یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 157
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 750
  • 1 ماه قبل: 5050
  • کل بازدیدها: 167295

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین


    رتبه

     
    « مورد لعن ملایکه است کسی که لعن بردشمنان اهلبيت عليهم السلام نفرستد
    دفاع امير المؤمنين عليه السّلام از حضرت زهرا عليها السّلام‏ »

       
      امام على عليه السّلام، از خانه تا مسجد ...    

     

     

     

     

    دستور ابو بكر براى حمله و آتش زدن خانه‏

     

    عمر فرستاد و كمك خواست. مردم هم آمدند تا داخل خانه شدند، و امير المؤمنين عليه السّلام هم سراغ شمشيرش رفت.

    قنفذ نزد ابوبكر برگشت در حالى كه مى ‏ترسيد على عليه السّلام با شمشير سراغش بيايد چرا كه شجاعت و شدّت عمل آن حضرت را مى‏

    دانست.

    ابو بكر به قنفذ گفت: «برگرد، اگر از خانه بيرون آمد (دست نگه دار) و گر نه در خانه‏ اش به او هجوم بياور، و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بكشيد»! قنفذ ملعون آمد و با اصحابش بدون اجازه به خانه هجوم آوردند. على عليه السّلام سراغ شمشيرش رفت، ولى آنان زودتر به طرف شمشير آن حضرت رفتند، و با عدّه زيادشان بر سر او ريختند.

    عدّه ‏اى شمشيرها را بدست گرفتند و بر آن حضرت حمله‏ ور شدند و او را گرفتند و بر گردن او طنابى انداختند «24»!!

     

    مجروح شدن حضرت زهرا عليها السّلام بدست قنفذ

     

    حضرت زهرا عليها السّلام جلو در خانه، بين مردم و امير المؤمنين عليه السّلام مانع شد. قنفذ ملعون با تازيانه به آن حضرت زد، بطورى كه وقتى حضرت از دنيا مى‏ رفت در بازويش از زدن او اثرى مثل دستبند بر جاى مانده بود «25». خداوند قنفذ را و كسى كه او را فرستاد لعنت كند.

     

     بيعت اجبارى امير المؤمنين عليه السّلام‏

     

    على عليه السّلام، از خانه تا مسجد

     

    سپس على عليه السّلام را بردند و به شدت او را مى‏ كشيدند، تا آنكه نزد ابو بكر رسانيدند. و اين در حالى بود كه عمر بالاى سر ابو بكر با شمشير ايستاده بود، و خالد بن وليد و ابو عبيدة بن جراح و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل و مغيرة بن شعبة و اسيد بن حضير و بشير بن سعيد و ساير مردم در اطراف ابو بكر نشسته بودند و اسلحه همراهشان بود «26».

     

    ورود بى‏ اجازه به خانه حضرت زهرا عليها السّلام‏

     

    سليم مى‏ گويد: به سلمان گفتم‏ «27»: آيا بدون اجازه به خانه فاطمه عليها السّلام وارد شدند «28»؟! گفت: آرى بخدا قسم، و اين در حالى بود كه «خمار» «29» نداشت. حضرت زهرا عليها السّلام صدا زد: «وا ابتاه، وا رسول اللَّه، اى پدر، ابو بكر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بدرفتارى كردند در حالى كه هنوز چشمان تو در قبرت باز نشده است» «30» و اين سخنان را حضرت با بلندترين صدايش ندا مى‏ نمود.

    سلمان مى‏ گويد: ابوبكر و اطرافيانش را ديدم كه مى‏ گريستند و صدايشان به گريه بلند شده بود. در ميان آنان كسى نبود مگر آنكه گريه مى ‏كرد جز عمر و خالد بن وليد و مغيرة بن شعبه، و عمر مى‏ گفت: ما را با زنان و رأى آنان كارى نيست!!

     

     

    ______________________________
    (24) در كتاب احتجاج چنين است: بر گردن او طناب سياهى انداختند!! و در «د» دستور حمله به خانه از قول عمر پس از به آتش كشيدن درب خانه ذكر شده است كه به قنفذ گفت: بر او حمله كن و او را بيرون بياور.

    (25) «د»: حضرت زهرا عليها السّلام آمد تا بين مردم و امير المؤمنين عليه السّلام مانع شود. قنفذ با تازيانه‏ اش به او زد و بين در مورد فشار قرار گرفت و فرياد زد: «يا ابتاه، يا رسول اللَّه». و جنين كشته شده را سقط كرد، و تازيانه قنفذ در بازوى او مثل دستبند اثر كرد. در كتاب احتجاج عبارت چنين است: با تازيانه بر بازويش زد و اثر آن- بخاطر زدن قنفذ- در بازوى آن حضرت مثل دستبند باقى ماند. ابو بكر سراغ قنفذ فرستاد كه «فاطمه را بزن»! قنفذ او را به طرف چهارچوب درب خانه كشانيد و سپس درب را فشار داد و استخوانى از پهلويش شكست و جنينى سقط كرد. در نتيجه دائما در بستر بود تا در اثر همان شهيد شد.

    (26) «د»: و شمشيرها را كشيده بودند.

    (27) اين قطعه از حديث سليم را علّامه سيد محمد بن مهدى قزوينى در اشعار عربى خود آورده كه در مجالس عزادارى بسيار خوانده مى‏شود:

    يا عجبا يستأذن الامين* عليهم و يهجم الخؤون قال سليم: قلت: يا سلمان* هل هجموا و لم يك استيذان فقال: اى و عزّة الجبّار* و ما على الزّهراء من خمار لكنّها لاذت وراء الباب* رعاية للسّتر و الحجاب فمذ رأوها عصروها عصرة* كادت بنفسى أن تموت حسرة تصيح يا فضّة سنّدينى* فقد و ربّى قتلوا جنينى فاسقطت بنت الهدى وا حزنا* جنينها ذاك المسمّى محسنا و لم يرعها كلّما قد فعلوا* لكنّها قد خرجت تولول فانبعثت تصيح بين النّاس* خلّوه او لاكشفنّ راسى به كتاب «وفاة الصديقة الطاهرة» تأليف سيد عبد الرزّاق مقرّم: ص 49، و كتاب «رياض المدح و الثناء» تأليف شيخ حسين بن على بلادى: ص 3 مراجعه شود.

    (28) «د»: آيا در خانه حضرت زهرا عليها السّلام را آتش زدند و بدون اجازه به خانه او وارد شدند؟!

    (29) «خمار» به معناى پوشش همه سر، و يا پوشش صورت است.

    (30) ظاهرا منظور نوعى كنايه است و معنى اين است كه وقتى انسان در قبر گذاشته مى‏ شود دوباره زنده مى‏ شود، ولى ابو بكر و عمر آنقدر در جنايت خويش عجله داشتند كه اين اندازه هم مهلت ندادند.

     

    ________________________________________

    أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم ؛ ؛ ص227 تا230
    هلالى، سليم بن قيس - انصارى زنجانى خوئينى، اسماعيل، أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم بن قيس هلالي، 1جلد، نشر الهادي - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1416 ق.

     

     

    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی  لینک ثابت [چهارشنبه 1395-11-27] [ 07:46:00 ب.ظ ]
    آراي كاربران براي اين مطلب
    5 ستاره:
     
    (1)
    4 ستاره:
     
    (0)
    3 ستاره:
     
    (0)
    2 ستاره:
     
    (0)
    1 ستاره:
     
    (0)
    1 رأی
    ميانگين آراي اين مطلب:
    5.0 stars
    (5.0)
    نظر از: عابدی [عضو] 
    • زینبیه ایوان
    5 stars

    سلام دوست عزیز
    ممنون از وبلاگ خوبتون
    منتظر نگاه پرمهرتون در وببلاگمون هستیم
    لطفا روی لینک زیر دیدن کنید
    http://ivan.kowsarblog.ir/%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%84-1

    1396/02/09 @ 09:39


    فرم در حال بارگذاری ...

      فید نظر برای این مطلب

     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود