یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


... و اینک نیک بنگر حتی از میان خارها نیز میتوان رویید: با رویشی سرخ، با منشی سبز و این است رمز دوام شیعیان در حصار دجالیانِ زمان: رویش سرخ حسینی همرا با منش سبز مهدوی!!

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

  • جستجو


    موضوعات

  • همه
  • روایت
  • شهید
  • درست نویسی
  • کلام رهبری
  • سخن بزرگان
  • متفرقه
  • دانلود ها
  • سبک زندگی
  • قرآن
  • امالی(شیخ صدوق)
  • نهج البلاغه
  • شعر
  • نگین آفرینش
  • محرم
  • سیاسی
  • صاحب الزمان
  • اربعین
  • کربلا
  • خدا
  • شهید ابراهیم هادی

  •   فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
  • RSS چیست؟

    آمار

  • امروز: 229
  • دیروز: 161
  • 7 روز قبل: 926
  • 1 ماه قبل: 5095
  • کل بازدیدها: 167295

  • یا اَیُهَا العَزیز انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً


    کاربران آنلاین

  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

  • رتبه

     
       
      سه ساله باشى و سى ساله ها دخیلت باشند ...    

    .

     

     .

    یک نیمه شب بهانه‌ی دلبر گرفت و بعد
    قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد

    اما نیامده ز سفر مهربان او
    یعنی دوباره هم دل دختر گرفت و بعد

    آنقدر لاله ریخت به راه مسافرش
    تا خواب او تجلی باور گرفت و بعد

    آخر رسید از سفر، اما سر پدر
    سر را چقدر غمزده در بر گرفت و بعد

    گرد و غبار از رخ مهمان مهربان
    با اشک چشم و گوشه‌ی معجر گرفت و بعد

    انگار خوب او خبر از ماجرا نداشت
    طفلک سراغی از علی اصغر گرفت و بعد

    از روزهای بی کسی اش گفت با پدر
    یعنی نبرد بغض و گلو در گرفت و بعد:

    خورشید من به مغرب گودال رفتی و
    باران تیر و نیزه و خنجر گرفت و بعد

    معراج رفتی از دل گودال قتلگاه
    نیزه سر تو را به روی سر گرفت و بعد

    دلتنگ بود دخترت و سنگ ِ کینه اى
    بوسه ز چهره و لب و حنجر گرفت و بعد

    …

    اما دوباره فرصت جبران رسیده بود
    یک بوسه آه از لب پرپر گرفت و بعد


    جان داد در مقابل چشمان عمه اش
    با بال های زخمی خود پر گرفت و بعد …

     

    /یوسف رحیمى

    .

    کلیدواژه ها: #عاشورا #ashora #moharam #محرم #حسین #امام_حسین #ک, امام حسین ع، حضرت رقیه س, امام حسین عاشورا کربلا گودال قتلگاه, علی اصغر, معجر, معراج, پدر
    موضوعات: سخن بزرگان, محرم  لینک ثابت [سه شنبه 1396-08-02] [ 08:03:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »

       
      استثنای بوسیدن پدر و مادر و اجر آن    

    .

    .

    .

    .


    مردی به حضور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید:

    «ای رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه ی در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟»

    پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

    پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، (یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه ی در بهشت می رسی.)

    او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟

    پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

    قبر آن ها را ببوس.

     

    هنگامی که حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای دیدار پسرش اسماعیل، از شام به مکه آمد، فرزندش در خانه نبود و حضرت ابراهیم (علیه السلام) به سوی شام برگشت.

    وقتی اسماعیل به خانه بازگشت، همسرش آمدن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را به اسماعیل خبر داد.

    اسماعیل به جست و جوی رد پای پدر پرداخت و جای پای پدرش را پیدا کرد و به عنوان احترام به پدر، جای پای ایشان را بوسید.

    .

    .

    الاعلام قطب الدین حنفی ص 24

     

    .

    .

    کلیدواژه ها: بهشت, بوسه, قبر, مادر, مکه, پدر
    موضوعات: روایت, سخن بزرگان, متفرقه, سبک زندگی  لینک ثابت [یکشنبه 1396-06-19] [ 07:26:00 ب.ظ ]

    ارسال نظر »
     
    •  خانه  
    •  تماس   
    •  ورود