زدن زنان و حد آن از منظر قرآن |
بسم الله الرحمن الرحیم
مردی به همراه دخترش ، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیده و از شوهردخترش شکایت کرد که او دخترم را زده و اثرش در صورت او باقیست .و درخواست کرد که انتقام دخترش را از شوهر او بگیرد .
پیامبر خدا آیه 34 سوره نساء را قرائت فرمودند و فرمودند این حق تو نیست .
تو درخواستی از من داری که خداوند خلافش را اراده کرده و بر خلافش دستور داده است .
مردان قوام بر زنانند به هنگام ادب کردن آنها.
روایتی که بیان شد در صفحه 346 از جلد 25 کتاب جامع احادیث الشیعه ذکر شده است و با آیه قرآن موافقت دارد .
النساء : 34 الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبيراً
مردان سرپرست و قیم زنانند به سبب برترىهايى كه خداوند ( در ناحیه ویژگی های جسمی و عقلی) به برخى از آنان در برابر برخى ديگر داده است و به سبب آن كه از اموالشان [براى آنها] خرج مىكنند.
پس زنان صالح فرمانبردار همسرشانند و در غياب [همسر] اسرار او و حدود الهى را حفظ مىكنند. و [اما] آن دسته از زنان را كه از سركشى آنها بيم داريد پندشان دهيد و [بعد اگر پند موثر نشد] در بستر، از آنها دورى كنيد و [اگر مؤثر واقع نشد] تنبيهشان كنيد. پس اگر اطاعت شما كردند بر آنان بهانه مجوييد، همانا خدا والاى بزرگوار است.
اگر زنی در چهار چوب شرع خداوند رفتار نکرد و نسبت به اطاعت از همسر در تمام اموری که خداوند جایز دانسته است ، سرکشی نمود (چه در امور جنسی و چه در اصول حاکم بر خانه و خانواده و البته در حدود الهی)
چنین زنی را باید ابتدائا دعوت به سمت خوبی ها و اطاعت از خداوند وتسلیم بودن در برابر ایه 34 سوره نساء و سایر ایات و روایتی که به زن دستور پیروی از همسر را میدهد ،موعظه نمود.
اگر موعظه اثر نداشت ، باید ترک همبستری با او نمود و از نیاز جنسی و عاطفی زن نسبت به شوهر ، به عنوان یک افسار مهار و یک تنبیه استفاده کرد و زن را متوجه پیامد رفتار زشت و خلاف شرعش نمود.
و البته اگر باز هم تاثیری ملاحظه نشد ، آنگاه وقت زدن و تنبیه بدنی فرا رسیده است .
- حد زدن و این که آیا بعد از زدن اگر سرخی یا کبودی ایجاد شود دیه واجب میشود یا نه در این آیه مشخص نیست.
- در قرآن نمونه ای از زدن زنان وجود دارد که حضرت ایوب علیه السلام همسرشان را تنبیه بدنی کردند .
توضیح : همسر ایوب مرتکب اشتباهی شده بود و این سبب شد ایوب علیه السلام قسم بخورد که اگر از مرضم شفا پیدا کنم تو را تازیانه خواهم زد .
وقتی حضرت شفا پیدا کردند خداوند فرمود دسته ای ازشاخه های گندم را به عنوان تنبیه به همسرت بزن و قسم خود را نشکن.
ص : 44 وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ
(و به او گفتيم:) بستهاى از ساقههاى گندم را برگير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشكن! ما او را شكيبا يافتيم چه بنده خوبى كه بسيار بازگشتكننده (به سوى خدا) بود!
در مورد این آیه باید دقت داشت که گویا حضرت ازتصمیم خود پشیمان شده بود و میخواست قسم خود را بشکند.
نکته بعدی که در آیه وجود دارد ، نرمی تنبیه بدنی ای است که خداوند برای همسر ایوب مقرر فرموده است ؛ ضغث مجموعه ای از ساقه های خشک و تر گیاهان نرم را میگویند و از این جهت روایاتی که حد زدن را خفیف و سبک معرفی میکند با قرآن موافقت دارد.
از جمله میتوان به روایتی از نبی خدا اشاره نمود که حضرت فرمودند: منظور از زدن در آیه 34 سوره نساء زدن با چوب مسواک است و یا با اشاره دست فرمودند به قدری که دستت به دستش بخورد. (نکته ای که میتوان فهمید این است که در تنبیه و زدن ، باید شخصیت طرف تحقیر شود و زدن خفیف و سبک ، برای یک انسان مخصوصا همسر آدم که توقعی جز محبت ندارد، بسیار خورد کننده و سنگین است و البته در روایات ما نیز به این نکته اشاره شده که مراقب حد تنبیه و تکرار آن باشید که تنبیه شونده جری نشود)
- زدن همسر بر اساس روایت امام حسن عسکری علیه السلام در آخرین مرحله و بعد از طی دو مرحله قبلش خواهد بود.یعنی بعد از موعظه و ترک همبستری . و البته به صریح آیه 34 سوره نساء اگر زنان از سرکشی دست برداشتند مردان حق تنبیه آنها را دیگر ندارند.
- دلسوزی برای زنی که با خداوند مخالفت کرده و از همسرش اطاعت نمیکند ، کاملا نابجا و خلاف آیات دیگر قرآن است.
در پایان این روایت پیامبر صلی الله علیه وآله را خدمت شما عرضه میکنم که فرمودند:
اضربوا النساء علی تعلیم الخیر
در طریق آموزش خوبی ها ، حتی اگر لازم شد زنان را بزنید.
جلد 25 صفحه 347 از کتاب جامع احادیث الشیعه .
فرم در حال بارگذاری ...