|
|
به شما حجره مى دهيم
سال هاى اوّل طلبگى ام در قم، خواستم در مدرسه علميه آيت اللَّه گلپايگانى (ره) حجره بگيرم و درس بخوانم. گفتند: به كسانى كه لباس روحانيّت نپوشيده اند حجره نمى دهند. خودم خدمت ايشان رسيدم، فرمود: شما كه لباس نداريد، معلوم است كم درس خوانده ايد. به ايشان عرض كردم گرچه به من حجره نمى دهيد، ولى اجازه بدهيد يك مثال بزنم! اجازه فرمود. عرض كردم: مى گويند فردى در كاشان به حمام رفت، وقتى لباس هايش را بيرون آورد همه به او گفتند: اه، اه، چه آدم كثيفى! وقتى اين برخورد را ديد دوباره لباس هايش را پوشيد تا از حمام بيرون برود، گفتند: كجا مىروى؟ گفت: مى روم حمّام تا بيايم حمّام! حال حكايت شماست كه مى گوئيد برو درس بخوان بعد بيا اينجا درس بخوان! برو روحانى شو بعد بيا اينجا روحانى شو! وقتى اين مثال را زدم ايشان خيلى خنديد و فرمود: به شما حجره مى دهيم، شما اينجا بمانيد.
دانشمند بد سليقه
سال هاى اوّل طلبگى ام به خانه عالمى رفتم، پرسيد: چه مى خوانى؟ گفتم: ادبيات عرب. گفت: بگو ببينم «اُشتُرتُنّ» چه صيغه اى است؟ يك كلمه قُلمبه سُلمبه از من پرسيد كه نفهميدم چيست. بعد پرسيد: اگر خواهر زن كسى پسر دائى خواهرش را شير بدهد آيا به او محرم مى شود يا نه؟! پيش خود گفتم: آدم بايد فرهنگ داشته باشد. اين استاد علم دارد، امّا فرهنگ نه.
شرايط ازدواج
مى خواستم ازدواج كنم، ولى پدرم مى گفت: هر موقع در تحصيل به مدارج بالاترى رسيدى و مقدمات و سطح حوزه را گذراندى و به درس خارج فقه و اصول رفتى، ازدواج كن. ديدم به هيچ صورت قانع نمى شود. اثاثيه را از قم برداشتم و به كاشان نزد پدرم آمدم. او گفت: چرا آمدى؟ گفتم: درس نمى خوانم! شما حاضر نمى شوى من ازدواج كنم. خلاصه هر چه به خيال خويش مرا نصيحت كرد اثر نگذاشت. حتّى به بعضى آقايان سفارش كرد كه مرا براى درس خواندن نصيحت كنند. من هم بعضى را واسطه كردم كه او را براى موافقت با ازدواجِ من نصيحت كنند! تا اينكه يك روز به پدرم گفتم: يا بگو كه من مثل حضرت يوسف هستم و دچار گناه نمى شوم، يا بگو گناه كنم يا بگو ازدواج كنم. به هر حال سرانجام موفّق شدم و نظر موافق پدرم را كسب كردم.
جشن دامادى بى تجمّل
براى جشن دامادى ام اطرافيان گفتند: براى تزئين مجلس عروسى از تجّار فرش، مقدارى فرش درخواست كنيم تا آنها را در مجلس جشن كه آن زمان رسم بود، آويزان كنيم. اوّل تصميم گرفتم اين كار را انجام دهم، امّا بعد به خود گفتم: چرا براى چند ساعت جشن، سَرم را پيش اين و آن خَم كنم، مگر جشن بدون آويز كردن قالى نمى شود؟ خلاصه اين كار را نكردم و هيچ اتفاقى هم نيفتاد.
زندگىِ كامل
روزهاى اوّل ازدواجم بود، با همسرم آمدم قم و خانه اى اجاره كرديم. يك اطاق 12 مترى داشتيم، ولى يك فرش 6 مترى. پدرم برای احوال پرسى به منزل ما آمد. گفتم: اگر ما يك فرش 12 مترى مى داشتيم و تمام اطاق فرش مى شد، زندگى ما كامل بود. پدرم خنديد! گفتم: چرا مى خنديد؟ گفت: من 80 سال است مى دوم زندگى ام كامل نشده، خوشا به حال تو كه با يك فرش زندگى ات كامل مى شود!.
تشكّر از خانواده
با اينكه رفت و آمد مهمان به منزل ما زياد بود، ولى خانواده گفت: شما آقاى مطهرى را دعوت كن. علّت را پرسيدم؟. گفت: چون تنها مهمانى كه موقع رفتن، به نزديك آشپزخانه آمده و از من تشكّر مى كند، ايشان است، بقيه مهمان ها تنها از شما تشكّر مى كنند!
تواضع استاد
مى خواستم در قم براى طلبه ها كلاسى به سبك جديد بگذارم، كسى نبود تبليغ كند و خودم هم معتقد بودم كه اين روش كلاسدارى براى آنها مفيد است. لذا اطلاعيه اى را روى كاغذ نوشتم و چند كپى از آن گرفته و آمدم درب فيضيه تا به ديوار بچسبانم. يكى از اساتيد دلش براى من سوخت، با اصرار اطلاعيه را از من گرفت كه بچسباند، طلبه ها وقتى آن استاد را ديدند، همه برگه ها را از من گرفتند و پخش كردند. پس از آن بحمداللَّه كلاس برگزار گرديد.
تبليغ ناموفّق
اوائل طلبگى ام به روستايى جهت تبليغ اعزام شدم، آنها مقيّد بودند كه مبلّغ بايد خوب و خوش صدا مصيبت بخواند و چون من نمى توانستم، عذر مرا خواستند و من نيز آنجا را ترك كردم.
موضوعات: شهید, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1395-08-24] [ 04:09:00 ب.ظ ]
آیت الله العظمی سیستانی به تازگی به استفتاء برخی مقلدان در مورد رعایت نظافت در مسیر اربعین پاسخ دادند:
متن سؤال ها و پاسخ معظم له بدین شرح است:
با نزدیک شدن روزهای زیارت اربعین دوست داریم مسائلی درباره نظافت مسیر پیاده روی اربعین از شما بپرسیم به ویژه با توجه به اینکه تعداد زائران به میلیون ها نفر رسیده و کنترل اوضاع با تلاش های فردی امکان پذیر نیست.
1آیا پرداخت پول برای خریدن سطل زباله و کیسه زباله با هدف تمیز شدن موکب های حسینی و مسیر پیاده روی زائران مستحب و از مصادیق انفاق در راه شعائر حسینی به شمار می رود؟
باسمه تعالی: بله، هرچیزی که موجب تسهیل زیارت مؤمنان و ترغیب آنها به زیارت و موجب راحتی و رفاه آنها در این راه باشد مستحب است و خرج کردن پول در این راه نیز خدمت به زائران اباعبدالله و از مصادیق انفاق به شمار می رود.
2 اگر عده ای از جوانان بخواهند وقت خود را صرف تمیز کردن و نظافت این مسیر کنند، این کار آنها مستحب است؟
برداشتن مانع و آلودگی از مسیر مسلمانان در شرع مستحب است و انجام این کار در مسیر زائران امام حسین علیه السلام اجر بیشتری خواهد داشت.
3 حکم انداختن باقی مانده غذا در کنار راه چیست؟
این کار شایسته نیست و اگر موجب آزار رهگذران یا از مصادیق اسراف باشد، شرعا جایز نیست.
4 اگر نصیحتی برای صاحبان مواکب و زائران در مورد رعایت نظافت و رعایت نظم و خدمت به زائران دارید بفرمایید.
بر همه لازم است نظافت را رعایت کنند، چراکه نظافت همان طور که در حدیث شریف آمده بخشی از ایمان است و از سوی دیگر لازم است همه به بهترین شکل در جهت برقراری نظم زیارت اربعین همکاری کنند تا راحتی و سلامتی زائران تامین شود و چه زیبا و دل نشین است اگر این زیارت همراه با نظافت و نظم باشد که در این صورت نشان از ادب و رفتار عالی جمع زائران حسینی خواهد داشت. از خداوند متعال می خواهیم همگان را برای زیارت و رعایت آداب آن موفق کند و اعمال آنها را قبول کند.
3 صفر 1438ق
موضوعات: سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 03:54:00 ب.ظ ]
امام جعفر صادق علیهالسلام
هل تدری ما فضل من أتاه و ما له عندنا من جزیل الخیر فقلت لا فقال أمّا الفضل فیباهیه ملائکة السماء و أمّا ما له عندنا فالترحّم علیه کلّ صباح و مساء
امام صادق علیهالسلام به شخصی فرمودند:
آیا فضل و برتری کسی که به زیارت امام حسین علیهالسلام میرود را میدانی؟ و آیا از خیر عظیم و جزیلی که برای او نزد ما هست آگاهی داری؟ عرض کرد خیر. امام فرمودند: در فضل او اینکه تمام فرشتگان آسمان به او مباهات میکنند و خیر عظیمی که برای او نزد ما هست اینکه هر صبح و شام برای او طلب رحمت میکنیم.
کاملالزیارات/325
موضوعات: روایت, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 03:49:00 ب.ظ ]
شما برنده ی خوش شانس یک دستگاه اتومبیل لامبورگینی مازراتی و فراری سال شده اید همچنین سفری به مدت دلخواهتان به سراسر ایتالیا و اقامت در بهترین اتاقهای مجللترین هتلهای ایتالیا را برای شما درنظر گرفته ایم . علاوه بر اینها شما میتوانید هر چند دست لباس از بهترین مارک های جهان که اتفاقا ایتالیایی هستند سفارش دهید تا برایتان تهیه شود . یک خانه ی مجلل درهرجای ایتالیا که بخواهید برایتان خواهیم ساخت . در ضمن یک صندلی در جایگاه اختصاصی ورزشگاههای ایتالیا برای تماشای بازیهای تیم فوتبال یوونتوس برای شما رزرو شده است . قبل از شروع سفر نیز مبلغ صد میلیون یورو به حسابتان واریز خواهد شد . . حتی رویایمان هم حوصله ی تصور این افسانه را ندارد! ولی از رویایتان بخواهید برای تنوع هم که شده لحظاتی دراین خیالات غوطه ور شود تا حقیقتی را بگویم که این خیالات در برابر آن مانند نهالی است در برابر یک جنگل . همان طور که رویایتان در حال گشت و گذار در این خیالات است به این سوالها جواب دهید . حتی اگر اهل سفر و گردش هم نباشید از سفر به رم، ونیز، فلورانس ،سیسیل و.. می گذرید
ماشین باز هم که نباشید از مازراتی،لامبورگینی،فراری و.. میگذرید . دنبال لباسهای گران قیمت هم که نباشید چطور می توانید از بهترین مارک های جهان بگذرید؟! از آن خانه ی مجلل چطور؟ اصلا بی رودربایستی دوست دارید چند تا از گرانترین ماشین های دنیا را داشته باشید تا با لباسهای مارکتان ست کنید؟ ده تا ؟ بیست تا؟ سی تا کافیست ؟ و اما آن حقیقت رویایی ادواردو وارث کارخانجات اتومبیل سازی فیات، مازراتی، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو و ایویکو و چندین شرکت طراحی و مد لباس بود. چند تا خانه و ویلای لوکس میخواهید ؟ اصلا دوست دارید یک جزیره ی اختصاصی هم برایتان بسازیم؟ ادواردو وارث سهام اصلی چندین شرکت ساختمان سازی و راه سازی بود. فوتبالی هم که نباشید ولی باز هم تماشای بازی های یوونتوس از جایگاه ورزشگاه، خالی از لطف نیست. قبول دارید که واقعا نمی شود از آن به راحتی گذشت؟ ادواردو وارث باشگاه یوونتوس و باشگاه اتوموبیل سواری فراری بود. روزنامه های پر تیراژ کوریره دلاسرا و لاستامپا را هم به ارث می برد. وارث سهام عمده ی شرکتهای ساخت تجهیزات پزشکی و هلیکوپتر سازی نیز بود . از هرچه بگذریم از صد میلیون یورو نگذریم هرچه باشد پول پول می آورد. میشود دوباره همه ی آن ماشینها و خانه ها لباسها را خرید . ادواردو وارث چند بانک خصوصی و درآمد سالانه شصت میلیارد دلار (تا آن زمان یعنی سه برابر درآمد نفتی ایران) بود
ادواردو فارغ التحصیل رشته ی فلسفه و ادیان شرق در مقطع دکتری از دانشگاه پرینستون آمریکا پسر سناتور جیووانی آنیلی و تنها وارث ثروت افسانه ای خانواده ی پادشاهی ایتالیا بود، البته این ارث فقط به یک شرط به او می رسید و آن شرط این بودکه برای رسیدن به این ثروت و دارایی باید از اندیشه و اعتقادش دست میکشید. در واقع او دو گزینه پیش رو داشت: این ثروت رویایی و دیگری اندیشه و باورش . اما برای ادواردو ماندن بر سر اندیشه و باوری که پس سالها تحقیق به آن رسیده بود رویایی ترین ثروت بود. پس او اندیشه و باورش را انتخاب کرد. اما انتخاب گزینه ی مورد علاقه اش یک گزینه ی سومی هم برایش به ارمغان آورد; کشتن و انداختنش از روی پلی که اتفاقا توسط یکی از شرکتهای راه سازی که قرار بود به ارث ببرد ساخته شده بود . حقیقتا هر انسان آزاد اندیشی دربرابر چنین شجاعت، آزادگی و عزتی سر تعظیم فرود نمی آورد؟
سالروز شهادتت مبارک
موضوعات: شهید, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1395-08-23] [ 11:45:00 ب.ظ ]
ادواردو میگفت شیعه تک است چیزی دارد که سایر ادیان ندارند و آن وابستگی به ولایت اهل بیت است . اهل بیتی که هرکدامشان تک و بدون مشابه هستند ما تنها یک امام علی داریم یک امام حسین که تک است . کاری که امام حسین کرد را هیچ کس در تاریخ نکرد . همه این اهل بیت منحصربه فرد و تک هستند و این تنها مشخصه شیعه است . . او مشتاق شهدا بود دلباخته شهید باکری می گفت جنگ شما یک معدنی است که باید از آن استخراج کنید استخراج هم سختی دارد توی تونل ریزش هست سختی هست ولی باید استخراج کنید. . . ادواردو میگفت میخواهم به ایران بروم و پناهنده سیاسی شوم و در قم به تحصیلاتم ادامه دهم. . . . شهید ادواردو آنیلی ( مهدی آنیلی ) متولد نوزده خرداد ۱۳۳۳ (نه ژوئن ۱۹۵۴ ) نیویورک . وی تنها پسر و وارث مولتی میلیاردر مشهور ایتالیایی سناتور جووآنی آنیلی بود و مادرش، مارلا کاراچیلو، یک پرنسس یهودی بود . فقط سود دارایی های خانواده او 60 میلیارد دلار در سال است.. . شهادت بیست و چهار آبان ۱۳۷۹ تورینو ایتالیا . پس از به شهادت رساندن او اعلام کردند وی خودکشی کرده است اما شواهد حاکی از آن است که او را به شهادت رسانده اند.. حتی جسد بی جان او را کالبدشکافی نکردند.. . . . . . وی در 20 سالگی برحسب اتفاق در کتابخانه چشمش به قرآن افتاده و چند آیه از آن را میخواند و احساس میکند این نمیتواند کلام بشر باشد. . قرآن را کامل میخواند و تصمیم میگیرد مسلمان شود؛ بدون اینکه نیاز به مشورت با کسی را احساس کند. به یک مرکز اسلامی در نیویورک میرود و آنجا میگوید من میخواهم مسلمان شوم، شهادتین را میگوید و آنجا نامش را ” هشام عزیز ” میگذارند. . . . . دکتر قدیری ابیانه : در اولین سفر ادواردو به ایران و پس از شیعه شدن و ذکر شهادتین به همراه آقای فخرالدین حجازی نام او را مهدی گذاشتیم مهدی در این سفر با امام خمینی هم دیداری داشت و امام پیشانی او را بوسیده بود و پس از آن به مشهد، برای زیارت امام رضا (ع) رفت. در آنجا بهشدت تحت تأثیر زیارت قرار گرفته بود و میگفت که من وجود امام رضا (ع) را حس میکردم. وقتی از او پرسیدم از امام رضا (ع) چهچیزی خواستی؟ گفت: خواستم که از خدا بخواهد که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند.” . . . . فعالیت های ادواردو در ایتالیا ساخت یک فیلم مستند درباره ی کشورهای اسلامی اعتراض به نشر کتاب سلمان رشدی در ایتالیا . او میگفت که نمیتوانم ببینم به مقدسات من توهین شود و من هیچ حرفی نزنم. وی همچنین در برابر جنایات اسراییل در فلسطین طاقت نمیآورد و به نخستوزیر و رییسجمهوری و حتی سران کشورهای دیگر زنگ میزد و خواستار جلوگیری از این اقدامات میشد . که من به او گفتم داری با این کارها شهادتت رو جلو میاندازی. صهیونیستها دست از سر تو بر نخواهند داشت، از این کارها پرهیز کن” . . . اعمال فشار خانواده برای مسیحی شدن او : ادواردو تحت فشار اقتصادی بسیار زیادی قرار داشت. خانواده آنیلی وی را به صورت کامل از لحاظ اقتصادی تحریم اقتصادی کرده بودند. به گونه ای که وی حتی برای تاکسی سوار شدن پول نداشت. . حتی به منظور محروم کردن او از ارث ، خانواده اش او را در تیمارستان بستری کردند تا وانمود کنند او دیوانه است اما ادواردو فرار کرد.. . . سالروز شهادتت مبارک
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 11:40:00 ب.ظ ]
وَ لَاتَمْشِ فىِ الْأَرْضِ مَرَحًا اسراء/37
و روى زمين، با تكبر راه مرو!
حکایت؛ حضرت آخوند ملا ابراهیم نجمآبادی از نجمآباد بهطور ناشناس به تهران آمده و به یکی از مدارس رفت و از طلبهای ساکن در یکی از حجرات، پرسید: هم حجرهای میخواهی؟
آن طلبه که مرحوم نجمآبادی را ظاهری بی پیرایه و افتاده حال میدید، گمان نمیبرد از بزرگان علما باشد، گفت: اگر کسی باشد که به خدمت حجره مدد نموده و سبب آسودگی و فراغت من گردد، با او خواهم ساخت.
آخوند به فروتنی و خاموشی مثل یک نفر خادم به کار حجره پرداخت و این دو هم حجره، شب و روز با یکدیگر زندگی میکردند، تا آنکه شبی صاحب حجره در مطالعه کتابی که میخواند، گیرکرده بود و مطلب را درک نمیکرد و روشنی چراغ هم مانع خواب حضرت آخوند شده بود، پس بلند شد و فرمود: شما را چیست که امشب مطالعه را تمام نمیکنید و نمیخوابید؟
گفت: ترا چه کار به این کارها، پس از چند کلمه گفتگو آخوند فرمود: ظاهراً فلان کتاب را در پیش داری و در فهم عبارت درماندهای، چون آن را غلط میخوانی، آن وقت برخاست محل اشکال را صحیح خواند و مطلب را به بیانی روشن تقریر فرموده و گفت: حال مشکل حل شد، برخیز و آسوده بخواب، اما با این شرط و عهد که آنچه امشب گذشت، نادیده بگیری و به زبان نیاوری و من همان خادم باشم و تو همان مخدوم که بودی. بیچاره صاحب حجره در گرداب حیرت فرو رفت و تا صبح در این خیال که این چه حکایتی بود، نخوابید، فردا که از درس برگشت کتاب را نزد آخوند گذاشت تا درس را با بیانی کافی برایش تقریر کند، بالاخره آن عهد را شکست و همدرسان خبردار شدند، کار به جایی کشید، حضرت آخوند مجبور به تدریس شد و مشهور گردید و از سایر مدرسین سرآمد شد.1
در بلندی با فرودستان تواضع پیشه کن تا چو ماه نو تو را گردون کند از زر رکاب2
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل 2. صائب تبریزی
موضوعات: سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 11:20:00 ب.ظ ]
طلبه شهیدحسن خلیلی کاشیدار
بخشی از وصیت نامه شهید
مادر جان! تو بودی که مرا به جبهۀ نور علیه ظلمت فرستادی و عشق امام حسین علیه السلام را در قلبم به وجود آوردی که من حالا به عشق امام حسین علیه السلام و عشق الله به این جاهایی که غیر از نور چیز دیگری دیده نمی شود، آمدم؛ چون که شما در مجلس عزای امام حسین علیه السلام شرکت می کردی، اشک می ریختی و اشک با شیر تو مخلوط می شد و من میل می کردم؛ حال به عشق امام حسین علیه السلام به این جا آمدم، شاید بتوانم به ملاقات آن حضرت سر ازتن جدا بروم و آن حضرت را زیارت کنم و آن حضرت مرا شفاعت کند.
پس تو ای مادر! هر موقع یادی از من کردی به یاد مظلوم کربلا باش و برای چنین مظلومانی گریه کن که از هر نظر از همه انسان ها مقام والایی دارند.
مادرم! از دوران کودکی هر موقع نامی از امام حسین علیه السلام می بردند، آرزو می کردم که ای کاش در آن زمان بودم و در رکاب آن حضرت به شهادت می رسیدم! حال فرزند او (امام خمینی) آمد و به آرزوی خودم رسیدم.
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 11:15:00 ب.ظ ]
فضائل اربعین از نگاه معصومین(۱)
امر به زیارت
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع).
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید. (1)
زیر پرچم رسول خدا (ص)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ زُوَّارُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ …. الْحَقُوا بِلِوَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى لِوَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَكُونُونَ فِي ظِلِّهِ- وَ اللِّوَاءُ فِي يَدِ عَلِيٍّ (ع). (2)
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی روز قیامت می شود، منادی ندا می دهد؛ زائران حسین بن علی (ع) کجایند؟ …. منادی به آن ها می گوید: به پرچم رسول خدا صلی الله علیه وآله ملحق شوید. آنان زیر سایۀ آن پرچم خواهند بود که در دست امیرالمؤمنین علیه السلام است.
زیارت ماهیانه امام حسین (ع)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: …. يَا عَلِيُّ (عَلِيِّ بْنِ مَيْمُونٍ الصَّائِغِ) إِنْ قَدَرْتَ أَنْ تَزُورَهُ فِي كُلِّ شَهْرٍ فَافْعَلْ. (3)
امام صادق علیه السلام به علی بن میمون صائغ فرمود: یا علی! اگر توانستی ماهی یکبار به زیارت امام حسین علیهالسلام بروی، انجام بده.
هزار حسنه برای هر قدم
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ ع مِنْ شِيعَتِنَا …. يُكْتَبَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا …. أَلْفُ حَسَنَةٍ وَ مُحِيَ عَنْهُ أَلْفُ سَيِّئَةٍ- وَ تُرْفَعُ لَهُ أَلْفُ دَرَجَةٍ. (4)
امام صادق علیه السلام فرمود: کسی از شیعیان ما که امام حسین علیه السلام را زیارت کند…. به هر قدمی که برمی دارد….. هزار حسنه برایش نوشته می شود و هزار گناه از او پاک می گردد و هزار درجه برایش بالا برده می شود.
(1)- من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 582. (2)- كامل الزيارات، النص، ص: 141. (3)- كامل الزيارات، النص، ص: 295. (4)- كامل الزيارات، النص، ص: 134.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 11:11:00 ب.ظ ]
قَالَ الصّادق سلام الله علیه:
وَ اللَّهِ لَوْ أَنِّي حَدَّثْتُكُمْ فِي فَضْلِ زِيَارَتِهِ لَتَرَكْتُمُ الْحَجَّ رَأْساً وَ مَا حَجَّ أَحَدٌ وَيْحَكَ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اتَّخَذَ كَرْبَلَاءَ- حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَ مَكَّةَ حَرَما
حضرت آقا امام صادق سلام الله علیه:
به خدا قسم اگر در فضیلت زیارت امام حسین سلام الله علیه با شما سخن میگفتم قطعا حج را به طور کلی رها می کردید و هیچ کدام از شما به حج نمی رفت. مگر نمی دانی که خداوند سبحان قبل از این که مکه را حرم خود بگیرد کربلا را حرم امن و مبارکه خود گرفت.
كامل الزيارات، النص، ص: 267 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج98، ص: 33 وسائل الشيعة، ج14، ص: 514 منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج2، ص: 265 ترجمه ی نفس المهموم ، ص ۵۰۲
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 11:00:00 ب.ظ ]
معاویه بن وهب میگوید وارد منزل حضرت صادق علیهالسلام شدم
در نمازخانه منزلش، به نماز ایستاده بود صبر کردم تا نمازش تمام شد دیدم پس از نماز، …. دست به دعا برداشت و برای زائران قبر حسین بن علی دعا کرد آنانکه با انفاق مال و تلاش بدنی به زیارت حسین میروند، برای پیوند با ائمه و شادکردن رسول خدا و پاسخگویی به فرمان امامان و خشمگین ساختن دشمنان و راضی کردن خداوند
و چنین دعا کرد: خدایا، از آنان راضی باش و خود و خانواده شان را، شب و روز، نگهدار و همراهی شان کن و از شر هر جبار سرکشی و ستمگر و از گزند شیاطین نهان و آشکار در امانشان بدار و نیازهایشان را برآور خدایا به آنان، بخاطر اینکه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزیدند، بهترین پاداشها را عطا کن خدایا! آن چهرهها را که آفتاب در این راه تغییر داد، رحمت کن آن صورتهایی را که بر تربت حسین، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده آن چشمهایی را که در راه ما اشک ریخت، آن دلهاییکه برای ما و تشنگی ما سوخت، آن ناله هایی که برای ما سرداده شد، رحمت کن.
خدایا! من آن بدنها و جانها را تا قیامت، تا هنگام ورود به کوثر در آن روز تشنگی بزرگ، به تو امانت میسپارم…
امام، همچنان دعا میخواند و سجده میکرد. پس از فراغت از نماز، گفتم: این دعاهایی را که از شما شنیدم، … به خدا قسم، آرزو کردم که ای کاش به حج نرفته بودم و حسین را زیارت میکردم.
امام فرمود: تو به او بسیار نزدیکی. پس چه چیز مانع از آن می شود که به زیارتش بروی؟ ای معاویه بن وهب! مبادا که این کار را ترک کنی؟ گفتم: نمی پنداشتم که کار، به این ارزش و عظمت میرسد.
کلینی الكافی جلد4، صفحه 582
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی
لینک ثابت
[شنبه 1395-08-22] [ 04:25:00 ب.ظ ]
|