|
|
سلام بر خون خدا سلام بر رحمهالله الواسعه سلام بر نور چشم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سلام بر فرزند شهید امیرالمومنین، علی علیهالسلام و بیبی فاطمه زهرا سلام الله علیها سلام بر شافع روز جزا سلام بر آن که ملائک در عزایش میگریند سلام بر کسى که بیعتش را شکستند سلام بر آقایى که حامى دیگران بود و خود بییاور ماند سلام بر محاسن خضاب شدهاش سلام بر چهره به خاک و خون آلودهاش سلام بر دندان کوبیده مولا با چوب خیزران و چوبدستی عبیدالله ملعون سلام بر سر مقدسی که بر فراز نیزه عدوان زده شد سلام بر تشنگى کشیده در کنار نهر آب سلام بر حسین (ع) و فرزندان فرزانه و اصحاب عزیزش و سلام بر دشت تفتیده عشق! سلام بر میدان عشقبازی یاران عاشق دلباخته کوى معشوق سلام بر تو اى کربلا سلام بر تو اى دشت پر بلا سلام مرا با گلوى بغض فروخوردهات و چشمان مواج از دریاچه اشک دلتنگیات و با جگر سوختهات و قلب پارهپارهات پاسخگو کربــلا! میخواهم که با تو سخن بگویم! میخواهم بقچه حرفهاى بر دوش ماندهام را براى تو پهن کنم؛ نمىدانم، نمىدانم تاب شنیدن حرفهایم را دارى یا نه؟ با تو سخن میگویم، تویی که آن محزونترین روز را در خود دیدی! تویی که از غم مولایت از ازل تا به ابد عزاداری! کربلا، از غروب عاشورا بگو… براستی آن روز چه کشیدی؟ شنیدهام که غروب روز عاشورا براى تو سخت التهابآور بود؟ یقین دارم که اگر در اسارت خاک نبودی هر آن لباس رزم بر تن میکردی و غران و آتشفشان بار، بر آن ملعونان و نفرینشدگان ابدی، حمله میبردی! کربلا! بگو که آن سه روز و دو شبى که پیکرهاى شقایق رنگ قافله عشق بر پیشانى پینه بستهات میهمان بودند با آنان چهها گفتى؟ کربلا، برایم از اصحاب بگو! آنان که باوفاترین اصحاب تاریخ بودند. از چهرههای برافروخته و هیجانزدهشان برای تکه تکه شدن در راه حسین (ع) بگو… کربلا! از علیاکبر (ع) بگو که شبیهترین بنیهاشم به رسولالله (ص) بود، آنقدر که آن ملعونان لحظهای پنداشتند مبادا رسول خدا (ص) به میدان آمده! از داغ شهادت فرزند بگو؛ چگونه قلب سیدالشهدا (ع) را جریحهدار کرد! از آن لحظهای بگو که آقا از روی اسب میدان را تماشا میکرد، پیدرپی با هر ضربه علی (ع) میگفت ماشاءالله! لا حول و لا قوه الا بالله! و به یکباره ذکر لبش شد: «انا لله و انا الیه راجعون!» از لحظهای بگو که سر در کنار پیکر دردانهاش گذاشت و ملتمسانه منتظر بود تا فرزند، بار دیگر پدر را صدا بزند! از پیکر مثله شده و اربا اربا شده عزیز زهرا (س) بگو! بگو برایم چگونه جوانان بنیهاشمی بدن علی اکبر (ع) را به خیمهها بازگرداندند! بگو… کربلا، از قاسم (ع) که امانت برادر بود بگو! از پسربچهای که خطاب به عمویش شهادت را «احلی من العسل» خواند! او که هیچ لباس رزمی اندازه تنش یافت نمیشد! از لحظه وداع برادرزاده با عمویی بگو که برایش پدر بود! از نبرد حیدری فرزند مجتبی (ع) بگو و از پیکر قد کشیدهاش پس از شهادت… کربلا، از باب الحوائج شش ماهه، مظلومترین مظلوم تاریخ بگو! از علیاصغر (ع) آن طفل شیرخوارهای که آن دم که نوای «هل من ناصر ینصرنی» پدر را شنید، خود را از گهواره بیرون پرت کرد تا به یاری پدر غریبش بپیوندد! بگو که چگونه تیر سه شعبه گلوی نازنینش را درید و او را در آغوش پدر شهید کرد… کربلا بگو: «سقاى تشنهلب» یعنی چه؟ آیا عجیب نیست؟ مىدانم که در حافظهات این تصویر مانده است، آنجا که سقایى تشنهلب بر لب آب جان به جانان تقدیم کند. از آن لحظهای بگو که فاطمه زهرا (س) ناله میزد: «وای پسرم!» از اولین و آخرین باری بگو که قمر بنیهاشم، مولایش را برادر خطاب کرد! از داغ زاده امالبنین (س) بگو که کمر مولا را شکست! از لحظهای بگو که امام حسین (ع) دستان بریده عباس (ع) را در آغوش گرفته بود و میبوسید! از آن لحظهای که آقا بهسوی خیمهها رفت و پرچم خیمه عمو را پایین کشید، ناله اهل حرم بلند شد و امیدشان ناامید! حرم…عمو…آب…عطش…! کربلا بگو آیا یادت هست که خیل خصم سر کبوتر قافلهسالار عشق را بر سرنیزه کردند و با خود بردند؛ ولى هنوز دشت پر از نور و صفا بود؟ خیمههاى اهل حرم را به آتش کشیدند تا شاید خشم و غضبشان فرو نشیند و غافل از اینکه آه طفلان حرم باز آنان را به آتش خواهد کشانید! کربلا از دل امالمصائب (س) بگو! از حرقه قلب دخت امیرالمونین (ع) بگو که چگونه آتش گرفته بود و زبانههاى جانسوز غم سنگین دل زینب (س) همچنان و پس از سالها گذر از آن واقعه، دل اهل ولاى على (ع) را به درد مىآورد. کربلا برایم از سختترین و عاشقانهترین خداحافظی تاریخ بگو. آن دم که امام حسین (ع) برای آخرین بار به خیمه خواهر رفت. کربلا میدانم دردکشیده و غمدیدهای؛ ولی تو هیچگاه سوخته آتش فراق مولا نبودی! کربلا تو تازیانه و سیلی نخوردهای! تو غم غربت نچشیدهای! تو سرپرست کاروان یتیمان و رنجکشیدهترین طفلان تاریخ نبودی! ای کربلا امان از دل زینب (س)! امان از دل زینب (س)! امان از دل زینب (س) که چه گذشت بر او! اینها را من برایت میگویم؛ میدانی در شام، آن ملعون منحوس طلعت، برای رقیه (س) چه هدیهای فرستاد؟ میدانی… آه! آه! آه! اینها را ندیدی؛ ولی من طاقت ادامه ندارم! نمیخواهم روضهخوان تو باشم که نه تو تاب شنیدن داری و نه من تاب گفتن! کربلا تو از روز ازل از خورشید حسین (ع) سوختی و در عزایش خون گریستی، شاید به همین خاطر باشد که آنقدر سوزانی و خشک! ای کربلا تو بزرگترین مصیبت تاریخ را کشیدهای. مصیبتی به وسعت زمین و آسمانها و به پاداش این داغ بزرگ، خداوند بر تو منت نهاد و پیکر دردانهاش را در تو جای داد تا مرهم غمت باشد و تو افضل سرزمینهای عالم شدی و تو را با خاک تفوق داد! ای کربلا تو خاک نیستی، اگر نه خوردنت مستحب نبود! کربلا نامت را که بر زبان جارى مىکنم سیل اشک از دیدگانم جارى مىشود؛ نمىدانم و واقعا هم نمىدانم چه سرى در این میان نهفته است، در حیرتم که کام جان تو از فرط تشنگى خشک خشک است؛ ولى دل من از دورى روى تو و از زمزمه نام تو به دیدگانم فرمان سیل اشک مىدهد و… تو خود بگو چه رازى در این میان نهفته است؟ کربلا، مدتهاست در آرزوى دیدار تو مىسوزم و مىسازم کربلا عطش استشمام بوی سیب وجودم را ذوب میکند کربلا تو خود عنایتى کن و باز مرا به آستانت بخوان کربلا جواب سلامم را بده با هر زبانى که تو را بیشتر رضاست! و ای کربلا! میدانم تو هم مثل ما منتظری! منتظر منتقم خون حسین (ع)! الهی انشدک بدم المظلوم! الهی انشدک بدم المظلوم! الهی انشدک بدم المظلوم… عجل لولیک الفرج عجل لولیک الفرج عجل لولیک الفرج
موضوعات: روایت, شعر, محرم
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-30] [ 06:45:00 ب.ظ ]
.
امام صادق- عليه السّلام- روايت مىكند: شخصى به نام جبير، خزانه دار
معاويه بود و مادر پيرى داشت كه در كوفه زندگى مى كرد. روزى به معاويه گفت:
مادر پيرم در كوفه است و دلم براى او تنگ شده است، اجازه بدهيد بروم و او را ملاقات كنم و حق مادرى را ادا نمايم.
معاويه گفت: در كوفه چه كار مىكنى؟ چون در آنجا مرد ساحرى است كه به او «على بن ابى طالب» مىگويند و مى ترسم تو را فريب دهد! جبير گفت: من با على چه كار دارم، مى روم و مادرم را زيارت مى كنم و بر مى گردم. معاويه اجازه داد. جبير آمد تا به عين التمر رسيد. و مقدار پولى كه همراه آورده بود در آنجا دفن كرد. مأموران على- عليه السّلام- او را گرفتند و پيش آن حضرت آوردند.
وقتى كه چشم على- عليه السّلام- به او افتاد، فرمود: اى جبير! تو گنجى از گنجهاى خدا هستى معاويه به تو گفته است كه من ساحر هستم.
جبير گفت: به خدا سوگند! همين طور است.
امام فرمود: پيش تو مقدارى پول بود كه قسمتى از آن را در عين التمر، مخفى كردى.
جبير گفت: «درست مى فرماييد يا امير المؤمنين!».
على- عليه السّلام- رو كرد به امام حسن و فرمود: يا حسن! او را به خانه خود ببر و به او نيكى كن.
فرداى آن روز، على- عليه السّلام- او را صدا كرد و فرمود: در زمان رجعت او از طرف كوه اهواز با چهار هزار سواره مسلح مى آيد و كنار قائم اهل بيت- عليه السّلام- مى جنگد .
جلوه هاى اعجاز معصومين عليهم السلام ؛ ؛ ص153،154
.
موضوعات: شهید
لینک ثابت
[ 06:39:00 ب.ظ ]
.
.
وَ یَعِجَّ العاجّون وَ یَضِجَ الضّاجون فی مُصیبـ ةِ الحُسین وَ بَقاءُ الاسلام وَ شِفاء الـآلام عندَ تُربَـ ةِ الحُسین
وَ بُکاءُ الـزُوّار و بِـحارُ الاَنوار تَحت قُـبّـ ةِ الحُسین وَ حسابُ المیزان وَ تَمامُ الایمان فی مَحَـبّـ ةِ الحُسین
وَ مَحلُّ الانفاق وَ سُلوکُ العُـشّـاق فی مَواکِبِ العَـزا قَتیـلَ العاشورا وَ عَـزیـزَ الـزّهـرا، شافِعی یومٍ جَـزا
شدم پابستِ پابستِ پابستِ تـو دلم بی تابِ بی تابِ بی تابِ تـو
.
موضوعات: شعر, محرم
لینک ثابت
[شنبه 1396-07-29] [ 10:36:00 ب.ظ ]
.
سالهاست که می آید هر کجا که تشییع شهدای گمنام باشد ،او نیز می آید به این امید که شاید یکی از آنها فرزند خودش باشد
• • • • پ.ن:
آخر می دانی، پسرش خیلی مادری بود جانش بود و مادرش . . . خوب هم راه و رسم فرزندی را به جا آورد پهلو شکسته ،بی نشان ،بی پلاک . . .
خوش به سعادت مادرانی که این چنین در مقابل حضرت فاطمه(س) روسفید شدند.
.
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 08:55:00 ب.ظ ]
.
.
کاش آدم ها شبیه ِ پُست هایشان بودنــــد .. همینقدر زیبا ، همینقدر شسته رفته! همینقدر مهربان.همینقدر خـــــوب! کاش ایمان داشتیم به نوشته هایمان.. ایمان ، باور ِ قلبی ست.. ایمان عمل است .. ایمان فقط حرف های زیبا نیست .. ایمان عمق ِ این نوشته هاست.. عمقی که باید نمود کند در روح و جسم و تن … چرا هیچ کس شبیه ِ آنچه مینویسد نیست؟؟ خسته ام از اینهمه باور ِ شکسته شده..
کاش این مردم دانه های دلشان پیدا بود .. کاش زُلال بودند ..
پ ن : اول خودمـــ
.
موضوعات: سبک زندگی
لینک ثابت
[ 11:17:00 ق.ظ ]
.
.
فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحى
پس چون كار او را به پایان رسانیدم و از روح خود در او دمیدم •••
(سوره حجر ، آیه 29)
.
.
.
جز عشـق تـو هیـچ نیست اندر دل ما
عشـق تـو سرشته گشته اندر گل ما
.
موضوعات: سخن بزرگان, قرآن, شعر
لینک ثابت
[جمعه 1396-07-28] [ 05:08:00 ب.ظ ]
.
فَجاء سَهمٌ فَـأصابَ القِـرْبـَة وَ أریقَ ماؤُها؛ وَ سَهمٌ آخَرْ أصابَ إِحْدی عَیـْـنَیـْه وَ جمدتِ الدِّماءُ عَلَی عَـیْـنـه . . . وَ هُنا وَقَـــــفَ الْـــعَــبـّــاس مُـتـَــحَــیِـّـرا . . .
زبان حال قمر بنی هاشم(ع) خطاب ب سیدالشهدا(ع):
من عمقِ بی کسی تـــــو را درک می کنم وقتی شبیه مَـشـک بغـل می کنی مـرا
پیش تـــــو هیچ مشکلی آنقدْر سخـت نیست در ظرف چند ثانیه حَـل می کنی مـرا
اینقدر در مَـدارِ خــــــودت دورِ من مَگرد داری در این مَـدار ، زُحَــل می کنی مـرا
موضوعات: شعر, محرم
لینک ثابت
[ 05:07:00 ب.ظ ]
.
.
پدر گفت : بگو یک ! و تو تازه زبان باز کرده بودى و پدر ب تو اعداد را مى آموخت. کودکانـه و شیرین گفتى : یک ! و پدر گفت : بگو دو نگفتى ! پدر تکرار کرد: بگو دو دخترم نگفتى ! و در پى سومین بار، چشم هاى معصومت را ب پدر دوختى و گفتى : بابا! زبانى ک ب یک گشوده شد، چگونه مى تواند با دو دمسازى کند؟!
و حالا بناست تو بمانى و همان یک! همان یکِ جاودانه و ماندگار. بأیست بر سر حرفت زیـنـب! ک این هنوز اول عـشــــق است . . .
// آفتاب در حجاب، سید مهدی شجاعی //
.
.
عشّاقِ سنگ خوردۀ دیوارِ زیـنـبـیم پس واجب است غرق تماشایِ ما شدن
وقتی مسیر، جای قدمهای زیـنـب است میلی نمی کنیم ب جز خاکِ پا شدن
اول طواف، بعد مِنا، پس چ بهتر است بعد از دمشق راهیِ کرب و بلا شدن
پ.ن:
باید ک ناز داشت، کمی نیز غَمـزه داشت هر دختـرِ قبیلـه ک لـیـلا نمی شود! .
موضوعات: سخن بزرگان, محرم
لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-07-27] [ 09:27:00 ق.ظ ]
.
.
یونس ابن یعقوب از امام صادق علیه السلام نقل کرد : [در خصوص مومنان] هر بدنی ک 40 روز آسیبی به آن وارد نشود، ملعون است و دور از رحمت خداوند. گفتم: واقعاً ملعون است!؟ فرموند: بلـه. گفتم: واقعاً!؟ باز فرموند: بلـه. امام علیه السلام سنگینی مطلب را برای من مشاهده کردند و فرموند: ای یونس! از جملـۀ بلا و آسیب به بدن، همین خراشِ پوست و ضربـه خوردن و لغزیدن و یک سختی و خطا کردن و پاره شدن بند کفش و چشم درد و مانند اینها است [نـه لزوماً مصیبت های بزرگ]
مومن نزد خداوند با فضیلت تر و گرامی تر از آن است ک [خداوند] بگذارد 40 روز بر او بگذرد و گناهانِ او را پاک ننماید؛ ولو ب یک غــمِ پنـهـان در دل، ک او نفهمد این غم از کجا حاصل شده است
به خدا قسم، وقتی یکی از شما سکـه های دِرهَم را در کف دست وزن می کند و متوجه نـقصـانِ آن شده و غصـه دار می شود، سپس دوباره وزن می کند و متوجـه می شود ک وزنش درست بوده، همین غصـۀ کوتاه و گذرا، موجب آمرزش برخی از گناهان اوست.
.
موضوعات: سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 09:26:00 ق.ظ ]
.
.
خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مَشک از قبیلۀ ما یک عمــو گرفت
زینب شده شکسته غرورش، شنیده ای؟! دستِ کسی ب کُنجِ الـنـگـویِ او گرفت…
در کوفه بیشتر ب قَـدَت احـتیـاج داشت با آستینِ پاره نمی شد ک روو گرفت…
♦ لا تَـدعونی وَیـْکِ اُم البنین دیگر مرا اُم البنین نخوانید…
السلـآمــ علیک ایها العبد الصـالـح، المطیعُ لله و لرسوله
.
موضوعات: سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-07-26] [ 08:37:00 ب.ظ ]
.
.
بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا، بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا، به جانم قسم كه تو آن حقیقت پنهانى كه دور از ما نیستى. به جانم قسم تو آن شخص جدا از مایى، كه ابداً جدا نیستى.
بِنَفْسى أَنْتَ أُمْنِیَّةُ شائِقٍ یَتَمَنّى، مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَراً فَحَنّا به جانم قسم كه تو، همان آرزوى قلبى و مشتاق الیه مرد و زنِ اهل ایمانى كه هر دلى از زیادت شوق او نالة مى زند.
بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ عَقیدِ عِزٍّ لا یُسامى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ أَثیلِ مَجْدٍ لا یُجارى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهى به جانم قسم تو آن عزّتی هستی که هم طرازی ندارد. به جانم قسم تو آن عظمتی هستی که هم قطاری ندارد. از آن نعمتهاى خاص عالى خداوندی، كه مثل و مانند نخواهد داشت.
بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نَصیفِ شَرَفٍ لا یُساوى إِلى مَتى أَحارُ فیكَ به جانم قسم كه تو از آن خاندان عدالت و شرفى كه احدى برابرى با شما نتواند كرد.
موضوعات: سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 08:26:00 ب.ظ ]
.
.
الهـی العـفو !
بـوی ِ نـاب ِ بهشـت می دهـد همـۀ نام های ِ قشـنگ ِتـو
می گذارمشان روی ِ زخــم های ِ د ِ لَ م ..
گفته بودی اَلجَبّـار
یعنی کسی که جُبران می کند همـۀ
شکستگی هایِ د ِ لَ ت را
گفته بودی اَلمُصَـوِّر
یعنی کسی که از نُـو می سازد همـۀ آنچه را ویـران شده است
درون ِ د ِ لَ ت گفته بودی
الشّافـی یعنی کسی که شفا می دهد
تمـام ِ زخم هایِ عمیق و نا علاج را هوای ِ دلـم سبک می شود
با زمزمـۀ نام هایِ زیبایت نَفـَس میـکِشَم در هوایِ مهـربانی هـایِ نابت …
.
موضوعات: سبک زندگی, شعر
لینک ثابت
[ 08:23:00 ب.ظ ]
.
.
.
ترامپ احمق ترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا
و چقد خوبه که دشمنان ما از احمق ترینها هستن ….
موضوعات: سیاسی
لینک ثابت
[سه شنبه 1396-07-25] [ 02:07:00 ب.ظ ]
.
.
در تمام مدتی که سمیه سعی میکرد احساساتش را از دوربین مخفی کند، تو می فهمیدی که چه غم بزرگ و کشنده ای در دل دارد و از او رنجور تر پدری که نمی دانست برای نجات دخترش باید چه کند…
آنها که “فیلمی ناتمام برای دخترم سمیه” را دیده اند می دانند این عکس چقدر شورآفرین است.
سمیه دیروز به کمیساریای عالی پناهندگان در آلبانی رفته و رسماً از سازمان منافقین اعلام جدایی کرده؛ به امید نجات تمام فرزندان وطن از سیاهچال متعفن رجوی.
خبر از مرتضی پایه شناس؛ مستند ساز
.
.
موضوعات: سیاسی
لینک ثابت
[ 01:56:00 ب.ظ ]
.
.
.
فریب بزرگ
خسارت محض
عبرتی برای تاریخ!
.
موضوعات: سیاسی
لینک ثابت
[ 01:44:00 ب.ظ ]
.
.
سران انگلیس و آلمان ضمن تعهد بر پایبندی به برجام، موافقت کردند بر عواقب برنامه موشکی ایران تمرکز و جلوی برخی فعالیتهای تهران در منطقه گرفته شود. آلمان و انگلیس: جامعه جهانی برای توقف برنامه موشکی ایران همراه شود
یک «دیگه خیلی رو بازی میکنیم، نمیتونم جلوی خندمو بگیرم» خاصی توی این عکس موج میزنه…
موضوعات: سیاسی
لینک ثابت
[ 01:35:00 ب.ظ ]
.
.
بگذارید بعد از مرگم بدانند که همانطور که اساتید بزرگمان می گفتند نوکر محال است صاحبش را نبیند من نیز صاحبم را ، محبوبم را دیدار کردم اما افسوس که تا این لحظه که این وصیت را می نویسم، دیدار مجدد او نصیبم نگشت. بدانید که امام زمانمان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان می باشد. از یاد او غافل نگردید…
محل دفن – گلزار شهدای بهشت زهرا ( س ) تهران – قطعه 24 ردیف 95 شماره 24
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-07-24] [ 03:46:00 ب.ظ ]
.
زمانه عجیبی است… درک کردنش عظمت می خواهد…
در زمان غیبت به کسی منتظر گفته می شود که منتظر شهادت باشد.
“شهید مهدی زین الدین”
.
.
دلتنگ رفتنم…این همه چراغ تو این شهر هیچ کدوم دلمو روشن نمی کنه…دلم آسمون می خواد…آسمون…
آن روز ها دروازه شهادت داشتیم ولی الان معبری تنگ ……. هنوز هم برای شهید شدن فرصت هست دل را باید صاف کرد.
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 03:34:00 ب.ظ ]
.
.
می دونی چرا تو رو از بین اون همه خواستگار انتخاب کردم؟ آخه اومدی نشستی روبروم و سر به زیر انداختی و بهم گفتی: « برای من هیچ چیز مهم نیست جز حجاب و ایمان همسرم! نه دنبال زیبایی هستم و نه ثروت! به من گفته ان شما مومنه هستین و نجیب و محجب منم از خدا فقط همین رو خواستم بدونین هر چی محجب تر و با خدا تر باشین برای من عزیزترین…» همونجا بود که فهمیدم همونی هستی که می خوام… آخه تو احادیث خونده بودم که امام صادق(علیهالسلام) فرموده ان: «هر کس برای دین زن با او ازدواج کند، خداوند مال و جمال به او روزی میکندـ»
.
موضوعات: سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 03:27:00 ب.ظ ]
.
.
امام کاظم (علیه السلام) به یکی از شیعیان خود دوبار فرمودند تقیه پیشه کنید. و فرمودند اگر تقیه پیشه نکنید کار به مرگ می رسد و دست بر گردن مبارک خود گذاشتند.
آن شیعه هشام بن سالم از عالمان آن زمان بود… همو بود که در مجلسی شور علوی گرفت و تقیه را کنار گذاشت و گفت آنچه را که نباید و نتیجه آن به زندان افتادن امام (علیه السلام) و بعد شهادت ایشان بود…
هشام وظیفه خود را انجام نداد و امام خود را به انزوا کشاند…
باید مراقب انزوای به طول انجامیده امامم باشم… نکند با حرفی، نگاهی، گناهی ظهورش را تاخیر اندازم…
.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 02:37:00 ب.ظ ]
.
.
ژن خوب کسی دارد که پایان کارش شهادت باشد، نه شقاوت.
آزادگی باشد، نه بردگی…
ژن خوب های جامعه من شهدا هستند نه غارت گران بیت المال…
کاش شهید شویم.
.
موضوعات: شهید, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 02:12:00 ب.ظ ]
.
آن هنگام که على بن الحسين علیه السلام را در برابر آن سفاك آورده پرسيد تو كيستى؟! فرموند من على ابن الحسينم گفت على بن الحسين كه در پيكار با ما كشته شد و خدا او را از پاى درآورد. فرمود آن شير بيشه شجاعت كه شربت شهادت نوشيد برادر من على علیه السلام بود كه او را بر خلاف انتظار تو مردم شهيد كردند نه خدا.
پسر زياد گفت چنان نيست كه ميگوئى بلكه خدا او را كشت حضرت سجاد علیه السلام اين آيه را تلاوت فرمود كه مردمان را در هنگام فرارسيدن مرگشان ميميراند.
پسر زياد خشمگين شده گفت شگفتا هنوز آن جرأت و توانائى در تو باقى مانده كه پاسخ مرا بدهى و گفته مرا زير پا بيندازى اينك بيائيد او را برده و گردن بزنيد.
زينب علیه السلام بيتاب شده خود را بدامن سيد سجاد انداخته پسر مرجانه را مخاطب قرار داده فرمود آن همه خونها كه از ما ريختى هنوز كاسه انتقام ترا لبريز نكرده و آرام نگرفته كه باز هم ميخواهى گرگوار خون ما را بياشامى آنگاه دست بگردن سيد سجاد درآورده فرمود سوگند بخدا دست از يادگار برادر برنميدارم و از او جدا نميشوم و اگر ميخواهى او را بقتل آورى مرا هم با او بكش.
مرا با او بكش تا هر دو باهم شويم آسوده از اين محنت و غم پسر زياد نگاه عجيبى بعمه و برادر زاده نموده گفت شگفت از خويشاوندى و مهر پيوندى سوگند بخدا خيال ميكنم زينب دوست ميدارد هر گاه قرار شود برادرزاده او را بكشم او را هم با وى بقتل برسانم آنگاه دستور داد دست از او بداريد و بيمارى و ناتوانى براى بيچارگى او كافى است.
بعد از اين پسر مرجانه از جا برخاسته و از قصر خارج شده به مسجد رفت و بر منبر صعود كرد و گفت ستايش خدا را كه حق را آشكار فرمود و اهل حق را روسپيد ساخت و يزيد و لشكريانش را يارى كرد و دروغگوزاده و ياران او را نابود ساخت و از ميان برد.
عبد اللَّه عفيف كه از شيعيان امير المؤمنين على علیه السلام بود بمجردى كه چنين ناروائى را از آن نابكار شنيد بى طاقت شده گفت اى دشمن خدا دروغگو تو و پدرت و يزيد و پدر اوست كه ترا بولايت كوفه برگماشته. اى پسر مرجانه حيا نميكنى فرزندان پيمبران را ميكشى و بر منبر راستگويان صعود ميكنى و چون عقرب كورى بجاى ماه مى نشينى.
پسر زياد كه انتظار چنين پيش آمدى را نداشت و خيال ميكرد نفس در سينههاى دوستان اهل بيت عصمت حبس شده دستور داد او را نزديك من بياوريد مأمورين از اطراف ريخته او را دستگير كردند عبد اللَّه بشعار مرسوم قبيله ازد، صدا بلند كرده بلافاصله هفتصد نفر مرد ازدى در مسجد ريخته و او را از دست مأموران پسر مرجانه رها كردند.
ابن زياد آن روز را براى آنكه آتش فتنه را خاموش سازد سخنى نگفت ليكن شبانگاه دستور داد مأمورى بخانه عبد اللَّه رفته او را از خانه بيرون آورده گردن بزند و براى عبرت ديگران اندام او را در سبخه [زباله دانى كوفه] بدار بياويزند.
.
الإرشاد للمفيد / ترجمه ساعدى ؛ ؛ ص 473،474،475
.
موضوعات: روایت, محرم
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-23] [ 09:08:00 ب.ظ ]
.
.
يكى از غلامان امام سجّاد عليه السّلام روايت كرد، روزى آن حضرت به سوى بيابان رفت، من به دنبال او رفتم تا اينكه ديدم آن حضرت پيشانى بر روى يك سنگ سخت نهاد و به سجده رفت، و من در كنار او ايستادم، صداى ناله و گريهاش را مىشنيدم، شمردم هزار بار در سجده اين ذكر را خواند:
لا اله الّا اللَّه حقّا حقّا، لا اله الّا اللَّه تعبّدا و رقّا، لا اله الّا اللَّه
ايمانا و صدقا، حقا و تحقيقا معبودى جز خداى يكتا و بى همتا نيست، آن معبود يكتا و بى همتا را از روى ايمان و صدق عبادت و بندگى مى كنم سپس سر از سجده برداشت، ديدم محاسن و صورتش غرق از آب اشك چشمش بود، عرض كردم:
«اى مولاى من! آيا وقت آن نرسيده كه حزن و اندوه تو به پايان برسد؟ و از گريه ات كاسته شود؟» امام سجّاد عليه السّلام فرموند: «واى بر تو، يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم عليه السّلام يكى از پيامبران و پسر پيامبر بود، دوازده پسر داشت، خداوند يكى از آن پسرانش (يوسف) را از نظر او غايب كرد، از اندوه و غم فراق او، موى سرش سفيد شد، كمرش خم گرديد، و بر اثر گريه بسيار نابينا شد، با اينكه آن پسر در همين دنيا زنده بود، ولى من پيكرهاى پاره پاره پدر و هفده نفر از بستگانم را در قتلگاه افتاده ديدم، بنا بر اين چگونه اندوه من تمام شود و از گريه ام كاسته گردد؟»
غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص:228،228
.
.
موضوعات: روایت
لینک ثابت
[ 08:48:00 ب.ظ ]
.
.
امام باقر عليه السّلام روايت نموده كه امام سجّاد عليه السّلام فرموند:
هر مؤمنى كه براى شهادت امام حسين عليه السّلام سرشك از ديدگانش فرو ريزد و بر گونهاش جارى شود، خداوند او را در منزلگاههايى جاى دهد كه روزگارى دراز در آن سكنى گزيند و هر مؤمنى كه براى آزارهايى كه از دشمنان ما در سراى دنيا به ما رسيده، سرشك از ديدگانش فرو ريزد و بر گونهاش جارى شود، خداوند او را در بهشت در جايگاهى شايسته جاى دهد و هر مؤمنى كه در راه ما آزار بيند و سرشك از ديدگانش فرو ريزد و بر گونهاش جارى گردد، به سبب رنجى كه در راه ما ديده خداوند حالت آزار و رنج را از رخسارش بر گيرد و او را در روز رستاخيز از خشم خويش و دوزخ آسوده بدارد و امان دهد.
________________________________________
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال / ترجمه حسن زاده ؛ ؛ ص193
.
.
موضوعات: روایت, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 08:24:00 ب.ظ ]
.
.
اشعث ملعون برادری داشت که مرده بود و امیرالمومنین علی علیه السلام برای تعزیت او نزدش رفته بودند حضرت به او فرمودند: اگر بی تابی کنی حق رحمت را ادا کردی و اگر صبر کنی حق خدا را ادا کردی که تو اگر صبر کنی بر چیزی صبر کردی که قضای الهی بوده و مورد ستایش خواهی بود
و اگر بی تابی کنی بر چیزی بیتابی کردی که قضای الهی بوده و مورد مذمت هم خواهی بود
اشعث به حضرت عرض کرد انا لله و انا الیه راجعون
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند میدانی تاویل و معنای این حرف چیست ؟ اشعث گفت نه شما غایت علم و انتهای ان هستید پس حضرت فرمودند این که گفتی انا لله اقرار تو بود به ملک الهی که تو مملوک و خدا مالک توست این که گفتی انا الیه راجعون اقرار تو بود به نابودی
ﻋَﻠِﻲﱡﱡ ﺑْﻦُ ﻣُﺤَﻤﱠﱠﺪٍ ﻋَﻦْ ﺻَﺎﻟِﺢِ ﺑْﻦِ ﺃَﺑِﻲ ﺣَﻤﱠﱠﺎﺩٍ ﺭَﻓَﻌَﻪُ ﻗَﺎﻝَ: ﺟَﺎﺀَ ﺃَﻣِﻴﺮُ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻉ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟْﺄَﺷْﻌَﺚِ ﺑْﻦِ ﻗَﻴْﺲٍ ﻳُﻌَﺰﱢﱢﻳﻪِ ﺑِﺄَﺥٍ ﻟَﻪُ ﻳُﻘَﺎﻝُ ﻟَﻪُ ﻋَﺒْﺪُ ﺍﻟﺮﱠﱠﺣْﻤَﻦِ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﻟَﻪُ ﺃَﻣِﻴﺮُ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﻉ ﺇِﻥْ ﺟَﺰِﻋْﺖَ ﻓَﺤَﻖﱠﱠ ﺍﻟﺮﱠﱠﺣِﻢِ ﺃَﺗَﻴْﺖَ ﻭَ ﺇِﻥْ ﺻَﺒَﺮْﺕَ ﻓَﺤَﻖﱠﱠ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ ﺃَﺩﱠﱠﻳْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﻧﱠﱠﻚَ ﺇِﻥْ ﺻَﺒَﺮْﺕَ ﺟَﺮَﻯ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﺍﻟْﻘَﻀَﺎﺀُ ﻭَ ﺃَﻧْﺖَ ﻣَﺤْﻤُﻮﺩٌ ﻭَ ﺇِﻥْ ﺟَﺰِﻋْﺖَ ﺟَﺮَﻯ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﺍﻟْﻘَﻀَﺎﺀُ ﻭَ ﺃَﻧْﺖَ ﻣَﺬْﻣُﻮﻡٌ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﻟَﻪُ ﺍﻟْﺄَﺷْﻌَﺚُ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﻟِﻠﱠﱠﻪِ ﻭَ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺭﺍﺟِﻌُﻮﻥَ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺃَﻣِﻴﺮُ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ علیه السلام
ﺃَ ﺗَﺪْﺭِﻱ ﻣَﺎ ﺗَﺄْﻭِﻳﻠُﻬَﺎ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺍﻟْﺄَﺷْﻌَﺚُ ﻟَﺎ ﺃَﻧْﺖَ ﻏَﺎﻳَﺔُ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢِ ﻭَ ﻣُﻨْﺘَﻬَﺎﻩُ
ﻓَﻘَﺎﻝَ ﻟَﻪُ ﺃَﻣﱠﱠﺎ ﻗَﻮْﻟُﻚَ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﻟِﻠﱠﱠﻪِ ﻓَﺈِﻗْﺮَﺍﺭٌ ﻣِﻨْﻚَ ﺑِﺎﻟْﻤُﻠْﻚِ
ﻭَ ﺃَﻣﱠﱠﺎ ﻗَﻮْﻟُﻚَ ﻭَ ﺇِﻧﱠﱠﺎ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺭﺍﺟِﻌُﻮﻥَ ﻓَﺈِﻗْﺮَﺍﺭٌ ﻣِﻨْﻚَ ﺑِﺎﻟْﻬَﻠَﺎﻙِ.
ﺟﻠﺪ 3، ﺻﻔﺤﻪ 261-اصول الکافی
موضوعات: روایت
لینک ثابت
[شنبه 1396-07-22] [ 10:13:00 ب.ظ ]
.
.
ای مردم! همانا زنان در مقایسه با مردان ، در ایمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند.
اما تفاوت ایمان بانوان، برکنار بودن از نماز و روزه در ایام «عادت حیض» آنان است
و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است
و علت تفاوت در بهره وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است.
.
.
خطبه 80 نهج البلاغه
ترجمه محمد دشتی
.
موضوعات: سبک زندگی, نهج البلاغه
لینک ثابت
[ 09:17:00 ب.ظ ]
.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِكَةُ بَيْتاً فِيهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌّ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ وَ لَا يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ تُرْفَعُ عَنْهُمُ الْبَرَكَةُ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فرشتگان وارد خانه ای که در آن شراب یا دایره یا طنبور (نوعی از آلات #موسیقی) و یا نرد باشد، نمی شوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمی گردد و برکت از آنان برداشته می شود.
.
إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج1 ص 174 وسائل الشيعة ج17 ص 315 مستدرك الوسائل ج5 ص279
.
.
موضوعات: روایت, سبک زندگی
لینک ثابت
[جمعه 1396-07-21] [ 09:39:00 ب.ظ ]
.
.
.
بشکاف دلم را که لبالب شده از خون این عقده به یک جنبشِ مژگانِ تو بستهاست
حسين جان يا اباالشهداء
.
.
موضوعات: شعر, محرم
لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-07-20] [ 11:57:00 ق.ظ ]
.
عابس بن أبى شبيب همراه شوذب غلام بنى شاكر آمد [و به غلامش گفت: شوذب! در دل چه دارى؟ چه مىخواهى بكنى؟] [شوذب] گفت: چه بكنم؟ در كنار شما، نزد پسر دختر رسول الله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى جنگم تا كشته شوم! گفت: من هم چنين گمانى به تو داشته ام! حال كه حاضر به دست برداشتن و رفتن نيستى، براى دفاع از أبى عبد الله به ميدان برو تا [خون] تو را به حساب خدا بگذارد.
همان طور كه [خون] ساير يارانش را به حساب خدا واگذار نموده و من [هم خون تو را] بخدا واگذار نمايم، اگر الان كس ديگرى همراه من بود كه نزد من نزديكتر و عزيزتر از شما بود باز دوست مىداشتم پيشاپيش من به ميدان برود تا جانش را به خدا واگذار كنم چرا كه شايسته است. امروز هر چه مى توانيم طلب أجر و پاداش كنيم، چونكه فردا روز حساب است و عملى در كار نخواهد بود.
شوذب جلو آمد و به حسين [عليه السّلام] سلام كرد و گذشت، و جنگيد و به قتل رسيد.
[رحمت خدا بر او باد.] عابس بن أبى شبيب گفت: يا أبا عبد الله! در روى زمين و در دور و نزديك، كسى عزيزتر و محبوبتر از شما نزد من نيست اگر مى توانستم با چيزى عزيزتر از جان و خونم، ظلم و ستم و قتل را از شما دور كنم، انجام مى دادم، السلام عليك يا أبا عبد الله، در پيشگاه خدا گواهى مى دهم كه من در راه تو و در راه پدرت بوده ام.
يعنى رنج و ناراحتى اى را كه در پرتو كشته شدنش عايدم مى شود براى رضاى خدا تحمل كنم و به حساب خدا واگذار كنم.
آنگاه در حالى كه شمشيرش به زير آويخته شده بود قدم زنان به سوى [دشمن] رفت. ربيع بن تميم [همدانى] گفت: وقتى ديدم [عابس] در حال آمدن است او را شناختم گفتم: اى مردم! اين شير سياه است، اين پسر أبى شبيب است، كسى از شما تنها با او مبارزه نكند! [عابس] پيوسته فرياد مى زد؟! آيا كسى نيست تا با هم، تن به تن بجنگيم؟! عمر بن سعد گفت: او را با سنگ باران به زانو درآوريد! از اين رو از هر سو به سويش سنگ پرتاب كردند! [عابس] وقتى اين صحنه را ديد، زره و كلاه خودش را انداخت [و تنها با پيراهن] به طرف مردم [كوفه] حمله برد، [راوى گويد] و الله ديدم بيش از دويست تن از [دشمنان] را به عقب مى راند.
سپس آنها از هر طرف سراغ او آمدند و عابس كشته شد. [رحمت خدا بر او باد.]
.
نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف ؛ ص177،178
.
موضوعات: روایت
لینک ثابت
[ 10:12:00 ق.ظ ]
.
خداوند سرپرستی زندگی را در اختیار مرد قرار داده است و او باید از از خود بپرسد قوام و پایداری این امتیازی که به او داده شده است در چیست؟
آقا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: قِوامُ العَيشِ حُسنُ التَّقدِيرِ و مِلاكُهُ حُسنُ التَّدبيرِ
پايدارى زندگى به برنامه ريزى درست و وسيله رسيدن به آن ، مديريّت صحيح است.
غررالحكم و دررالكلم، ح 6807
____________________
الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ
مردان، سرپرست زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند در بعضی بر بعض دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقی که از اموالشان در مورد زنان می کنند. آیه ۳۴نساء.
پس یک مرد برای حفظ آرامش همسرش که اولین تکلیف اوست ، موظفست مدیریت الهی را فرابگیرد و آنرا به کار ببندد.
مرد موظف است اهل خود را امر به نماز کند. و با موعظه و رفتار حسنه،آنها را از آتش جهنم حفظ کند. و تنها هدفش کامجویی از همسرش نباشد.
از امام حسن علیهالسلام پرسیدند: «پَستى» چیست ؟ حضرت فرمودند: شخصی خودش را نگه دارد،اما همسرش را رها سازد تا هر کار که خواست بکند.
بحارالانوار، ج۱۴، ص۹۸
____________________________
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»(تحریم/6)
ای مومنین خود و خانواده خود را از آتشی نگه دارید که هیزمش انسانها و سنگ است.
این نهایت پستی یک مردست که به زنش اجازه انجام هر رفتاری بدهد تا اینکه نیازهای جنسی مرد تامین شود.
و متاسفانه اوضاع جامعه ما اکنون این چنین شده است.
از طرفی دست و پای مرد با مهر سنگین و شرایط ضمن عقد و خلاف شرع بسته شده و مرد نه حق ازدواج مجدد دارد نه حق ازدواج موقت.
و اگر کوچک ترین تخطی ای کند مهریه و زندان و…
و از طرفی تنها مکان رسیدن به آرامش جنسی اش از او توقعاتی دارد خلاف شرع.
البته این شرایط سخت توجیه مناسبی برای سست عنصری مرد نخواهد بود و باید به فکر اصلاح امور و رشد و تعالی و تنظیم همسر بر وفق رضای خداوند باشد.
و همچنین باید در مورد پرداخت مهریه و شروط قبل ازدواج بازبینی و بررسی کرد. ان شاء الله
مرد موظف است طبق آیه ,,قوا انفسکم و اهلیکم نارا,, خانواده خود را از معصیت خدا حفظ کند.
و این وظیفه دامنه وسیعی دارد و تکلیف سنگینی است که از مرد خواسته شده.
اما آیا مردان ما معارف الهی رو آموخته اند؟ تا بخواهند، اولا خود عمل کنند؟ وثانیا آن را آموزش بدهند و اجرایش را از خانواده اش مطالبه کنند؟
پناه بر خدا از جهالتی که بر جامعه ما حاکم شده است.
از طرفی زن به آیین همسرش متدین میشود طبق روایت رسول خدا صلوات الله علیه واله.
آیا نباید مردان ما مطالعه روزانه قرآن همراه با تدبر و تفکر در ایات قران و روایات داشته باشد؟
پس مورد اول از تکالیف مرد در راستای تامین آرامش مستدام همسرش
- مدیریت زندگی زن بر پایه احکام خدا هست
مورد بعد طبق آیه (۳۴نساء) و در ادامه - تامین نفقه همسر هست.
امام صادق عليه السلام :
شوهر در رابطه با همسرش از سه چيز بى نياز نيست :
سازگارى كه با آن، سازگارى ومحبت و عشق زن را به خود جلب كند؛ خوش اخلاقى با زن و دلبرى از او با آراستن خودبراى وى، و فراهم آوردن امكانات رفاهى او.
تحف العقول ، ص 323
_______________
اما تکالیف دیگری که خداوند در راستای ایجاد آرامش پیوسته یک زن بر عهده شوهرش نهاده را ذکر میکنیم: - حق قسم و مضاجعت - حق آمیزش جنسی - عفو خطاها و اشتباهات - حفظ آراستگی ظاهری - ایجادگشایش در امور زندگی
.
موضوعات: روایت, سبک زندگی, قرآن
لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-07-19] [ 09:38:00 ب.ظ ]
.
.
همه هستی همگام با انسانی است که در راه هدایت گام بر می دارد
.
امام موسی صدر
.
.
موضوعات: سخن بزرگان
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-07-17] [ 08:56:00 ب.ظ ]
.
.
هدف همه ما از تشکیل زندگی رسیدن به آرامشست هم در دنیا و هم در آخرت.
و برآورده شدن این حس و نیاز به آرامش با بودن در کنار همسر، یکی از نشانه های خداست که باید بیشتر به آن فکر کنیم…
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ [21روم]
و از نشانههاى قدرت اوست كه برايتان از جنس خودتان همسرانى آفريد. تا به ايشان آرامش يابيد، و ميان شما دوستى و مهربانى نهاد. در اين عبرتهايى است براى مردمى كه تفكر مىكنند.
و ما نیز باید تصمیمات خود را در راستای رسیدن به این آرامش تنظیم کنیم.
و از هر وسوسه شیطانی و طریق غیر رحمانی دوری کنیم و بدانیم که این شیطان هست که با القای فقر و وعده به سختی و دعوت به فساد و فحشا میخواهد این ارامش را از ما بگیرد.
تجملات توقعات بیش از حد بدبینی بدقولی بداخلاقی بخل… اینها همه ابزار شیطانست. و در مقابل، خدای رحمن، به مهربانی آسان گیری، وفای به عهد، گشاده دستی و گشاده رویی، قناعت و…را برای رسیدن به آرامش امر کرده است.
و حق زن و تکلیف مرد ___ اینست که مرد بداند و بفهمد که خداوند زن را برای آسایش و آرامش به او هدیه داده است.
امام سجاد عليه السّلام فرمودند: و أمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَأن تَعلَمَ أنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَها لک سَکنَاً واُنساً، فَتَعلَمَ أنَّ ذلِک نِعمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَيک فَتُکرِمَها و تَرفُقَ بِها.
حقّ زن اين است که بداني خداوند او را مايه آرامش و انس تو قرار داده است و بداني اين نعمتي است که خداوند به تو داده؛ پس بايد او را گرامي داري و با وي نرمي كني.
بحار الأنوار، ج 74، ص 5
باید زن را گرامی داشت با او نیکی کرد و به او احترام گذاشت.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا [19نساء ]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر شما حلال نيست كه زنان را بر خلاف ميلشان به ارث ببريد.
و تا قسمتى از آنچه را كه به آنها دادهايد بازپس ستانيد بر آنها سخت مگيريد،
مگر آنكه مرتكب فحشايى به ثبوت رسيده شده باشند.
و با آنان به نيكويى رفتار كنيد.
و اگر شما را از زنان خوش نيامد، چه بسا چيزها كه شما را از آن خوش نمىآيد در حالى كه خدا خير كثيرى در آن نهاده باشد.
خداوند زن را مایه آرامش مرد قرار داده و طبق دستور امام سجاد صلوات الله علیه ، وظیفه مرد اکرام زن و نیکو رفتاری با اوست.
رفتار نیکو و برخورد به معروف با زن مصادیقی دارد که در قرآن و روایات تعریف شده است.
نه مرد حق تعدی از آنها را دارد و نه زن حق مطالبه بیشتر.
مردی که زنی را با اختیار خود انتخاب کرده و اون زنی که به انتخاب و خواستگاری مرد پاسخ مثبت داده چنین مردی باید بداند در مقابل فقط دو راه دارد:
البقرة : 229 الطَّلاقُ مَرَّتان __ فإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسان __ و لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَنْ یَخافا أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
طلاق، دو مرتبه است پس یا 1. باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند، 2. یا با نیکى او را رها سازد .
و براى شما حلال نیست که چیزى از آنچه به آنها داده اید، پس بگیرید مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهى را رعایت نکنند، مانعى براى آنها نیست که زن، فدیه و عوضى بپردازد (ودرخواست طلاق بکند ). اینها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است. (229)
.
و چنین حقی ندارد که هم زن را نگه دارد و هم بر اساس معروف (خداوند) با او برخورد نکند.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 07:55:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش، طاووس است، كه آن را در استوارترين شكل موزون بيافريد،
و رنگ هاي پر و بالش را به نيكوترين رنگ ها بياراست، با بال هاي زيبا كه پرهاي آن به روي يكديگر انباشته و دُم كشيده اش كه چون به سوي مادّه پيش مي رود،
آن را چونان چتري گشوده و بر سر خود سايبان مي سازد، گويا بادبان كشتي است كه ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ هاي زيباي خود مي نازد، و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو مي چرخاند،
و سوي مادّه مي تازد، چون خروس مي پرد، و چون حيوان نرِ مستِ شهوت، با جفت خويش مي آميزد، اين حقيقت را از روي مشاهده مي گويم، نه چون كسي كه براساس نقل ضعيفي سخن بگويد: اگر كسي خيال كند؛ «باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشكي است كه در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس آن را مي نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشك ها تخم گذاري مي كند». افسانه بي اساس است، ولي شگفت تر از آن نيست كه مي گويند: «زاغ نر، طعمه به منقار ماده مي گذارد، كه همين عامل باردار شدن زاغ ماده است». گويا ني هاي پر طاووس چونان شانه هايي است كه از نقره ساخته، و گِردي هاي شگفت انگيز آفتاب گونه كه به پرهاي اوست از زر ناب و پاره هاي زَبَرجد بافته شده است.اگر رنگ هاي پرهاي طاووس را به روييدني هاي زمين تشبيه كني، خواهي گفت دسته گُلي است كه از شكوفه هاي رنگارنگ گل هاي بهاري فراهم آمده است، و اگر آن را با پارچه هاي پوشيدني همانند سازي، پس چون پارچه هاي زيباي پر نقش و نگار يا پرده هاي رنگارنگ يَمَن است، و اگر آن را با زيور آلات مقايسه كني چون نگين هاي رنگارنگي است كه در نواري از نقره با جواهرات زينت شده است.
.
– نهج البلاغه - خطبه 165
.
.
موضوعات: نهج البلاغه
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-16] [ 10:32:00 ب.ظ ]
.
.
شهید سید مرتضی آوینی
در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، كه تو را نیز عاشورایی است و كربلایی كه تشنه خون توست و انتظار می كشد
تا تو زنجیر خاك از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت كنی …
و فراتر از زمان و مكان ، خود را به قافله سال شصت و یكم هجری برسانی و در ركاب امام عشق به شهادت رسی…
.
کتاب فتح خون / ص 51
.
.
موضوعات: شهید, کلام رهبری, سبک زندگی
لینک ثابت
[شنبه 1396-07-15] [ 06:12:00 ب.ظ ]
.
.
____ امروز نشريه خط حزبالله اجمالاً به مطالب محبتآمیز رهبر انقلاب خطاب به مداح و شعراى عيد فطر اشاره كرد.
- بعد از مراسم شام غريبان بيت رهبرى، آقا خطاب به ميثم مطيعى نكات مهمى فرمودند كه بیش از آنکه شخصی باشد بیانگر شاخصهای مداحی انقلابی است.
- آقا فرمودند: میدانم بعد از عید فطر خیلی شما را اذیت کردند و فشار آوردند، هم به شما و هم به شعرا؛ اما مطلقا اعتنا نکنید.
- شما یک حرف کاملا درست و محکمی زدید. تردید نکنید. من نظرم را همان موقع به اطرافیان هم گفتم. کار شما کاملا درست بود.
- اصلا محل نگذارید به این حملهها و بدانید کار شما مؤثر است. شما روی این جوانها تاثیر دارید. این جمعیتی که امشب آمده بود تاثیر میپذیرد از شما.
- در آن شعر هم هیچ اهانت نبود. مسؤولان رده بالای دولتی آمدند پیش من و گفتند توهین شده؛ من گفتم خیر، هیچ اهانتی نبوده.
- خود بنده هم صف اوّلی هستم. صف اوّل یک نفر نیست که؛ ما هم مدعى بوديم و هم صف اوّلى.
- در آن شعر هم هست: “ما مدعیان صف اول بودیم"، ولی معلوم شد خبرها جای دیگری است؛ دیگرانی را بردند و ماها جا ماندیم.
- هیچ خسته نشوید. اگر بنای بر خستهشدن بود آنهایی که قبل از انقلاب زندان رفتند و کتک خوردند و تبعید شدند باید خسته میشدند.
- سفت بايستيد و خسته نشوید. اگر خسته نشوید خداوند به کارتان برکت میدهد، و برکت داده است. راه درست همین است که شما دارید میروید.
- من همیشه شما را دعا میکنم، اما سر قضیه عید فطر فقط دعا نبود؛ هم دعا میکردم، هم حمایت کردم و نکاتی را به آنهایی که باید میگفتم گفتم.
__ حمایت قاطع رهبر انقلاب از شعر عید فطر میثم مطیعی نشان داد خیلی از مدعیان ولایتمداری، از فهم ولیّ زمان خویش فرسنگها فاصله دارند.
__ از دیوار سفارت بالا رفتن را انقلابیگری دانستند، آقا آن را محکوم کردند. شعر عید فطر را افراطیگری خواندند، آقا از آن حمایت کردند.
.
موضوعات: کلام رهبری, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[جمعه 1396-07-14] [ 05:33:00 ب.ظ ]
.
.
حذلم بن ستير گويد:
در سال 61 هجرى بكوفه وارد شدم و اين مصادف بود با زمانى كه علىّ بن الحسين (امام سجّاد) عليه السّلام با زنان خانواده از (سفر جانسوز) كربلا بازمى گشتند و مأموران (يزيدى) دور آنان حلقه زده، مردم براى تماشاى آنان از خانهها بيرون ريخته بودند. چون اهل بيت را سواره بر شتران بى جهاز پيش آوردند زنان كوفه شروع بگريه و زارى نمودند، پس از علىّ بن الحسين عليهما السّلام- در حالى كه بيمارى وى را لاغر ساخته و بند و زنجير در گردن مباركش بود و دستهاى آن حضرت بگردن مباركش بسته بود- شنيدم كه با آوازى بس ضعيف مى فرمود: هان، اين زنان بر ما مى گريند! پس چه كسى (جز مردان ايشان) افراد ما را بقتل رسانده است؟ و زينب دخت گرامى علىّ (ع)- و براستى كه هرگز زنى با شرم و آزرم سخنورتر از او نديده بودم گوئى از زبان امير المؤمنين (ع) سخن مى گفت- را ديدم كه با دست بسوى مردم اشاره فرمود كه ساكت شويد، در حال تمام نفسها خاموش و همه صداها فرو نشست سپس فرمود:
«سپاس از آن خدا است، و درود بر پدرم رسول خدا. امّا بعد، اى كوفيان، اى دغلبازان و اى خودداران از يارى، اشكتان خشك، و ناله و فريادتان خاموش مباد، داستان شما نيست جز بمانند «آن زنى كه رشته خود را پس از محكم بافتن مى گشود، شما سوگندهاى خود را سبب مكر و خيانت ميان خودتان قرار داده ايد». هلا، آيا در ميان شما جز مردمى چاپلوس و ننگ آور و كينه توز كه در ميدان نبرد بزدل، و در برابر دشمنان زبون اند، و مردمى پيمان شكن و بي وفايند پيدا مى شود؟! راستى كه چه پيشكش زشتى با دستهاى خود براى خويشتن پيش فرستاده ايد كه آن خشم خدا بر شماست، و در عذاب دوزخ جاويدان خواهيد بود.
آيا مى گرييد؟! آرى- بخدا سوگند- بسيار بگرييد و كم بخنديد، همانا كه شما به ننگ و رسوائى آن دست يافتيد، و هرگز نتوانيد پليدى آن را ازخويش بزدائيد. آيا زاده ختم رسولان، و سرور جوانان بهشتى، و پناه خوبانتان، و پناهگاه گرفتاريتان، و نشانه راهتان، و راه پهناور دليلتان را ترك يارى گفتيد، و براى او بهم بافتيد؟! هان چه بد بار سنگينى از گناه بر دوش كشيديد، پس هلاكت و سرنگونى بر شما، راستى كه كوششها بنوميدى رسيد، و دستها بخاك نشست (كنايه از آنكه به هيچ خير و بركتى نرسيد)، و سودا بزيان انجاميد، و به خشمى از جانب خدا باز گشتيد، و مهر خوارى و فقر و گرفتارى بر شما نهاده شد.
واى بر شما آيا مى دانيد چه جگرى از رسول خدا بريديد؟! و چه خونى از او ريختيد؟! و چه عضو مهم و محترمى را از آن حضرت برگرفتيد؟! «راستى كه كار زشت و ناپسندى مرتكب شديد كه نزديك است آسمانها از آن بشكافد و زمين دهان باز كند و كوهها پاره پاره بروى زمين ريزد». «1» همانا اين عمل را بگونهاى احمقانه و زشت بجاى آورديد كه فضاى زمين و آسمان را از قبح آن پرساختيد. آيا شگفت داريد از اينكه آسمان خون ببارد؟! البتّه كه عذاب آخرت خواركننده تر است، پس اين مهلت زودگذر حلم شما را نربايد (و در نتيجه بگناه ادامه دهيد) كه هيچ گاه خشم و غضب، خدا را به شتاب نيندازد، و بيم از دست رفتن خونخواهى و انتقام بر او نرود، چنین نيست، همانا پروردگار تو در كمينگاه است».
راوى گويد: سپس حضرت ساكت شد ، و ديدم كه مردم همه متحيّر مانده، انگشت تحيّر بدهان برده اند، و ديدم پيرمردى بقدرى گريست كه ريش او از اشك چشمش تر شد و اين شعر را گفت (ترجمه):
«پيرانشان بهترين پيران اند، و نسل آنان بهنگام بر شمارى نسل و اولاد بگونه اى است كه هرگز به پستى و خوارى نمى گرايد».
________________________________________ (1) مريم: 89- 90.
.
.
الأمالي (للمفيد) / ترجمه استاد ولى ؛ متن ؛ ص366،337،338،339
.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-07-13] [ 07:23:00 ب.ظ ]
.
. علامه مجلسی در جلاء العیون می نویسد:
یکی از غلامان امام مجتبی علیه السلام خیانتی کرده بود که مستوجب عقوبت و کیفر شده بود امام حسن علیه السلام در نظر گرفت او را ادب کند.
او در مقابل امام حسن ایستاد و این آیه را تلاوت کرد:
«و الکاظمین الغیظ»، امام فرمود: خشم خود را فرو بردم، او قسمت دیگر آیه را خواند، و گفت: و العافین عن الناس امام مجتبی علیه السلام فرمود: از گناه تو گذشت کردم.
او قسم سوم آیه را خواند، گفت: و الله یحب المحسنین، امام مجتبی علیه السلام فرمود: من ترا آزاد کردم و حقوق ترا دو برابر نمودم.
.
. برگزیده از کتاب تعالیم امام حسن مجتبی علیه السلام
.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-07-12] [ 09:32:00 ب.ظ ]
.
.
قرّة بن قيس تميمى مى گويد:
فراموش نمى كنم هنگامى را كه زينب دختر فاطمه از كنار قتلگاه برادرش مى گذشت، در حالى كه مى گفت:
يا محمداه! يا محمداه! ملائكه آسمان بر تو درود مىفرستند، اين همان حسين است زير آسمان [بى سايه بان] قرار گرفته، به خاك و خون آغشته، و اعضايش قطعه قطعه شده است.
يا محمداه! دخترانت اسير گرديده، فرزندانت كشته شده اند، باد صبا گرد و غبارش را بر آنان مى گستراند! [قرّة كه خود جزو لشكر عمر بن سعد بوده مى گويد:] و الله [زينب] دوست و دشمن را به گريه انداخت! بطورى كه زنان صيحه زده، بر صورتهاى خويش سيلى مى زدند. و بنى أسد- از اهالى غاضريه- حسين و يارانش را يك روز پس از كشته شدنشان به خاك سپردند.
.
.
نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف، ص: 193
موضوعات: روایت, محرم
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-07-10] [ 10:25:00 ب.ظ ]
.
.
قصه ما به سر رسید…
والوتر الموتور
.
موضوعات: محرم
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-09] [ 06:25:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند:
عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید. گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟ گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند. گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟ گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود هرکس به نحوی خود را در دستگاه امام حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد.
السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه
.
داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷
.
.
موضوعات: سخن بزرگان, محرم
لینک ثابت
[ 06:18:00 ب.ظ ]
امام باقر صلوات الله علیه فرمودند : هر کس در روز عاشورا حسین بن علی علیهما السلام را زیارت کند در حالی که گریان است خدارا ملاقات خواهد کرد با ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه حج و عمره و غزوه کسی که با رسول الله و ائمه راشدین صلوات الله علیهم حج و عمره و جهاد کرده باشند
میگوید عرض کردم فدایتان شوم
کسی که دور است و امکان رفتن به کربلا را ندارد برای او چه پاداشیست؟
حضرت فرمودند
اگر این چنین است به صحرا برود و یا بر سطحی مرتفع بالا برود و به سمت اباعبد الله سلام بفرستد
و بسیار لعن بر قاتل حضرت کند
وبعد آن دو رکعت نماز بخواند
و این کار را وسط روز قبل از زوال خورشید انجام دهد
سپس برای حضرت حسین ندبه و گریه کند
و در خانه اش اگر خوف ندارد جزع و ندبه برای حضرت بر پا کند
و به یکدیگر تسلیت دهند
من برای آنها ضامن همه این ثواب ها هستم بر عهده خدا
حضرت دوباره میفرمایند من زعیم و ضامنم که اگر چنین کند ثواب زائر اباعبد الله در روز عاشورا برای اوست
حضرت فرمودند در ملاقات هم بگویید عظم الله اجورکم بمصابنا الحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام
همان توصیه امام رضا در مورد نحوست این روز رو حضرت میفرمایند که تبرک نکنید امروز را خرید برای سال و ذخیره نکنید و محزون و مغموم باشید که مطالعه کنید
در ادامه صالح بن عقبه و سیف بن عمیره میگویند علقمه بن محمد حضرمی میگوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم
دعایی مرا یاد دهید که در این روز بخوانم چه وقتی حضرت اباعبد الله الحسین را از نزدیک زیارت میکنم چه وقتی حضرت را از دور زیارت میکنم
که حضرت میفرمایند بعد اشاره و سلام به اباعبد الله و خواند دو رکعت نماز و اشاره به حضرت و سلام و تکبیر این دعا را میخوانی که این دعای ملائکه ای هست که
زائر حضرتند و خداوند هزار هزار درجه برای تو مینویسد
و مانند کسی خواهی بود که با حضرت شهید شده
و برایش ثواب زیارت همه انبیاء و رسولان و ثواب زیارت همه کسانی که اباعبد الله را از روز شهادتشان زیارت کرده اند … قرار میدهند
و سپس زیارت عاشورا را به او آموختند:
السلام علیک یا ابا عبد الله السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن ایمرالمومنین و بن سید الوصییین ….
.
مفتاح الجنان مرحوم مجلسی
.
.
موضوعات: روایت, محرم
لینک ثابت
[ 06:12:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
.
قبل از آنی که
“برادر”
برسد بالینش…
مادری گفت بُنـیَّ
دل ما ریخت به هم…
.
.
موضوعات: محرم
لینک ثابت
[شنبه 1396-07-08] [ 01:27:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
روز نهم محرّم بود، امام حسين عليه السّلام دريافت كه دشمنان در تعجيل جنگ حرص مى ورزند و محاصره را تنگتر مى كنند، و كمتر به پندها و اندرزها توجّه دارند، به حضرت عبّاس عليه السّلام فرمود:
ان استطعت ان تصرفهم عنّا في هذا اليوم فافعل لعلّنا نصلّى لربّنا في هذه اللّيلة، فانّه يعلم انّى احبّ الصّلاة له و تلاوة كتابه… اگر بتوانى امروز دشمنان را از جنگ با ما منصرف سازى اين كار را انجام ده، شايد امشب براى پروردگارمان نماز بخوانيم، چرا كه خدا مىداند من نماز براى او، و تلاوت آيات قرآنش را دوست دارم.
عبّاس عليه السّلام نزديك دشمن رفت و از آنها مهلت خواست.
عمر سعد، از پاسخ دادن سكوت كرد.
عمرو بن حجّاج زبيدى (يكى از سران دشمن) گفت:
«سوگند به خدا اگر اينها از ترك و ديلم بودند و از ما مهلت مى خواستند، جواب مثبت مىداديم، تا چه رسد به اينكه از آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم هستند.» پس از اين گفتار، پيشنهاد مهلت را پذيرفتند.
امام حسين عليه السّلام نشست، و اندكى به خواب رفت و سپس بيدار شد، فرمود: «خواهرم من در همين لحظه جدّم محمّد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و پدرم على عليه السّلام و مادرم فاطمه زهرا عليها السلام و برادرم حسن عليه السّلام را ديدم به من گفتند: يا حسين انّك رائح الينا عن قريب … اى حسين! تو به زودى نزد ما مى آيى.» و به قولى فرمود: « عن غد … فردا نزد ما مى آيى.»
زينب عليها السلام تا اين سخن را شنيد، از شدّت اندوه سيلى بر صورتش زد و فرياد و شيون كشيد. امام حسين عليه السّلام به زينب عليها السلام فرمود: «آرام باش، ما را مورد شماتت و سرزنش دشمن قرار نده.»
.
.
غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف ؛ ؛ ص112،113
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 12:22:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
اولين كسى كه از ميان فرزندان أبى طالب آن روز كشته شد، على اكبر فرزند حسين بن على [عليه السّلام] بود. مادرش ليلى دختر أبى مرّة بن عروة بن مسعود ثقفى بود. [على اكبر] حمله به [سپاه دشمن] را آغاز كرد و در آن حال [با شعر] مى گفت:
من على بن حسين بن على هستم، به پروردگار خانه كعبه قسم، كه ما به [جانشينى] پيامبر از ديگران سزاوارتريم، بخدا قسم، آن زنازاده نخواهد توانست بر ما حكومت كند.
پس از آنكه چندين بار به دشمن حمله برد و اين اشعار را تكرار كرد، مرّة بن منقذ بن نعمان عبدى وى را ديد، گفت: [همه] گناهان عرب به پاى من، اگر [اين بار اين نوجوان از كنارم بگذرد و همان عمل گذشته را تكرار كند و پدرش را به عزايش ننشانم!] [بنابراين اين بار كه على اكبر از ميدان] مى گذشت و با شمشيرش به مردم حمله مى برد مرّة بن منقذ با وى درگير شد و با نيزه او را زد، على اكبر به زمين افتاد مردم دورش را گرفته با شمشيرهايشان او را قطعه قطعه كردند. حسين [عليه السّلام] بالاى سرش آمد، در حالى كه مى فرمود: خدا بكشد ملّتى را كه تو را كشت، اى پسرم! چه چيزى آنها را به جسارت در برابر خداى رحمان و هتك حرمت رسول [الله] صلّى اللّه عليه و آله و سلم واداشته! بعد از تو خاك بر سر دنيا و زندگى دنيا. [در همين حال] زنى با شتاب [به ميدان] آمده در حالى كه فرياد مى كشيد: آى برادرم! آى برادرزاده ام! خود را روى [بدن على اكبر] انداخت! حسين [عليه السّلام] نزدش آمده، دستش را گرفته به خيمه بازگرداند، و نزد جوانانش آمد، فرمود: برادرتان را حمل كنيد، آنها على اكبر را از جايى كه بر زمين افتاده بود برداشتند و پيشاپيش خيمه اى كه جلويش مى جنگيدند قرار دادند.
.
.
نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطف ؛ ص180،181
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, محرم
لینک ثابت
[جمعه 1396-07-07] [ 02:01:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد . . . ملیحه جان همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد. . . . . . ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران - امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری. ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه. هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو. ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . . . . . ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد . ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی . همیشه با ایمان باشی . همیشه به مردم کمک کنی . به همه محبت کنی . در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست . . . . . . اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی . ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون . خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن خوب قضاوت کن . همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . . . . . همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار « کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود . . .
ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن .
.
.
موضوعات: شهید, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 12:23:00 ق.ظ ]
.
.
.
.
روز گذشته و در دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهید حججی، همسر شهید از رهبر انقلاب تقاضا میکند که عبای ایشان برای خاکسپاری همراه پیکر شهید تقدیم او شود.
رهبر انقلاب نیز پس از پایان دیدار بلافاصله عبای خود را برای همسر شهید ارسال میکنند.
عبای ایشان امروز به همراه پیکر مطهر شهید حججی به خاک سپرده میشود.
.
.
موضوعات: روایت, کلام رهبری, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[ 12:17:00 ق.ظ ]
از عبد الملك روايت مى كند كه گفت:
از امام جعفر صادق عليه السلام راجع بروزه گرفتن روز تاسوعا و عاشوراى محرم جويا شدم فرمود:
تاسوعا روزى است كه امام حسين عليه السلام و يارانش در كربلا محاصره شدند و اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند. ابن مرجانه و ابن سعد از كثرت لشكر خود خوشحال شدند و امام حسين و ياران او را در آن روز ضعيف شمردند يقين كردند كه براى حسين عليه السلام ياورى نخواهد آمد و اهل عراق آن حضرت را امداد نخواهند كرد.
پدرم بفداى آن حسينى كه ضعيف شمرده شد و غريب بود!! سپس امام عليه السلام فرمود: اما روز عاشورا: اين روزى است كه امام حسين دچار مصيبت شد و در ميان ياران خود افتاد و اصحاب آن حضرت هم با اجساد برهنه در اطراف آن بزرگوار افتادند.
آيا يك چنين روزى را ميتوان روزه گرفت نه بخداى بيت الحرام يعنى كعبه، اين روز روز روزه گرفتن نيست. بلكه روز حزن و مصيبت است كه دچار اهل آسمان و زمين و جميع مؤمنين شده است.
روز عاشورا روز فرح و سرور است براى ابن مرجانه و آل زياد و اهل شام. خشم خدا بر آنان و ذرياتشان باد عاشورا همان روزى است كه جميع بقعه هاى زمين گريان شدند غير از بقعه شام.
كسى كه اين روز را روزه بگيرد، يا به آن تبرك بجويد خدا او را در حالى با آل زياد. محشور مي كند كه قلبش مسخ شده باشد و مورد سخط خدا قرار گرفته باشد. كسى كه در اين روز چيزى را ببرد و در منزل خود ذخيره كند خدا نفاقى را دچار قلبش مي كند تا آن روزى كه او را ملاقات نمايد و بركت را از او و اهل بيت و فرزندانش خواهد گرفت شيطان را با او در كليه آنها شريك قرار مي دهد.
زندگانى حضرت امام حسين عليه السلام ( ترجمه [جلد 45 بحار الأنوار) ؛ ص120-121
.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی, محرم
لینک ثابت
[سه شنبه 1396-07-04] [ 05:03:00 ب.ظ ]
.
.
امام صادق عليه السلام فرمود:
سعيد بن مسيب و قاسم بن محمد بن ابى بكر و ابو خالد كابلى از موثقين اصحاب على بن الحسين عليهما السلام بودند، و مادر من [دختر همين قاسم] با ايمان و تقوى و نيكوكار بود و خدا هم نيكوكاران را دوست دارد.
مادرم گفت كه پدرم باو فرمود: اى ام فروه! من در هر شبانه روز هزار بار براى گنهكاران از شيعيانم خدا را مي خواهم (و آمرزش مىخواهم) زيرا ما با دانائى بثواب و پاداش بر مصيباتى كه بما وارد مى شود صبر مي كنيم ولى آنها بر آنچه نمي دانند صبر مى كنند.
… توضيح
يعنى ما مى دانيم و يقين داريم كه بلاها و مصيباتى كه بر ما وارد مى شود در برابر چشم خداست و او از همه آنها آگاه و مطلع است و دقيقا بحساب آنها رسيدگى مى كند و انتقام ما را مي گيرد و پاداش بزرگ ما را عنايت مى كند، از اين رو سيد الشهداء حسين بن على عليه السلام چون در روز عاشورا كودك شير خوارش را هدف تير ساختند، فرمود:
هون ما نزل بى انه بعين اللَّه
يعنى هر مصيبتى كه بر من مي رسد، چون خدا آن را ميبيند، تحملش برايم سبك و آسان است، ولى شيعيان و دوستان ما كه اين بصيرت و دانش را ندارند، صبر كردن آنها بر شدائد و بلاها سخت و دشوار است، چنان كه حجامت و عمل جراحى براى مرد عاقل و فهميده آسانتر و گواراتر است تا براى كودك غافل و نادان.
از اين رو ممكن است شيعيان گاهى در مصيبات جزع و بيتابى كنند و سخنى بر خلاف رضاى خدا گويند، و گناهى بر آنها نوشته شود، لذا امام باقر عليه السلام براى آنها از خدا آمرزش مى طلبد و يا آمرزش آن حضرت تنها از نظر احترام بآنهاست، بجهت مقام و درجهاى كه در اين شكيبائى نزد خدا پيدا مي كنند.
اصول کافی، ترجمه مصطفوی، ج 2، ص 378،379
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[دوشنبه 1396-07-03] [ 01:36:00 ب.ظ ]
.
.
امام صادق علیه السلام میفرمایند :
زنی به نزد رسول خدا صلی الله علیه واله امد و پرسید حق مرد بر عهده زنش چیست ؟ حضرت فرمودند :بیش از این است که بتوان بیان کرد آن زن اصرار کرد که مرا از بعضی از آنها با خبر کنید
حضرت فرمودند : زن حق ندارد روزه (مستحبی) بگیرد مگر اینکه او اجازه بدهد زن حق ندارد از خانه اش خارج شود مگر اینکه اجازه بگیرد باید خود را به بهترین عطر ها معطر کند و بهترین لباس ها را بپوشد و باید با بهترین زینتها خود را تزیین کند و باید هر صبح وشام خود را به همسرش عرضه کند والبته حقوق مرد بر عهده زن بیشتر از اینهاست
الكافي 5 508 باب حق الزوج على المرأة …
25301- وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ الْجَامُورَانِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُبَيْرٍ الْعَزْرَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ قَالَتْ فَخَبِّرْنِي عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ قَالَ لَيْسَ لَهَا أَنْ تَصُومَ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْنِي تَطَوُّعاً وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا (بِغَيْرِ إِذْنِهِ) وَ عَلَيْهَا أَنْ تَطَيَّبَ بِأَطْيَبِ طِيبِهَا وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً وَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ حُقُوقُهُ عَلَيْهَا
وسائل الشيعة 20 176
عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه واله قَالَ : لَا يَحِلُّ لِامْرَأَةٍ أَنْ تَنَامَ حَتَّى تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَى زَوْجِهَا تَخْلَعَ ثِيَابَهَا وَ تَدْخُلَ مَعَهُ فِي لِحَافِهِ فَتُلْزِقَ جِلْدَهَا بِجِلْدِهِ فَإِذَا فَعَلَتْ ذَلِكَ فَقَدْ عَرَضَتْ
پیامبر اکرم فرمودند: هيچ زنى قبل از اینکه خود را به شوهر عرضه كند حق ندارد بخوابد ، و منظور از عرضه داشتن اينست كه لباسش را در آورد و همراه با شوهرش به زیر لحاف برود انگاه پوست خود را به پوست همسرش بکشد هر گاه چنین کرد خود را به همسرش عرضه کرده وگرنه نه …
موضوعات: روایت, سخن بزرگان
لینک ثابت
[ 01:00:00 ب.ظ ]
.
.
8- عَنْهُ عَنِ الْجَامُورَانِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:
أَتَتِ امْرَأَةٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه واله فَقَالَتْ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ أَنْ تُجِيبَهُ إِلَى حَاجَتِهِ وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى قَتَبٍ وَ لَا تُعْطِيَ شَيْئاً إِلَّا بِإِذْنِهِ فَإِنْ فَعَلَتْ فَعَلَيْهَا الْوِزْرُ وَ لَهُ الْأَجْرُ وَ لَا تَبِيتَ لَيْلَةً وَ هُوَ عَلَيْهَا سَاخِطٌ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَ ظَالِماً قَالَ نَعَمْ قَالَتْ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ لَا تَزَوَّجْتُ زَوْجاً أَبَدا
الكافي 5 508
ابو بصیر میگوید :
امام صادق علیه السلام فرمودند:
زنی به نزد رسول خدا صلی الله علیه واله آمد و پرسید حق مرد بر همسرش چیست ؟
حضرت فرمودند :
اینست که که نیاز او را پاسخ دهد هر چند بر پشت شتر سوار باشد
وچیزی را نبخشد مگر اینکه از همسرش اجازه بگیرد واگر بدون اجازه ببخشد گناهش به گردن زن و ثوابش برای مرد خواهد بود
واینکه درحالی که شوهرش از او ناراحت است نخوابد
آنگاه زن پرسید : هر چند مردش به او ظلم کند ؟
حضرت فرمودند: بلی
آن زن گفت : قسم به آنکه تو را به حق مبعوث کرده هیچ گاه ازدواج نخواهم کرد
البته رسول الله صلوات الله علیه واله از تبتل یعنی همسر نداشتن و ازدواج نکردن نهی کردند
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-02] [ 04:29:00 ب.ظ ]
فوری
.
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای از آحاد مختلف مردم برای حضور شکوهمند و گسترده در آیین عاشورایی تشییع پیکر مطهر پاسدار شهید محسن حججی که چهارشنبه پنجم مهرماه در تهران برگزار می شود، دعوت بعمل آورد.
متن اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین(ع)
خدای سبحان را شاکریم که در ماه محرم و در هنگامه ای که عطر خوش “حسین” به مشام می رسد و از جای جای این سرزمین نوای “یا حسین” گوش جان را نوازش می دهد، خبر بازگشت پیکر پاک شهید سرافراز مدافع حرم “پاسدار محسن حججی” از رزمندگان سلحشور لشکر 8 نجف اشرف نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در هجدهم مردادماه سال جاری در جبهه های مقاومت اسلامی و دفاع از حرم زینبی، به دست یزیدیان زمانه، اشقیای تکفیری و ضد اسلام، مظلومانه و غریبانه به شهادت رسید، پایان انتظار ملت عاشورایی ایران را رقم زد.
اینک ایران اسلامی با “شور” حسینی و “شعور” ملهم از فرهنگ جهاد و شهادت، خود را مهیای استقبال و بدرقه این شهید حماسه ساز و کربلایی کرده است؛ جوان برومندی که “حجت خداوند” برای نشان دادن چهره ی درخشان “اسلام عزیز” در عصر “جاهلیت مدرن"، نام گرفته است.
با قدردانی از حمایت های پرشکوه و معنادار شما مردم مؤمن انقلابی و شریف ایران از فرزندان مجاهد و رزمنده خود در جبهه های مقاومت و دفاع از حرم و تکریم احساسات پاک و بی نظیرتان اعلام می دارد:
آئین تشییع پیکر مطهر “پاسدار شهید محسن حججی” پس از ورود به کشور، در روز “چهارشنبه پنجم مهرماه” مصادف با ششم محرم الحرام، در پایتخت ایران اسلامی “تهران” برگزار می شود.
از آحاد مختلف مردم فهیم و قدرشناس تهران دعوت می گردد با حضور شکوهمند و گسترده در این آیین عاشورایی، ضمن پاسداشت مقام این شهید ارجمند و دیگر شهدای تاریخ ساز مدافع حرم، جلوه ای دیگر از وحدت ملی را خلق و پای بندی خود به آرمان های بلند انقلاب اسلامی و ارزش های عاشورای حسینی و تداوم راه پرفروغ شهیدان عزیز را به نمایش گذارده و پیام ویژه خود به دشمنان اسلام ناب و حامیان تروریسم تکفیری و داعشِ در آستانه مرگ و نیستی، را در معرض جهانیان قرار دهند.
جزئیات آیین تشییع شهید محسن حججی متعاقباً به آگاهی مردم انقلابی و ولایت مدار رسانده خواهد شد.
روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
.
.
موضوعات: شهید, متفرقه
لینک ثابت
[ 03:00:00 ب.ظ ]
.
.
.
عاشقانت ميفروشند عيش را.. غم ميخرند
یاحسین
التماس دعا تو این روزا و شبها از دوستای خوبم ،که ان شالله اربعین تو مسیر عشق و عاشقی ببینیم همدیگرو ….
که تمام جاذبه های دنیا تو این مسیر جمع شده که به حق علی اکبر امام حسین علیه السلام برات کربلامون برای اربعین به دست باکفایتشون امضا بشه …
موضوعات: سبک زندگی, شعر, محرم
لینک ثابت
[شنبه 1396-07-01] [ 06:56:00 ب.ظ ]
.
.
.
.
الكافي 5513
25351- وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام :
يَقُولُ خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه واله النِّسَاءَ فَقَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ لَوْ مِنْ حُلِيِّكُنَّ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَإِنَّ أَكْثَرَكُنَّ حَطَبُ جَهَنَّمَ إِنَّكُنَّ تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَ تَكْفُرْنَ الْعِشْرَةَ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَيْسَ نَحْنُ الْأُمَّهَاتُ الْحَامِلَاتُ الْمُرْضِعَاتُ أَ لَيْسَ مِنَّا الْبَنَاتُ الْمُقِيمَاتُ وَ الْأَخَوَاتُ الْمُشْفِقَاتُ فَقَالَ حَامِلَاتٌ وَالِدَاتٌ مُرْضِعَاتٌ رَحِيمَاتٌ لَوْ لَا مَا يَأْتِينَ إِلَى بُعُولَتِهِنَّ مَا دَخَلَتْ مُصَلِّيَةٌ مِنْهُنَّ النَّارَ
ابو بصیر میگوید :
امام صادق علیه السلام میفرمودند:
روزی پیامبر صلی الله علیه واله با گروهی از زنان مواجه شدند وبه آنها چنین فرمودند :
ای گروه زنان صدقه بدهید حتی اگر شده از زینت و جواهر خود حتی اگر شده به اندازه یک شقه خرما
بدرستی که شما چوب جهنمید
شما زیاد لعن میکنید و زندگی نیک و نعمتها را کفران میورزید و ناشکری میکنید
در این هنگام زنی از قبیله بنی سلیم که شخصی مشهور به تعقل بود چنین عرضه کرد
یا رسول الله ایا ما همان مادرانی نیستیم که درد حمل را تحمل میکنیم و به فرزندانمان شیر میدهیم (در اسلام برای حمل و شیر دادن صواب فراوانی ذکر شده به گونه ای که زن پس از حمل همانند طفلش بدون گناه و بی حساب میشود )
ایا دخترانی که احکام خدا را اقامه میکنند و برادرانی که شفقت و جوانمردی دارند از ما نیستند؟
حضرت رسول صلی الله علیه و اله غمگین شدند و فرمودند آری شما زنانی هستید که حامله میشوید و فرزندانتان را به دنیا می آورید و به انها شیر می دهید و بسیار مهربان هستید
و اگر آن رفتاری که با شوهران خود میکنید نمی بود هیچ کدام شما که فقط یک نماز خوانده باشد (وهیچ کدام از احکام خدا را عمل نکرده و فقط یک نماز خوانده ) داخل در جهنم نمی شد .
یعنی بد رفتاری شما اگر با همسرتان نمی بود هیچ وقت داخل جهنم نمیشدید حتی اگر فقط از بین تمام عبادات یک نماز میخواندید
تا این جا اصل لزوم تواضع و فروتنی و قنوت در برابر همسر بیان شد.
.
.
موضوعات: روایت, سخن بزرگان, سبک زندگی
لینک ثابت
[ 06:49:00 ب.ظ ]
|