم سنت عمری سر به زیر افکند و بی هیچ صحبتی مجلس را ترک کرد.

     

     

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. هدیه به علامه امینی.

     

     

    کلیدواژه ها: الغدیر, امیر المؤمنین امام علی علیه السلام, علامه امینی،شیعه
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [سه شنبه 1395-07-06] [ 02:22:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      چشم و هم چشمی    

     

     

    رقابت سازنده ، از زمینه های رشد انسان است که در فرهنگ اسلامی جایگاه خاصی دارد . اما رقابت در مسائل مادی از نظر اسلام مردود است و ارزشی ندارد .

     

    قرآن می فرماید:

    وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ (2)

    ” هرگز چشم خود را به نعمتهای مادی که به گروههایی از آنها داده ایم میفکن “

     

     

    و بسیارند زنان و دخترانی که به چنین رقابتهایی مبتلا هستند و می خواهند در امور مادی برابر و یا برتر از دوستان و اقوام و همنوعان خود باشند و از این رو، همیشه خود را با افرادی که جایگاهی برتر دارند ، مقایسه می کنند . چرا دوستم لباس آنچنانی ،طلا و زیورآلات و … دارد، ولی من ندارم؟! چرا جهیزیه او بهتر و مدرن تر و کاملتر است؟!چرا مهریه او بیشتر است و عروسی او بسیار با تشریفات برگزار شد؟! اما برای من چنین موقعیتهایی مطرح نیست/.! از آنجا که همیشه افراد برتر در جامعه وجود دارند ، این مقایسه ها موجب حزن و غم و نارضایتی از زندگی و گاه بیماریهای روانی می شود .

     

    لذا نباید موقعیت مادی خود را با دیگران مقایسه نمود . (2)

     

    ________________________________________

    1-طه/131 ؛حجر/88 .

    2-بهشت خانواده، ص157 .

     

     

     

     

    کلیدواژه ها: تجمل گرایی، چشم و هم چشمی، حکم تجمل گرایی, خواستگاری ، مهریه ، جهیزیه ، ازدواج ، هم کفو ، سلی, فرهنگ اسلامی
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, قرآن  لینک ثابت [یکشنبه 1395-06-28] [ 09:09:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      اختلاط پسران و دختران    

     

     

    یکی از خطرهایی که برای دختران و پسران مطرح است ،مسئله اخلاط است که موجب مفاسد اجتماعی می شود.

     

    پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

    زنان و مردان نامحرم را از یکدیگر جدا کنید ؛ زیرا اگر بین آنها آمیختگی باشد ، درد بی درمان، جامعه شما را فرا خواهد گرفت.(1)

     

    در اینجا به چند نمونه از مفاسد اجتماعی اختلاط پسران و دختران اشاره می کنیم:

     

    1. شیوع فشاد و فحشا در جامعه.

    2.مزاحمتهای خیابانی و ناامنی برای زنان و دختران .

    3.متلاشی شدن نظام خانواده و بالا رفتن آمار طلاق.

    4.پایین آمدن رشد تحصیلی و بعکس ، در کلاسهای غیرمختلط، موفقیت بالا می رود و امروزه بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیده اند که برای موفقیت بیشتر دانش آموزان ،دختران را از پسران جدا نمایند .

     

    رئیس انستیتو ماکس پلانگ می گوید :

    کلاسهای درسی غیر مختلط ،موفقیت درسی دختران و پسران را بالا می برد .(2)

     

     

    ___________________________________________

    1-مرآت النساء،ص140

    2- روزنامه همشهری،ش279،مورخ 15/9/72

     

     

    کلیدواژه ها: اختلاط پسران و دختران, روابط محرم و نامحرم, طلاق, ماکس پلانگ
    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت  [ 08:49:00 ب.ظ ]

    1 نظر »
    « 1 ... 3 4 5 6 7 8 ...9 ...10 11 12 ...13 14 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود