اشعار بى وفايى دنيا و گريه جانسوز زينب عليه السّلام |
امام حسين عليه السّلام در گوشه اى نشست به اصلاح شمشيرش پرداخت و در اين وقت اين اشعار را خواند:
يا دهر افّ لك من خليل
كم لك بالاشراق و الاصيل
من طالب و صاحب قتيل
و الدّهر لا يقنع بالبديل
و انّما الامر الى الجليل
و كلّ حىّ سالك سبيل
ما اقرب الوعد الى الرّحيل
الى جنان و الى مقيل
«اى روزگار! اف بر دوستى تو، چقدر در شب و روز، دوستان و هواخواهان را كشتى، و بين دوستان جدايى افكندى، و در عين حال روزگار به افراد جايگزين آنها قناعت نكند، به هر حال امور به سوى خداى بزرگ بازگردد، و هر زنده سرانجام اين راه را مىپيمايد، زمان كوچيدن از دنيا چقدر نزديك شده كه به سوى بهشت و يا به سوى غير بهشت است.
. غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ؛ ص104
.
فرم در حال بارگذاری ...