یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 101
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 750
  • 1 ماه قبل: 5050
  • کل بازدیدها: 167295

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
    « راه های نفوذ شیطان به قلب
    زن غربی را آزاد کنید »

       
      عفت گرایی ابن سیرین    


     

    جوانی  خوش سیما به نام « ابن سیرین »  که در یک دکان بزّازی ، شاگردی می کرد مورد طمع زنی هوسباز قرار گرفت؛ آن زن برای رسیدن به خواهش شهوانی و شیطانی خویش نقشه ای ریخت، بدین صورت که روزی به دکان بزازی رفته و پارچه های زیادی خریداری کرد و چون حمل آن پارچه ها برایش دشوار بود به صاحب دکان گفت : اگر ممکن است . اجازه بدهید شاگرد شما مرا در حمل پارچه ها کمک کند.

     

    آقای بزاز نیز موافقت کرد و ابن سیرین پارچه ها را برداشت و همراه زن به خانه او رفت. زن بی درنگ ماجرای عشق خود را نسبت به او بازگو کرد و گفت : خرید این همه پارچه نقشه ای بود تا تو را به خانه ام بیاورم و اکنون هیچ محدودیتی برای تو وجود ندارد؟

     

    ابن سیرین که مانند هر جوان دیگری ، میل جنسی داشت در آغاز تحریک شد لیکن لحظه ای اندیشید، نخست رسوایی و بدنامی در این جهان را به یاد آورد و اینکه این رسوایی سبب می شود تا از یک زندگی سالم و انسانی محروم بماند. سپس عذاب های سخت عالم قبر و قیامت از خاطرش گذشت و دیگر اینکه از نعمت های بی کران بهشتی بی بهره می شود. و از همه اینها غمناک تر اینکه خداوند مهربان ، از او ناخشنود می گردد.

    این اندیشه ها سبب گردید تا شهوتش فروکش کند و خود را نگه دارد. سرانجام ابن سیرین از این کار روی برتافت و زن را سخت، پند و اندرز داد، لیکن این پند و اندرزها در دل شیطانی او اثر نگذاشت.

    زن او را تهدید کرد که اگر به خواسته من تن ندهی ، با داد و فریاد همسایه ها را خبر می کنم  و می گویم که تو قصد بدی نسبت به من داشته ای !

    ابن سیرین که خود را در یک دام خطرناک و شیطانی می دید لحظه ای اندیشید، ناگهان نقشه ای به ذهنش رسید، سپس اعلام آمادگی کرد و اجازه خواست برای تخلیه به دستشویی برود، زن نیز به او اجازه داد.

    ابن سیرین بی درنگ به آنجا رفت و بدن و لباسش را با نجاست آلوده کرد و با همان حال به نزد او بازگشت!!

    زن با دیدن این صحنه از او بدش آمد و با بد و بیراه گفتن ، او را از خانه اش بیرون کرد.

    پس از این جریان بود که خداوند به ابن سیرین علم تعبیر خواب بخشید و سپس یکی از عالمان و قاضیان مشهور عصر خویش گردید  و نیز از همسرش سی فرزند متولد گشت که نوزده تا پسر و یازده تا دختر.

     

     

    شیخ عباس قمی ،الکنی و الالقاب،ج1،ص308

    تهذیب الکمال فی اسماء الرجال،ج25،ص 344-354،شماره5280

    محمدباقر خوانساری،روضات الجنات،ج7،ص237.

     

     

    موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه  لینک ثابت [سه شنبه 1395-05-26] [ 10:08:00 ب.ظ ]


    فرم در حال بارگذاری ...

      فید نظر برای این مطلب

     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود