یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 339
  • دیروز: 174
  • 7 روز قبل: 1158
  • 1 ماه قبل: 5562
  • کل بازدیدها: 170614

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
       
      سلام علی قلب زینب الصبور    

     

     

     

     

    به سکوتی فکر می کنم
    که در نگاه آخرت
    با برادرت گذشت…

    حالا دیگر بوی محرم که می آید
    مردم مهیای اربعین می شوند…

     

     

     

    کلیدواژه ها: اربعین, محرم
    موضوعات: متفرقه, شعر, محرم  لینک ثابت [یکشنبه 1395-07-11] [ 07:33:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      حی علی البکاء    

     

     

    تحویل سال به وقت محرم است
    حول قلوبنا به بکاءُ علی الحسین

     

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, امام حسین علیه السلام, محرم
    موضوعات: متفرقه, شعر, محرم  لینک ثابت  [ 07:26:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      بوی کرب و بلا می آید    

     


    سال تا سال اگــر یاد تــو را کم داریم

    باز خوب است که یک ماه محرّم داریم

     

     

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, بین الحرمین, روضه, کربلا
    موضوعات: متفرقه, شعر, محرم  لینک ثابت  [ 07:19:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      بساط نوکری    

     


    کم کم بساط نوکریت پهن مى شود…

    دل هاى ما
    در انتظار نواى عزاى محرم است

     

     

    کلیدواژه ها: ashoora#ashoura#muharram#moharam#moharram# muslim#, بین الحرمین, روضه, سقا، کربلا، عاشورا، امام حسین علیه السلام، طفلان ک, محرم, کربلا
    موضوعات: متفرقه, شعر, محرم  لینک ثابت  [ 07:17:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ما را براى صبح ظهور انتخاب كن    

     

     

     

     

    جمعه یعنی
    عطر  نرگس در هوا سر میکشد
    جمعه یعنی
    قلب  عاشق سوی او پر میکشد

    جمعه یعنی
    روشن از رویش بگردد این جهان
    جمعه یعنی
    انتظار  مَهدی صاحب زمان …



     

     

    کلیدواژه ها: انتظار, عصر جمعه, یا صاحب الزمان
    موضوعات: شعر  لینک ثابت [جمعه 1395-07-09] [ 03:59:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      ما را به محرم برسانيد فقط    

     

     

     

     

    دل بی سر و سامان غم ارباب است
    دلتنگ صفای حرم ارباب است

    از دور صدای کاروان می آید
    چند روز دگر محرم ارباب است

     

     

     

    کلیدواژه ها: حرم ارباب, محرم
    موضوعات: شعر  لینک ثابت  [ 03:52:00 ب.ظ ]

    1 نظر »

       
      باب الحوائج    

     

     

     

     

    باب الحوائج هستی و عالم گدایتان
    امّیدِ نا امیدها نوشته خدایتان

    .
    .


    سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی؛سلام بر نام زیبایت که الهام بخش همه ي خوبي هاست .

     


    ولادت امام موسی کاظم علیه السلام مبارك

     

     

    کلیدواژه ها: باب الحوائج
    موضوعات: متفرقه, شعر  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-07-01] [ 01:12:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      پیش چشم همه دست پسر بنت اسد .... بین دست پسر آمنه بالا می رفت    

     

     

    چشم وا کن احد آیینهء عبرت شد و رفت
    دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

    آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
    با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد

    داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
    چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود

    داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
    جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست

     یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
    همه دنبال فلانی و فلانی رفتند

    همه رفتند غمی نیست علی می ماند
    جای سالم به تنش نیست ولی می ماند

    مرد مولاست که تا لحظهء آخر مانده
    دشمن از کشتن او خسته شده ٬در مانده

    در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
    جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند

    مرد آن است که سر تا قدمش غرق به خون
    آنچنانی که علی از احد آمد بیرون

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    می رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است
    می فروشد زرهی را که رفیق جنگ است

    چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
    وان یکاد از نفس فاطمه برتن دارد

    کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
    تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام

    فاطمه فاطمه با رایحهء گل آمد
    ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    می رسد قصه به آنجا که جهان زیبا شد
    با جهاز شتران کوه احد برپا شد

    و از آن آینه با آینه بالا می رفت
    دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت

    تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
    پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت

    تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
    پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت

    پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
    بین دست پسر آمنه بالا می رفت

    گفت: اینبار به پایان سفر می گویم
    ” بارها گفته ام و بار دگر می گویم”

    راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
    کهکشان ها نخی از وصلهء نعلین علی است

    واژه در واژه شنیدند صدارا اما…
    گفتنی ها همگی گفته شد آنجا اما

    سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
    آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    شهر اینبار کمر بسته به انکار علی
    ریسمان هم گره انداخته در کار علی

    بگذارید نگویم که احد می لرزد
    در و دیوار ازین قصه به خود می لرزد

    می رود قصهء ما سوی سرانجام آرام
    دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

    می نویسم که “شب تار سحر می گردد”
    یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد

     

    سید حمیدرضا برقعی

     

     

    کلیدواژه ها: بت اسد, سید حمیدرضا برقعی, غدیر, غدیر خم, ولایت
    موضوعات: شعر  لینک ثابت [دوشنبه 1395-06-29] [ 09:11:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      یا مسلم بن عقیل    

     

     

     

    ای مسلم ای بزرگِ مسَلّم تو را سلام
    ای گل که زینت در دارالشهاده ای

    تو اولین سفیر حسینی که حمزه وار
    تا پای جان به راه عقیدت ستاده ای

     

    کلیدواژه ها: سفیر حسینی, مسلم بن عقیل
    موضوعات: شعر  لینک ثابت [شنبه 1395-06-20] [ 06:22:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت    

     

     

    نگاه کودکی ات دیده بود قافله را
    تمام دلهره ها را، تمام فاصله را

    هزار بار بمیرم برات، می خواهم
    دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

    تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
    خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟

    چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت،
    ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را

    چه کودکی بزرگی است این که دستانت
    گرفته بود به بازی گلوی سلسله را

    میان سلسله مردانه در مسیر خطر
    گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را

    چقدر گریه نکردید با سه ساله، چقدر
    به روی خویش نیاورده اید آبله را

    دلیل قافله می برد پا به پای خودش
    نگاه تشنه ی آن کاروان یک دله را

    هنوز یک به یک، آری به یاد می آری
    تمام زخم زبان های شهر هلهله را

    مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر
    بیاورم کلماتی شبیه حرمله را

    بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
    که در تلاطم خون دید قلب قافله را.


    سید حمیدرضا برقعی

     

     

    کلیدواژه ها: عاشورا، رقیه سه ساله، سه ساله کربلا، قرار عاشقی با, قافله
    موضوعات: شعر  لینک ثابت  [ 06:19:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 2 3 4 5 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود