یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 519
  • دیروز: 174
  • 7 روز قبل: 1158
  • 1 ماه قبل: 5562
  • کل بازدیدها: 170614

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • zahir

  • رتبه

     
       
      عواملی که فشار قبر را کاهش می دهد    



    فشار قبر

     

     

     حضرت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود: «اگر اندازه‌ی رحمت خدا را می‌دانستید هر آیینه بر آن تکیه می‌کردید و جز اعمال اندکی انجام نمی‌دادید و اگر میزان غضب و خشم خدا را می‌دانستید گمان می‌کردید که دیگر نجات نخواهید یافت.»(1)

    ولی بنا بر فرمایش امام صادق (علیه السلام): «هیچ بنده‌ی مؤمنی نیست مگر آن که در قلبش دو نور وجود دارد نور خوف (از عذاب الهی) و نور امید (به رحمت پروردگار) که اگر هر یک را با دیگری بسنجد از آن زیادتر نخواهد بود» (2) یعنی هر دو به یک میزان خواهند بود.

    انسان تا به امروزَش عوالم مختلفی را پشت سر نهاده و عالم‌های دیگری را در پیش‌رو دارد، انسان با مرگ از عالم دنیا به جهان آخرت منتقل می‌شود که آخرت هم ابتدایش «عالم برزخ» و انتهایش که بعد از برپایی قیامت کبری است بهشت یا دوزخ می‌باشد. ‌

    حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «فشار قبر برای مؤمن کفاره تباه نمودن نعمت‌ها از ناحیه‌ی اوست»

    یکی از ویژگی‌های عالم برزخ ‌«فشار قبر» می‌باشد. فشار قبر نسبت به افراد متفاوت است بعضی از افراد فشار قبر ندارند و آن‌ها که دارند فشارشان از نظر شدت و ضعف یکسان نیست و بستگی به اعمال آن‌ها دارد.

    عذاب و فشار برزخی که از آن به فشار قبر یاد می‌شود حقیقتی است که ارتباط مستقیمی با اعمال و رفتار و کیفیت زندگی فرد در دنیا داشته و احیاناً با بعضی از علل و عوامل تشدید می‌شود. از آنجا که نظام برزخی و احکام و آثار آن، برای ما ناشناخته است؛ طبعاً ما با درک قاصر خود، نمی‌توانیم دریابیم که کدام انحراف و عمل، در تشدید عذاب و گرفتاری برزخی نقش دارد و تنها، کلام الهی و سخنان معصومان(علیه السلام) است که با برخورداری از دانش و احاطه خاص بر حقایق، می‌تواند راه‌گشای آشنایی ما به این عوامل باشد.


    عواملی که موجب فشار قبر می‌شود و عواملی که باعث کاهش یا رفع فشار قبر می‌شود

    عواملی که موجب فشار قبر می‌شود:

    ‌1ـ بداخلاقی. ‌

    ‌2ـ سخن‌چینی.

    3-مراعات نکردن طهارت و نجاست و پرهیز نکردن از بول.(3)

    4-یاری نکردن مظلوم. در کتاب ثواب الاعمال آمده است که: یکی از علمای بنی‌اسرائیل از دنیا رفت و فشار قبر بر او وارد شد چرا که او یک بار نماز را (عمداً) بی‌وضو خوانده بود و از کنار مظلومی گذشته بود و او را یاری نکرده بود.(4)‌

    5-ضایع نمودن نعمت‌های الهی: حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «فشار قبر برای مؤمن کفاره تباه نمودن نعمت‌ها از ناحیه‌ی اوست». (5)

     

    عواملی که باعث کاهش یا رفع فشار قبر می‌شود:


    1ـ اتمام رکوع

     امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید: “کسی که رکوعش را تمام و کمال به جا آورد، وحشت قبر او را نمی‌گیرد".(6)

    البته در این روایت واژه وحشت به کار رفته که ممکن است گفته شود فشار قبر از آن استفاده نمی‌شود ولی می‌توان گفت:چون فشار قبر بدون وحشت امکان ندارد وقتی وحشت برداشته شد ، طبعاً فشاری هم نخواهد بود.

    2ـ چهار بار به حج رفتن

    امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: “کسی که چهار حج به جا آورد، هیچ گاه او را فشار قبر نمی‌گیرد".(7)

    3ـ زیارت امام حسین(علیه السلام)

    در روایت است که یکی از پاداش‌هایی که خداوند به زایر قبر امام حسین(علیه السلام) می‌دهد آن است که از عذاب و فشار قبر او را نجات می‌دهد.(8)

    4ـ مرگ در اوقات خاص

    امام صادق(علیه السلام) فرمود: “کسی که بین زوال شمس روز پنج شنبه تا ظهر روز جمعه بمیرد، خداوند او را از فشار قبر محافظت می‌کند"(9)

    و در نقلی دیگر ان حضرت فرمودند: کسی که در روز جمعه بمیرد خدای تعالی رهایی از فشار قبر برای او مقرر می‌کند. (10)

    5ـ خیرات بازماندگان

    امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: “میت در فشار به سر می‌برد اما به خاطر نماز برادرش خداوند قبر او را وسعت می‌دهد".(11)

    6- قرائت سوره نساء در روزهای جمعه

    امام علی (علیه السلام) فرمود: کسی که در هر جمعه سوره نساء را بخواند از فشار قبر در امان خواهد بود.(12)

    7- قرائت سوره نون والقلم

    امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:کسی که سوره نون والقلم را در نماز واجب یا مستحب بخواند خدای عزوجل او را برای همیشه از فقر در امان می‌دارد و هنگامی که بمیرد او را در پناه خود از فشار قبر مصون بدارد.(13)

    8- قرائت سوره یس

    سوره یس خواندن نیز از عواملی است که ایمنی از فشار قبر می‌آورد .(14)

    هرکس در روز جمعه مابین طلوع آفتاب تا ظهر چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت بعد از حمد سوره تبارک(ملک) و سوره حم سجده را بخواند خداوند از فشار قبر نگهش می‌دارد

    9-خواندن سوره تکاثر در موقع خواب

    رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: هرکس موقع خواب سوره تکاثر را بخواند از(فتنه القبر) فشار قبر نگه داشته می‌شود و خداوند او را از شر نکیر و منکر کفایت می‌کند.(15)

    10- صدقه

    پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود:صدقه آفات دنیا و فشار قبر وعذاب روز قیامت را دفع می‌کند.(16)

    11 -خواندن سوره توحید در مرض موت

    رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود هرکس در مرض موتش قل هو الله احد را بخواند در قبرش عذاب نمی‌شود و از فشار قبر درامان است.(17)

    12-مداومت بر خواندن سوره زخرف

    ” امام باقر (علیه السلام) فرمود: کسی که مداومت بر خواندن سوره زخرف کند خداوند از حیوانات و حشرات زمین درامانش نگه می‌دارد و از فشار قبر ایمن می‌کند.(18)

    13 -خواندن چهار رکعت نماز

    هرکس در روز جمعه مابین طلوع آفتاب تا ظهر چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت بعد از حمد سوره تبارک(ملک) و سوره حم سجده را بخواند خداوند از فشار قبر نگهش می‌دارد.(19)

    این اعمال نمونه‌های اندکی است که در روایات باعث کم شدن یا نجات یافتن از فشار قبر شمرده شده است (20)

     


    پی نوشت ها:

    ‌1- میزان الحکمه 10 جلدی، ج 3، ص 178

    ‌2- بحارالانوار، ج 78، ص 259

    ‌3- همان، ج 75، ص 265

    ‌4- ثواب الاعمال، ص 111

    ‌5- بحارالانوار، ج 6، ص 221

    6. بحارالانوار ج6ص244

    7. همان ج99 ص20

    8. همان ج101 ص18

    9. شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه ،ج1،ص83

    10. محمدباقر مجلسی،بحارالانوار،ج6،ص230

    11. علل الشرایع، ج 1، ص 360.

    12. بحارالانوار ج92ص273

    13. همان ص316

    14. همان ص289

    15. بحارالانوار ج86 ص282

    16. بحارالانوار ج89ص336

    17.همان ص353

    18.ثواب الاعمال ص113.

    19. جمال الاسبوع ص42.

    20.ر.ک: معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، صص 277-282.

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت [پنجشنبه 1395-05-28] [ 11:22:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ارزش دختر در فرهنگ اسلامي    

     

     


    دختر در فرهنگ اسلامي از ويژگي و جايگاه خاصي برخوردار است. در منابع اسلامي به گونه هاي مختلفي چون ريحانه1 (گل)، قوارير2(بلور)،حسنات3(نيكي ها) و بهترين فرزندان از او ياد شده است.4

     

    امام رضا عليه السلام فرمود:

    « اِنَّ اللهَ عَلَي الاُناثِ اَرَقَّ مِنهُ عَلي الذُّكُور»5

    «خداوند براي زنان و دختران مهربانتر است از مردان و پسران.»

     

    پيامبر صلي الله و عليه وآله فرمود:

    «بهترين شما كسي است كه براي زنان و دخترا بهترين باشد.»6

     

    و نيز فرمود:

    « هركس دوخواهر يا دودختر داشته، به آنان احسان نمايد، من و او در بهشت همانند اين دو انگشت(سبّابه و وسطي) در كنار هم خواهيم بود.7

     

    خود او آنقدر به دخترش، حضرت فاطمه عليها السلام احترام مي  گذاشت، كه مردم تعجب مي كردند و با تمام مقامي كه داشت، دست دخترش را مي بوسيد و به هنگام مراجعت از سفر، نخستين كسي را كه ديدار مي كرد دخترش فاطمه بود و به هنگامي كه مي خواست به سفر برود ، از آخرين خانه اي كه خداحافظي مي كرد، خانه فاطمه عليها  السلام بود.»8

     
     

    1. مكارم الاخلاق،ص251؛ وسائلالشيعه،ج15،ص101

    2. مكارم الاخلاق،ج1،ص240

    3. وسائل الشيعه،ج15،ص104

    4. وسائل الششيعه،ج4،ص79

    5. وشائل الشيعه،ج15،ص104

    6. نهج الفصاحه،حديث1522

    7.مستدرك،ج15،ص118

    8.تفسيرنمونه،ج11،ص275

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:51:00 ق.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      در عجبم از مردمانی که حسین را میکشند آنگاه برای او گریه میکنند!    

     

     

    حسین که سلام خدا بر او باد ، شهید شد و حال آنکه هم معروف را میشناخت و هم قیام کرد تا آن را بشناساند.

    و آنها بر حسین میگریند در حالیکه نه معروف را میشناسند و نه به آن امر میکنند ، نه منکر را میشناسند و نه از آن نهی میکنند!

    بلکه عجیب تر

    حسین برای امر به معروف شهید شد و آنها بر حسین گریه میکنند در حالی که نهی ازمعروف میکنند و امر به منکر !

    بلکه عجیب تر

    حسین برای امر به معروف شهید شد و آنها بر حسین گریه میکنند در حالی که منکر را معروف میدانند و معروف را منکر!

     

    همانگونه که از امام باقر علیه السلام نقل شده است :

    «رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند: چگونه است حال شما ، زمانى كه زنان شما فاسد ، و جوانان شما فاسق شوند ، و حال آن كه امر به معروف و نهى از منكر نكرده اید؟

    گفته شد: این چنین خواهد شد یا رسول الله؟

    فرمود: بلى ، و بدتر از آن هم خواهد شد ، چگونه است حال شما ، زمانى كه امر كنید به منكر ، و نهى كنید از معروف؟

    گفته شد: یا رسول الله این چنین خواهد شد؟

    فرمود: بلى ، و بدتر از آن هم خواهد شد ، چگونه است حال شما زمانى كه معروف را منكر و منكر را معروف ببینید!»

     

    ای حسین سلام خدا بر تو باد !

    که اینان بر تو گریه میکنند در حالی که روزی هزاران بار تو را میکشند .

    خدایا مارا از حماقت برهان و آنگه از همراهی با احمقان.

     

     

     

    امیر مومنین علی علیه السلام میفرمایند:

    بعد از من زمانی خواهد آمد که

    چیزی از حق مخفی تر نخواهد بود و از باطل آشکارتر.

    هیچ چیز شایع تر از دروغ بر خدا و رسولش وجود نخواهد داشت.

    برای مردمان آن زمان ، کالایی بی ارزش تر از قرآن نخواهد بود ، اگرآنگونه که هست خوانده شود.

    و کالایی پرفروش تر و پر سود تر از قرآن نخواهد بود اگراز مواضع و جایگاه های خودش منحرف شود .

     

    و نه در میان بندگان و نه در شهرها چیزی زشت تر از معروف و زیباتر از منکر وجود نخواهد داشت .

    و هیچ عملی زشت تر و هیچ کیفرخواست و عقوبتی شدیدتر از پیمودن راه درست در هنگام گمراهی ها در آن زمان نخواهد بود .

    حاملان قرآن آنرا رها کرده اند و حافظان قرآن آنرا به فراموشی سپرده اند.

    به گونه ای که خواهش ها برآنان غلبه کرده و فقط قرآن را از پدرانشان به ارث برده اند و به تحریف قرآن از جایگاه هایش می پردازند ؛ چه به دروغ بستن به خدا و چه با دروغ خواندن حرف خدا.

    با چه بخلی قرآن را خریدند و با چه بی رغبتی ای با آن برخورد کردند.

     

    پس قرآن و اهل قرآن در اين زمان طرد شده و تبعيد شده از بین مردمند.

    و دو رفیق همراهند در یک راه و هیچ کسی آنها را در پناه خود جای نمیدهد.

    خوشا به حال این دو همراه و افسوس برآن دو و بر آنچه برای آن تلاش میکنند.

    پس قرآن و اهل قرآن در این زمان در میان مردمند و با آنها نیستند و در بین آنهایند و همراه آنها نیستند.

    علتش این است که گمراهی موافق با هدایت نیست اگرچه با هم در مکانی جمع شوند.

    و مردم بر تفرقه اجتماع کردند و از جماعت متفرق شدند.

    و به یقین، امور آنها را و امور دین آنها را کسانی بر عهده گرفتند که در بین آنها مکر و منکر و رشوه و کشتار می کنند

    گویا آنها امام قرآنند و نه قرآن امام آنها.

     

    از حق چیزی نزد آنها نمانده جز اسمش!

    آنها از قرآن چیزی نمیشناسند جز خطش و حرکاتش!

     

    کسی از آنها می آید که احکام قرآن را بشنود اما قلبش آرام نمیگیرد مگر اینکه از دینش خارج میشود.

    پیوسته از دین فرمانروایی به دین فرمانروایی دیگر و از ولایت پادشاهی به ولایت پادشاهی دیگر و از اطاعت ملکی به اطاعت ملکی دیگر و از عهد و پیمان ملکی به عهدو پیمان ملکی دیگر در می آید.

    و خداوند به گونه ای که آنها نمیدانند با آرزوهای تدریجی و امیدهای پی در پی ، آنها را رو به نابودی میکشاند به درستی که مکر خداوند پایدار و استوار است.

    آرزو ها و امیدهایی دارند که منجر میشود آنها در معصیت و گناه تکثیر نسل کنند و به ستم و ستم کاری نزدیک شوند و حال آنکه قرآن از هیچ یک از رفتار آنها نخواهد گذشت.

    آنها گمراهانی سرگردانند که متدین به غیر دین خدایند و غیر خدا را میپرستند.

    مساجد آنها در آن زمان آباد از گمراهی و خراب از هر هدایتیست.

    هدایت در میان آنها دگرگون شده است.

    قاریان آن مساجد و سازندگان آن زیانکارترین خلق خدا و آفریدگان اویند.

    از ناحیه آنها گمراهی آغاز میشود و به آنها برمیگردد.

    پس حاضر شدن آنها در مساجدشان و رفتن به سوی آن مساجد، کفر به خداوند عظیم است مگر کسی که از گمراهی آنها آگاه است.

    پس مساجد آنها بر اساس رفتارشان به همین نحو ، خراب از هر گونه هدایتی شده است و آباد از گمراهی.

    سنت خدا در آن زمان دگرگون شده است و از حدود خدا تعدی صورت گرفته است.

    آنها به سمت هدایت دعوت نمیکنند و سود و غنیمت را تقسیم نمیکنند و ذمه و عهدی را وفا نمیکنند.

     

    اگر کسی از آنها در این اوضاع کشته شود او را شهید میخوانند ، قطعا به خدا دروغ بسته اند و او را انکار کرده اند.

     

    آنها با جهل ، خود را از دانش بی نیاز کرده اند .

    و قبل از این چه شکنجه هایی که اهل علم را ندادند و چه بسیار که صدق گفتار آنها را بر خدا ، دروغ نامیدند.

    بر انجام کارهای نیکو و حسنات ، عقوبت و کیفرخواست گناهان و سیئات را قرار دادند.

    در حالی که خداوند تعالی به سوی شما رسولی را از بین خودتان فرستاد که برای او سخت و ناگوار است سختی شما و حریص است به آن چه نفع شماست و برای مومنین رئوف و مهربانست.صلی الله علیه وآله .(سوره توبه 128)

     

    وخداوند بر او کتابی عزیز فرستاد که هیچ باطلی به سمت آن کتاب نمی آید.چه در مقابلش وچه در پشتش.(فصلت 42)

    نازل شده ای از خداوندی حکیم و حمید.

    قرآنی عربی ، بدون هیچ کجی (زمر 28)

    برای این که محمد صلی الله علیه واله هر کسی که زنده به نور حق است را بیم دهد و قول و کلام بر ضد کافرین ثابت و استوار شود و بر آنها اتمام حجت شود (یس 70)

     

    (ادامه ترجمه نقل شده ازروضه كافى-ترجمه كمرهاى همراه با تغییر در افعال و به روزآوری متن)

     

    مبادا آرزوى بيجا شما را از توجه به حق بازدارد و مبادا عمر خود را دراز بشماريد (و كار خدا را بتاخير اندازيد) زيرا همانا آنانی كه پيش از شما بودند آرزوى دراز و سرپوش گذاردن بر مرگ، آنها را به هلاكت رسانيد تا آنكه زمان مرگشان رسيد.

     

    همان مرگى كه هنگام آن پوزشى پذيرفته نگردد و پذیرش توبه تمام شود و سختىِ كوبنده و نقمت ، فرارسد و قطعاخداوند عز و جل وعده خود را به شما رسانيده و گفتار حق را براى شما شرح داده و سنت و روش مسلمانى را به شما آموخته و راه ها را براى شما توضيح داده تا عذر شما را برطرف كند و بر يادآورى و توجه ، تشويق كرده و راه نجات را بیان نموده است.

    و راستش اينست كه هر كه اندرز خدا را پذيرفت و گفتار او را رهنماى خود ساخت خداوند او را به راستترين راه ، راهنمائى كند و او را براى رشد توفيق دهد و به او كمك كند و براى كارهاى هر چه بهترش آماده سازد.

    راستش اينست كه پناهنده به خدا آسوده و محفوظ است و دشمنش ترسان و فريبخورده.

    از خدا عز و جل خود را نگهداريد بوسيله ذكر بسيار و از او بترسيد با پرهيزكارى و به او نزديك شويد به فرمانبرى. زيرا او نزديكست و اجابتكننده است.

    خدا عز و جل فرموده است (186- البقره) و هر گاه بندگانم تو را از من بپرسند راستى كه من نزديكم و اجابت كنم دعاگو را در آن هنگام که بسوى من دعا كند.پس بايد آنها نیز طلب مرا اجابت كنند و به من ايمان بیآورند شايد رشد يابند.

    از خدا جوياى اجابت شويد و باو بگرويد و خدا را بزرگ شماريد كه هر كه خدا را ببزرگى شناخت سزاوار نيست خود را بزرگ شمارد، زيرا سربلندى كسانى كه عظمت خدا را دانستند همين است كه براى او تواضع كنند و عزت آن كسانى كه جلال خدا را ميدانند اينست كه در برابر خود را خوار و زبون شناسند و سلامت كسانى كه مىدانند نيروى خدا چيست؟ اينست كه بحضرت او تسليم باشند و دانسته خود را ناشناس بخداوند نسازند و پس از هدايت و ره يافتن بحق گمراه نشوند از حق كناره نكنيد چونان كه آدم تندرست از بيمار جربدار كناره كند و بهبود از بيمار گريزد.

    « و بدانيد كه شما رشد و صواب را نتوانيد شناخت مگر این که بشناسيد كسى را كه ترك کننده و مخالف آن است و نتوانيد بعهد و ميثاق قرآن بچسبيد مگر اینکه كسانى كه آن را نقض كرده و شكستهاند بشناسيد و بدان تمسك نداريد مگر این که كسي را بشناسيد كه آن را پشت سر انداخته است و هرگز قرآن را چنانچه شايد و بايد نخوانيد مگراین که كسى كه آن را سوزانيده بشناسيد.

    شما ضلالت را نمی فهميد مگر اینکه هدايت را بشناسید و هرگز تقوى و پرهيزكارى را تشخيص نمی دهيد مگر این که كسى كه از حق تجاوز كرده بشناسيد و چون اين مطالب را فهميديد بدعتها و دروغ گویی ها را ميتوانيد بفهميد و ميتوانيد بدانيد كه بخدا و رسولش افتراها بستهاند و قرآن را از جایگاه خود تحريف كرده و از مجراى خود به در بردهاند و مىدانيد كه چگونه خداوند هدايت كرده است آنها را كه هدايت يافتهاند.

    مبادا كسانى كه حقيقت را نمىدانند شماها را بنادانى برانند، علم و حقيقت قرآن را كس نداند كه چيست و مقصود حقيقى كدامست جز كسى كه طعم آن را چشيده و بواقعيت آن رسيده و با دانش آن نادانى خود را برطرف ساخته و كورى دل خود را بينا نموده و گوش دل خود را بدان شنوا ساخته و بوسيله آن دانسته آنچه گذشته و از دست رفته. و زنده شده بوسيله آن پس از مردنش (مردن از کفر و زنده شدن به ایمان )

    و نام خود را پيش خداوند ( عز ذكره ) در دفتر حسنات ثبت كرده و از دفتر سيئات بیرون كرده و به این وسیله به رضوان خدا تبارك و تعالى رسيده و آن را از نزد اهلش بخصوص بجوئيد.

    زيرا آنان نور ويژهاى باشند كه از آن بايد پرتو گرفت و امامانى هستند كه بآنها اقتدا شود آنان زندگى و رواج دانشند و مايه مرگ و نابودى جهل.

    آنانند كه قضاوتشان شما را از علم و دانششان با خبر ميكند و خاموشى آنان گواه منطق وفرزانگى آنها است و برونشان از درونشان حكايت دارد با دين و مقرراتش مخالف نيستند و در آن اختلافى ندارند و آن دين ميان آنان گواهى است صادق.

     

    با اينكه دم بسته گويا است پس آنان گواهان برحقند و خبرگزاران راست گو، نه با حق مخالفند و نه در آن اختلافى دارند آنان در نزد خداوند گذشته روشن و خوبى دارند و قضاوت درست خدا عز و جل در باره آنها صادر شده است و در همين يادآورى خوبيست براى يادآوران،

    حقرا درك كنيد

    و هر گاه آن را شنیدید ،طوری بشنوید كه مورد عمل و رعايت قرار بدهید و نه براى محض اينكه آن را ياد بگيريد و نقل كنيد زيرا راويان و ناقلان قرآن بسيارند و مراعاتكنندههاى قرآن و عملكنندههاى بدان اندكند.

     

    و اللَّه المستعان.

     

    الكافي 8 386 خطبة لأمير المؤمنين ع ….. ص : 86

    َّ إِنَّهُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي زَمَانٌ لَيْسَ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ شَيْءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ لَا أَكْثَرَ مِنَ الْكَذِبِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ رَسُولِهِ ص وَ لَيْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِكَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقَ بَيْعاً وَ لَا أَغْلَى ثَمَناً مِنَ الْكِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَيْسَ فِي الْعِبَادِ وَ لَا فِي الْبِلَادِ شَيْءٌ هُوَ أَنْكَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ وَ لَيْسَ فِيهَا فَاحِشَةٌ أَنْكَرَ وَ لَا عُقُوبَةٌ أَنْكَى مِنَ الْهُدَى عِنْدَ الضَّلَالِ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ

    فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ وَ تَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ حَتَّى تَمَالَتْ بِهِمُ الْأَهْوَاءُ وَ تَوَارَثُوا ذَلِكَ مِنَ الْآبَاءِ وَ عَمِلُوا بِتَحْرِيفِ الْكِتَابِ كَذِباً وَ تَكْذِيباً فَبَاعُوهُ بِالْبَخْسِ وَ كَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ

    فَالْكِتَابُ وَ أَهْلُ الْكِتَابِ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ طَرِيدَانِ مَنْفِيَّانِ وَ صَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِي طَرِيقٍ وَاحِدٍ لَا يَأْوِيهِمَا مُؤْوٍ فَحَبَّذَا ذَانِكَ الصَّاحِبَانِ وَاهاً لَهُمَا وَ لِمَا يَعْمَلَانِ لَهُ

    فَالْكِتَابُ وَ أَهْلُ الْكِتَابِ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ فِي النَّاسِ وَ لَيْسُوا فِيهِمْ وَ مَعَهُمْ وَ لَيْسُوا مَعَهُمْ وَ ذَلِكَ لِأَنَّ الضَّلَالَةَ لَا تُوَافِقُ الْهُدَى وَ إِنِ اجْتَمَعَا وَ قَدِ اجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ وَ افْتَرَقُوا عَنِ الْجَمَاعَةِ قَدْ وَلَّوْا أَمْرَهُمْ وَ أَمْرَ دِينِهِمْ مَنْ يَعْمَلُ فِيهِمْ بِالْمَكْرِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الرِّشَا وَ الْقَتْلِ كَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْكِتَابِ وَ لَيْسَ الْكِتَابُ إِمَامَهُمْ

    لَمْ يَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنَ الْحَقِّ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَمْ يَعْرِفُوا مِنَ الْكِتَابِ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ يَدْخُلُ الدَّاخِلُ لِمَا يَسْمَعُ مِنْ حِكَمِ الْقُرْآنِ فَلَا يَطْمَئِنُّ جَالِساً حَتَّى يَخْرُجَ مِنَ الدِّينِ يَنْتَقِلُ مِنْ دِينِ مَلِكٍ إِلَى دِينِ مَلِكٍ وَ مِنْ وَلَايَةِ مَلِكٍ إِلَى وَلَايَةِ مَلِكٍ وَ مِنْ طَاعَةِ مَلِكٍ إِلَى طَاعَةِ مَلِكٍ وَ مِنْ عُهُودِ مَلِكٍ إِلَى عُهُودِ مَلِكٍ

    فَاسْتَدْرَجَهُمُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ وَ إِنَّ كَيْدَهُ مَتِينٌ بِالْأَمَلِ وَ الرَّجَاءِ حَتَّى تَوَالَدُوا فِي الْمَعْصِيَةِ وَ دَانُوا بِالْجَوْرِ وَ الْكِتَابُ لَمْ يَضْرِبْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ صَفْحاً ضُلَّالًا تَائِهِينَ قَدْ دَانُوا بِغَيْرِ دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَدَانُوا لِغَيْرِ اللَّهِ مَسَاجِدُهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ عَامِرَةٌ مِنَ الضَّلَالَةِ خَرِبَةٌ مِنَ الْهُدَى قَدْ بُدِّلَ فِيهَا مِنَ الْهُدَى فَقُرَّاؤُهَا وَ عُمَّارُهَا أَخَائِبُ خَلْقِ اللَّهِ وَ خَلِيقَتِهِ

    مِنْ عِنْدِهِمْ جَرَتِ الضَّلَالَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَعُودُ فَحُضُورُ مَسَاجِدِهِمْ وَ الْمَشْيُ إِلَيْهَا كُفْرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ إِلَّا مَنْ مَشَى إِلَيْهَا وَ هُوَ عَارِفٌ بِضَلَالِهِمْ فَصَارَتْ مَسَاجِدُهُمْ مِنْ فِعَالِهِمْ عَلَى ذَلِكَ النَّحْوِ خَرِبَةً مِنَ الْهُدَى عَامِرَةً مِنَ الضَّلَالَةِ قَدْ بُدِّلَتْ سُنَّةُ اللَّهِ وَ تُعُدِّيَتْ حُدُودُهُ وَ لَا يَدْعُونَ إِلَى الْهُدَى وَ لَا يَقْسِمُونَ الْفَيْءَ وَ لَا يُوفُونَ بِذِمَّةٍ

    يَدْعُونَ الْقَتِيلَ مِنْهُمْ عَلَى ذَلِكَ شَهِيداً قَدْ أَتَوُا اللَّهَ بِالِافْتِرَاءِ وَ الْجُحُودِ وَ اسْتَغْنَوْا بِالْجَهْلِ عَنِ الْعِلْمِ وَ مِنْ قَبْلُ مَا مَثَّلُوا بِالصَّالِحِينَ كُلَّ مُثْلَةٍ وَ سَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللَّهِ فِرْيَةً وَ جَعَلُوا فِي الْحَسَنَةِ الْعُقُوبَةَ السَّيِّئَةَ وَ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْكُمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ ص

    وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَاباً عَزِيزاً لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ قُرْآناً عَرَبِيّاً غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ

    فَلَا يُلْهِيَنَّكُمُ الْأَمَلُ وَ لَا يَطُولَنَّ عَلَيْكُمُ الْأَجَلُ فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَمَدُ أَمَلِهِمْ وَ تَغْطِيَةُ الْآجَالِ عَنْهُمْ حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِي تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَ النَّقِمَةُ وَ قَدْ أَبْلَغَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْكُمْ بِالْوَعْدِ وَ فَصَّلَ لَكُمُ الْقَوْلَ وَ عَلَّمَكُمُ السُّنَّةَ وَ شَرَحَ لَكُمُ الْمَنَاهِجَ لِيُزِيحَ الْعِلَّةَ وَ حَثَّ عَلَى الذِّكْرِ وَ دَلَّ عَلَى النَّجَاةِ وَ إِنَّهُ مَنِ انْتَصَحَ لِلَّهِ وَ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَلِيلًا هَدَاهُ لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ وَفَّقَهُ لِلرَّشَادِ وَ سَدَّدَهُ

    وَ يَسَّرَهُ لِلْحُسْنَى فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ مَغْرُورٌ فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِكَثْرَةِ الذِّكْرِ وَ اخْشَوْا مِنْهُ بِالتُّقَى وَ تَقَرَّبُوا إِلَيْهِ بِالطَّاعَةِ فَإِنَّهُ قَرِيبٌ مُجِيبٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ فَاسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ آمِنُوا بِهِ وَ عَظِّمُوا اللَّهَ الَّذِي لَا يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللَّهِ أَنْ يَتَعَظَّمَ فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا عَظَمَةُ اللَّهِ أَنْ يَتَوَاضَعُوا لَهُ وَ عِزَّ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا جَلَالُ اللَّهِ أَنْ يَذِلُّوا لَهُ وَ سَلَامَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا قُدْرَةُ اللَّهِ أَنْ يَسْتَسْلِمُوا لَهُ فَلَا يُنْكِرُونَ أَنْفُسَهُمْ بَعْدَ حَدِّ الْمَعْرِفَةِ وَ لَا يَضِلُّونَ بَعْدَ الْهُدَى فَلَا تَنْفِرُوا مِنَ الْحَقِّ نِفَارَ الصَّحِيحِ مِنَ الْأَجْرَبِ وَ الْبَارِئِ مِنْ ذِي السُّقْمِ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ وَ لَمْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ وَ لَنْ تَتْلُوا الْكِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي حَرَّفَهُ وَ لَنْ تَعْرِفُوا الضَّلَالَةَ حَتَّى تَعْرِفُوا الْهُدَى وَ لَنْ تَعْرِفُوا التَّقْوَى حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَعَدَّى فَإِذَا عَرَفْتُمْ ذَلِكَ عَرَفْتُمُ الْبِدَعَ وَ التَّكَلُّفَ وَ رَأَيْتُمُ الْفِرْيَةَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ التَّحْرِيفَ لِكِتَابِهِ وَ رَأَيْتُمْ كَيْفَ هَدَى اللَّهُ مَنْ هَدَى فَلَا يُجْهِلَنَّكُمُ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّ عِلْمَ الْقُرْآنِ لَيْسَ يَعْلَمُ مَا هُوَ إِلَّا مَنْ ذَاقَ طَعْمَهُ فَعُلِّمَ بِالْعِلْمِ جَهْلَهُ وَ بُصِّرَ بِهِ عَمَاهُ وَ سُمِّعَ بِهِ صَمَمَهُ وَ أَدْرَكَ بِهِ عِلْمَ مَا فَاتَ وَ حَيِيَ بِهِ بَعْدَ إِذْ مَاتَ

    وَ أَثْبَتَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ الْحَسَنَاتِ وَ مَحَا بِهِ السَّيِّئَاتِ وَ أَدْرَكَ بِهِ رِضْوَاناً مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاطْلُبُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ خَاصَّةً فَإِنَّهُمْ خَاصَّةً نُورٌ يُسْتَضَاءُ بِهِ وَ أَئِمَّةٌ يُقْتَدَى بِهِمْ وَ هُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ فَهُمْ مِنْ شَأْنِهِمْ شُهَدَاءُ بِالْحَقِّ وَ مُخْبِرٌ صَادِقٌ لَا يُخَالِفُونَ الْحَقَّ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ قَدْ خَلَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ السَّابِقَةُ وَ مَضَى فِيهِمْ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُكْمٌ صَادِقٌ وَ فِي ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ فَاعْقِلُوا الْحَقَّ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ وَ لَا تَعْقِلُوهُ عَقْلَ رِوَايَةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ الْكِتَابِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-05-27] [ 11:25:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      لباس شهرت    

     

     

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 11:09:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      دعایی از عمق وجود    

     

     

    امام صادق علیه السلام فرمود:

     

    هنگامی که عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، در پیشگاه الهی دست به دعا برداشتند و چهل روز ضجه زدند و گریه کردند.

    تا اینکه خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود تا آن ها را از دست فرعون نجات دهند.

    و با این کارشان خدا از 170 سال باقیمانده غیبت صرف نظر فرمود.”

    بعد امام می فرمایند:

    همچنین اگر شما شیعیان چنین کنید،
    خدای تعالی حتماً فرج ما را خواهد رساند[قبل از رسیدن به انتهایش]
    و اگر این کار را نکنید امر ظهور به انتهایش موکول خواهد شد.

    بحار الأنوار جلد۵۲ صفحه 131.

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:53:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      سفارش حضرت علي عليه السلام به محمدبن حنفيه    

     

     

    حضرت علــي عليه السلام به فرزندش محمد بن حنفيه فرمود :


    « اَلمَرئةُ رِيحانةٌ وَ لَيست بِقَهرِمانَةِ فَدارِها عَلي كُلِّ حالِ وَ اَحسِنِ الصُحبَةَ لَها لِيَصفُوا عِيشُك »

     

    « زن ريحانه (گل) است، نه قهرمان . پس با او در هر حال مدارا كن و رفتار نيكو داشته باش تا زندگي ات با صفا و گوارا باشد . »

                                     

     

         من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 556

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:40:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      ماجرای خانه ها و ماشین های میلیاردی!!    

     

     

     

    امام صادق عليه السلام فرمودند:

    فكر مى كنى اگر خداوند به كسى چيزى داده، به اين خاطر است كه او در پيشگاه خدا احترام دارد؟
    و اگر به كسى چيزى نداده، از آن روست كه او در نظر خدا، خوار و بى مقدار است؟
    نه!

    بلكه مال و ثروت، از آنِ خداست كه نزد انسان به امانت مى گذارد
    و به انسان ها اجازه مى دهد كه با رعايت ميانه روى ، بخورند و بپوشند
    و ازدواج كنند و وسيله سوارى سوار شوند و اضافه آن را به مؤمنانِ نيازمند بدهند
    و به اين وسيله، آنها را از پريشانى برهانند.
    پس هر كس چنين كند ، آنچه مى خورد و
    مى نوشد و سوار مى شود و ازدواج مى كند، حلال است
    و هر كس از اين حد تجاوز كند، بر او حرام است …
    آيا خيال مى كنى اگر خداوند مالى را به امانت به كسى بدهد ،
    او حق دارد اسبى را به ده هزار دِرهم بخرد،
    در حالى كه اسب بيست دِرهمى هم برايش كافى است؟

    … و حال آن كه خداوند فرموده است:
    «اسراف نكنيد كه خدا اسرافكاران را دوست ندارد»؟!

     

     

    بحار الأنوار، ج 79، ص 304، ح 17

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:28:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      زیارت    

     

     

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:19:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      فرزندان آخرالزمان...    

     

     


    رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به بعضى از کودکان نظر کرد و فرمودند:


    واى بر فرزندان آخرالزمان از روش پدرانشان.
    عرض شد یا رسول اللَّه از پدران مشرک آنها؟

    فرمودند: نه، از پدران مسلمانشان که چیزى از فرائض دینى را به آنها یاد نمیدهند،
    و اگر فرزندان، خود از پى فراگیرى بروند
    منعشان میکنند و تنها از این خشنودند که آنها در آمد مالى داشته باشند هر چند ناچیز باشد.

    سپس فرمودند:
    من از این پدران برى و بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.

     


    جامع احادیث الشیعه: ج۲۱، ص۴۰۸.

     

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:16:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      از خنده فرشته ها خندیدیم!!    

     

     

     


    رسول خدا صلی الله علیه و آله از حضرت جبرئیل علیه السلام سوال کردند آیا فرشتگان خنده و گریه دارند ؟

    جبرئیل علیه السلام فرمود :

    المرأه البارزه إذا ماتت فیسجّى قبرها حتّى یسوّى علیه اللّبن لئلّا یطّلع على حجمها، فتضحک‏ الملائکه و تقول: حین کانت مشتهاه فما سجّیتموها، و الآن صارت منفّره فسجّیتموها … ؟!

    یکی از آنجاهای که فرشتگان می خندند،
    زمانی است که زن بی حجاب و بدحجابی می میرد
    و بستگانش او را در قبر می گذارند ،
    و روی آن زن را با خشت و خاک می پوشانند تا بدنش دیده نشود .

    فرشتگان می خندند و می گویند :

    تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می کرد و به گناه می انداخت ،
    ( پدر و برادر و شوهرش و … از خود غیرت نشان ندادند ) و او را نپوشاندند ،
    ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می پوشانند.

     

     


    مواعظ العددیه صفحه ۹۰

     

     

    موضوعات: روایت  لینک ثابت  [ 10:14:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
    « 1 ... 13 14 15 16 17 18 ...19 ...20 21 22 ...23 24 »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود